Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English
Persian
accountable mail
پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
Other Matches
e-mail
[short for electronic mail]
رایانامه
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
ایمیل
accountable
مسئول
accountable
مسئول حساب
accountable
قابل توضیح
accountable
جوابگو
accountable
ذیحساب
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
accountable strength
استعداد قابل توجه
accountable
[explicable]
<adj.>
قابل درک
accountable
[explicable]
<adj.>
قابل توضیح
accountable
[explicable]
<adj.>
قابل فهم
accountable cryptomaterial
مدارک و وسایل طبقه بندی شده
accountable depot
مرکز نگهداری سوابق حسابداری
accountable disbursing officer
افسر عامل
accountable disbursing officer
افسر ذیحساب مالی
accountable property officer's bond
دفتر افسر ذیحساب اموال
accountable supply distribution activity
سازمان نگهداری سوابق امادی
mail
پست
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
by next mail
باپست اینده
by next mail
با پیت بعد
e mail
سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
mail
پستی
mail
نامه رسان
mail
جوشن
mail
باپست فرستادن
mail
چاپار
mail
زره
mail
مراسلات
mail
پست کردن
mail
زره دار کردن پست
mail
پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail
که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail
نامههای ارسالی یا دریافتی
mail
ارسال چیزی توسط پست
snail mail
و نه پست الکترونیکی
there was no mail to day
امروز پست نبود
snail mail
اصط لاح عامیه به پست معمولی
sea mail
پست دریایی
ring mail
زره
overland mail
پستی که از راه خشکی برود
there was no mail to day
امروز کاغذنداشتیم
voice mail
پست صوتی
voice mail
پست اوایی پست صوتی
junk mail
اقلام پستی ناخواسته
Registered mail.
نامه سفارشی
To mail a letter.
نامه ای رابه پست انداختن
mail services
خدمات پستی
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
mail orderly
پستچی
certified mail
پست سفارشی
mail box
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
coat of mail
زره نیم تنهای
coats of mail
زره نیم تنهای
registered mail
پست سفارشی
acknowledged mail
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
air mail
پست هوایی
overland mail
پست زمینی
electronic mail
پست الکترونیکی
computerized mail
پست کامپیوتری
certified mail
پست سفارشی دو قبضه
chain mail
زره زنجیری
mail box
جعبه پستی
mail merging
ادغام پستی
mail merge
ادغام پستی
mail gram
پست زمینی
mail coach
دلیجان پستی
mail cart
گاری پست
mail cart
ارابه پستی
mail call
دریافت نامه از پستخانه
mail call
رسیدن نامه یا پست
She didnt let me mail the shelf .
نگذاشت کاغذ را پست کنم
mail order business
کسب و کار مکاتبهای
mail order house
تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
air mail receipt
رسید پست هوایی
mail order of payment
دستور پرداخت کتبی
email
[short for electronic mail]
رایانامه
to mail a letter
[American English]
نامه ای را با پست فرستادن
email
[short for electronic mail]
ایمیل
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
I dont quite remembered to post (mail)your letter.
کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com