English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
English Persian
actual instruction دستور العمل واقعی
Other Matches
actual واقعی
actual فعلی
actual self خود واقعی
actual حقیقی
actual damage خسارت واقعی
actual key کلید واقعی
actual investment سرمایه گذاری واقعی
actual output دبی موثر
actual income درامد واقعی
actual address نشانی واقعی
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
actual expenses مخارج واقعی
actual loss زیان واقعی
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
actual address آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual load بار واقعی
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
actual cost هزینه واقعی
actual argument نشانوند واقعی
actual movement حرکت حقیقی
actual velocity سرعت واقعی
actual saving پس انداز واقعی
actual price قیمت واقعی
actual placement قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
actual parameter پارامتر واقعی
actual output بازداده فعال
actual address تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
actual resistivity مقاومت حقیقی
actual temperature درجهدمایواقعی
actual neurosis روان رنجوری واقعی
actual state of affairs وضع فعلی
actual maximum flowline ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
actual state of affairs اوضاع کنونی
actual total loss کل زیان وارده
actual obligated space محل یا جا در بارگیری دریایی
actual water income اب ورودی موثر
actual state of affairs اوضاع فصلی
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
actual velocity of ground water سرعت واقعی اب زیرزمینی
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction دستورالعمل
instruction دستور عمل
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
instruction راهنمایی
do nothing instruction دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
no op instruction دستورالعمل بی اثر
instruction راهنمایی کردن
instruction دستور کار
instruction دستوره
instruction اموزش
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction درس
instruction مقرر
instruction دستور
instruction تعلیم
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
n address instruction دستور العمل با N نشانی
n plus one address instruction دستوری که از
n plus one address instruction آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
next instruction register ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
mounting instruction مقررات نصب
no operation instruction دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
non operable instruction دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
null instruction دستورالعمل پوچ
mounting instruction دستور نصب
micro instruction ریز دستورالعمل
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
laying instruction دستور نصب
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
logic instruction دستورالعمل منطقی
logical instruction دستورالعمل منطقی
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
machine instruction دستورالعمل ماشین
macro instruction درشت دستور
macro instruction درشت دستورالعمل
operating instruction مقررات کار
operating instruction دستور کار
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
repetition instruction دستوالعمل تکرار
repetition instruction دستورالعمل تکرار
restart instruction دستور المل بازاغازی
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
three address instruction دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
transfer instruction دستور العمل انتقال
two address instruction دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
two address instruction قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
waste instruction دستوری که عملی انجام نمیدهد.
remedial instruction اموزش ترمیمی
religious instruction اموزش دینی
quasi instruction شبه دستورالعمل
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
program of instruction برنامه اموزش
program of instruction برنامه تدریس
programmed instruction اموزش برنامهای
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
pseudo instruction شبه دستورالعمل
pull instruction دستورالعمل بازیابی
push instruction دستورالعمل نشاندن
no operation instruction OPERATION NO
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
entry instruction دستورالعمل دخول
forwarding instruction دستورات حمل
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
four address instruction دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
halt instruction دستورالعمل توقف
stop instruction دستورالعمل توقف
individualized instruction اموزش انفرادی
instruction code رمز دستورالعمل
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
discrimination instruction دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
decision instruction دستورالعمل تصمیم
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
branch instruction دستورالعمل انشعاب
call instruction دستورالعمل فراخوانی
jump instruction موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
computerized instruction اموزش کامپیوتری
conditional instruction دستورالعمل شرطی
current instruction دستورالعمل جاری
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
instruction code کددستورالعمل
instruction length طول دستورالعمل
instruction material مواد درسی
instruction mix اختلاط دستورالعمل
instruction pipeline کانال اطلاعات
instruction register ثبات دستورالعمل
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
instruction set مجموعه دستورالعمل
instruction time زمان دستورالعمل
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction drawings نقشههای تفضیلی اجرائی
instruction film فیلم اموزشی
instruction film فیلم درسی
instruction for assembly مقررات نصب
instruction foramt قالب دستورالعمل
instruction word کلمه دستورالعمل
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
computer aided instruction learning computeraugmented
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
signal operation instruction دستور کار مخابرات
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
reduced instruction set computer طرح CPU که مجموعه دستورات
reduced instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
complex instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
actual job [job held] [occupation held] پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com