Dictiornary-Farsi | Writer Type Television ماشین تحریر تلویزیونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
Full phrase not found.

Full phrase Google translation result





Other Matches

type writer	ماشین تحریر
type writer	حرف نگار
type writer	ماشین تحرر
console type writer	ماشین تحریر میز فرمان
a television	تلویزیون
Is there a television?	آیا تلویزیون وجود دارد؟
breakfast television	برنامهصبحتلویزیون
color television	تلویزیون رنگی
The television flickers .	تصویر تلویزیون می لرزد
educational television	تلویزیون اموزشی
television set	مجموعه تلویزیونی
television receiver	گیرنده تلویزیونی
cable television	تلویزیونکابلی
composite television signal	پیام مرکب تلویزیونی
television camera tube	دوربین تلویزیونی
closed-circuit television	تلویزیون مدار بسته
colour television camera	صفحهرنگیدوربین
sequential color television	تلویزیون رنگی مرحلهای
closed circuit television	تلویزیون مدار بسته
simultaneous color television	تلویزیون رنگی همزمان
television broadcasting station	فرستنده تلویزیون
The pigeous peched on the television aerial .	کبوترها روی آنتن تلویزیون نشستند
government-run [television, newspaper etc.] <adj.>	حکومتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.>	دولتی
He acquired kudos by appearing on television.	او [مرد] با ظاهر شدن در تلویزیون جلال [شهرت] به دست آورد.
writer	راقم نگارنده
writer	مولف
writer	نویسنده
writer	مصنف
writer	نگارنده
His speech gripped the television viewers ( audience ).	سخنرانی اش بینندگان تلویزیون را قبضه کرد
dual channel television sound system	کانال صوتی دوگانه
news writer	خبرنگار
letter writer	نامه نویس
letter writer	کاغذ نویس
manifold writer	ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
sign writer	لوحه نویس
sign writer	تابلو نویس
report writer	گزارش نویسی
ghost-writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
report writer	نویسنده گزارش
letter writer	کتاب
technical writer	نویسنده فنی
writer's cramp	دست گرفتگی
letter writer	نامه نگاری
gather writer	تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
black writer	چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
stroke writer	ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
the present writer	این بنده این جانب
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
ghost writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
the present writer	مولف
the present writer	نویسنده
writer to the signet	مشاور حقوقی اسکاتلندی
band street writer	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
to make good as a writer	نویسنده موفقی شدن
He fabcies himself as a writer (author).	به خیال خودش نویسنده است
type	گونه الگو
type	ساختمان
type	سنخ تیپ
type of use	نمونه کاربرد
type	نوع
type	قسم
type	رقم
type	متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type	تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type	مدل
type	وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
he is not of that type	جنم انراندارد
type	فرمان TYPE
he is not of that type	ازان قبیل اشخاص نیست
type	قبیل
type	نوع خون را معلوم کردن
type	با ماشین تحریر نوشتن
type	نوع خون
type	ماشین کردن طبقه بندی کردن
type	باسمه ماشین تحریر
type	نمونه
type	سنخ
type	کلیشه
type	متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type	تیره
type	حروف چاپی حروف چاپ
pyknic type	سنخ فربه تن
to type in quadruplicate	چهارنسخه ماشین کردن
Type cable	چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable	چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
type ahead	ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
type bar	میله ماشین تحریر
reactive type	سنخ واکنشی
thinking type	سنخ اندیشه ورز
schizophrenic type	سنخ اسکیزوفرنیایی
t type aerial	آنتن
soil type	تیپ خاک
social type	سنخ اجتماعی
raised type	حروف برجسته برای
type bar	تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
personality type	سنخ شخصیت
theoretical type	سنخ نظری
to page up type	حروف چیده را صفخه بندی کردن
Type cable	دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable	دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
view type	نوع نما
type tests	ازمایشهای نوعی
type table	نوع جدول تیر
type table	نوع جدول سازمان
type style	سبک فونت
type size	اندازه فونت
type size	اندازه حروف
type setter	حروف چین
type s conditioning	شرطی شدن نوع اس
type two error	خطای نوع دوم
type write	ماشین کردن
type write	با ماشین تحریر نوشتن
type of fuel	نوعسوخت
type front	ماشین تایپ به جلو
touch-type	نگارش با روش پرماسی
wrap around type	گونه نوشتار محیطی
we have a seedless type too	یک رقم بی هسته هم داریم
visual type	سنخ دیداری
viscous type	سنخ ستبرتن
type write	ماشین نویسی کردن
type r conditioning	شرطی شدن نوع ار
type one error	خطای نوع اول در ازمون فرضها
type font	خانواده حروف
type face	طرح حروف
type face	نوع ارایش یکان
type face	نوع چرخش یکان
type command	نوع یکان ناو گروه
type command	فرماندهی ناو گروه
Type cable	مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
Type cable	چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
type front	نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type genus	جنس یاگونه
type of duty	نوع کار
type metal	فلز چاپ
type metal	فلز حروف ریزی
type load	نوع مهمات هواپیما
type load	نوع بار مهمات
type ii error	خطای نوع دوم
type i error	خطای نوع اول
type genus	نوع مشخص
Type cable	میکرون
blood type	گروه خونی
dead type	حروف پخش کردن
dead type	حروف پخشی
display type	نوع نمایش
drop out type	دخشههای متضاد
dysplastic type	سنخ بی قواره
ectomorphic type	سنخ کشیده تن
elite type	یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
enumerated type	فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
expanded type	نوع گسترده
feeling type	سنخ احساسی
field type	از نوع جنگی
field type	نوع رزمی
installation type	نوع یکان
data type	نوع داده ها
D type connector	اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
blood type	تعیین کردن
blood type	گروه خون
type setting	حروف چینی
acoustic type	سنخ شنیداری
auditory type	سنخ شنیداری
athletic type	سنخ پهلوانی
body type	سنخ بدنی
body type	فونت متن
books of this type	این نوع کتابها
channel type	کانال تایپ
condensed type	نوع فشرده
condensed type	چاپ فشرده
criminal type	سنخ بزهکار
installation type	نوع قسمت
mission type	متضمن ماموریت
mission type	حاوی ماموریت
oscillating type	مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
n type material	ماده نوع "ان "N
kinesthetic type	سنخ جنبشی
n type semiconductor	نیمه هادی نوع N
objective type	سنخ عینی
ordinal type	نوع معمولی
soil type	نوع خاک
introversive type	سنخ درون گرا
intuitive type	سنخ شهودی
p type semiconductor	نیمه هادی نوع "پی "
circular type gates	دریچههای نوع استوانهای
bench type radial	میز نوع شعاعی
cam type regulation	تنظیم بادامکی
type of air mass	شکلتودهایهوا
dial-type display	نمایشصفحهاعداد
rack type cutter	اسکنه نوع شانهای
business type operation	عملیات کامپیوتری
rack type cutter	شانه رنده
business type operation	عملیات تجارتی
oral aggressive type	سنخ دهانی- پرخاشی
bold faced type	حروف سیاه برجسته
commercial type vehicle	خودروی تجارتی خودروهای شخصی
comb type burner	مشعل نوع شانهای
oral passive type	سنخ دهانی- پذیرشی
type of high cloud	شکلابرقسمتبالایی