Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
additional production personnel	عوامل دیگر تولد
Other Matches
additional	اضافی
additional	افزوده
additional	آنچه جمع شده یا اضافه است
additional <adj.>	مکمل اضافی
additional outlet	انشعاب اختصاصی
additional protocol	مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
additional outlet	آبگیر اضافی
additional score	نمره اضافی
additional moment	لنگر مکمل
additional charges	خرجهای اضافی
additional charges	اتهامات اضافی
additional bending moment	لنگر خشمی مکمل
additional costs [expenses]	هزینه های اضافی
additional costs [expenses]	هزینه نهایی
additional bed [accommodation of persons]	تخت خواب اضافه
personnel	کارگزینی
personnel	کارمندان
personnel	استخدامی
personnel	کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
personnel	کارکنان
personnel	افراد
personnel	کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
personnel	پرسنل
personnel training	اموزش کارکنان
personnel psychology	روانشناسی استخدامی
personnel section	کارگزینی
personnel section	قسمت پرسنلی
technical personnel	کادر فنی
personnel selection	کارمند گزینی
personnel officer	افسر پرسنل
personnel services	خدمات کارمندی
personnel status	وضعیت پرسنلی
carreer personnel	پرسنل کادر ثابت
personnel status	وضع افراد
personnel officer	افسر اجودانی
personnel management	اداره کردن پرسنلی
personnel management	مدیریت پرسنلی
personnel management	مدیریت استخدام
personnel development	برنامه ریزی استخدامی
personnel ceiling	سقف استعداد مجاز پرسنلی
personnel authorization	جدول پرسنلی مجاز
personnel carrier	خودرو نفربر
personnel carrier	نفربر
personnel authorization	سطح پرسنلی مجاز
overhead personnel	پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
operating personnel	افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
personnel manager	مدیر استخدام
personnel monitoring	بازرسی بدنی از افراد
personnel monitoring	بازدیدافراد
enlisted personnel	طبقه افراد
enroute personnel	افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
enroute personnel	افرادمنتسب
enlisted personnel	افراد
operating personnel	پرسنل فعال
personnel officer	افسر رکن یکم
reimbursable personnel	پرسنل حقوق بگیر نظامی
filler personnel	افراد جایگزینی
filler personnel	افرادجایگزین
personnel services	خدمات پرسنلی
personnel monitoring	بازدید پرسنلی
enlisted personnel	پرسنل سرباز و درجه دار
army personnel system	سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel center	مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
bureau of naval personnel	اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
air force personnel with the army	پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
We dont have qualified personnel in this company.	دراین شرکت آدم حسابی نداریم
production	ساخت مواد برای فروش
production	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production	اقامه
production	تولید
production	تولید محصول
production	حاصل دادن
production	ایجاد
production	عمل اوری ساخت
production	استخراج
production	فراورده محصول
over production	محصول زیادی
production	محصول عمل
production	ارائه ساخت
production	فراوری
production	تولید کردن
production	فرآورده کارگاه
production	ارائه
over production	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
production	تولید دستهای
production	تولید حجم بزرگ محصولات
production	سرعت ساخت محصول
production	کنترل ساخت یک محصول
production	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production process	جریان تولید
production process	فرایند تولید
production part	بخش تولید
production period	دوره تولید
production overheads	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production of oil	استخراج نفت
production planning	برنامه ریزی تولید
power of production	نیروی تولید
production method	روش تولید
production index	شاخص تولید
production management	مدیریت تولید
production missile	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
series production	سری سازی
scale of production	مقیاس تولید
roundabout production	تولید با کارائی بیشتر
relations of production	رابطه تولید
production time	زمان ساخت
production time	زمان تولید
production gap	شکاف تولید
production function	تابع تولید
surplus production	تولید اضافی
surplus production	مازاد تولید
production platform	سکویتولیدات
production of sound	تولیدات صدا
production desk	میزمحصولات
production adviser	مشاوره محصولات
electricity production	تولیدالکتریسیته
volume of production	حجم تولید
track production	شروع تعقیب هدف
track production	فهور هدف
production frontier	مرز تولید
production facility	سهولت تولید
production engineer	مهندس تولید
production technique	فن تولید
production run	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
production rule	تولید
production rule	قاعده
production routine	روال تولید
production programme	برنامه تولید
production program	برنامه تولید
production process	روند ساخت
production technique	روش فنی تولید
production account	حساب تولید
production efficiency	کارائی در تولید
production efficiency	کارائی تولید
production cost	ارزش ساخت
production cost	هزینه تولید
production control	کنترل تولید
production coefficient	ضریب تولید
production capacity	فرفیت تولید
production base	مبنای تولید یا تولیدات ملی
census of production	امارگیری در خصوص تولید
food production	تولید غذا
forces of production	نیروهای تولید
full production	تولید کامل
full production	تولید در حداکثرفرفیت
batch production	تولیدانبوه
ingot production	تولید شمش
batch production	تولید زیاد یک نوع کالا
flow of production	گردش تولید
an artistic production	عمل یا کار صنعتی
mass production	بس فراوری
mass production	تولید بمقدارزیاد
branches of production	شاخههای تولید
flow of production	جریان تولید
census of production	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
census of production	امار سرشماری
bulk production	تقسیم سوخت درفروف کوچک
bulk production	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
cost of production	هزینه تولید
elasticity of production	کشش تولید
energy production	تولید انرژی
energy production	تولید نیرو
branches of production	رشتههای تولید
factor of production	عامل تولید
factory production	تولید کارخانهای
mass production	تولید ماشینی
mass production	تولید انبوه
production factors	عوامل تولید
means of production	وسایل تولید
surplus production	فزونی تولید
factors of production	عوامل تولید
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
period of production	دوره تولید
agents of production	عوامل تولید
mass-production	تولید انبوه
production lines	خط تولید
production line	خط تولید
aliterary production	فراورده یا محصول ادبی تالیف
pilot production	تولید نمونه
aliterary production	تصنیف
mechanical production	تولید ماشینی
mode of production	شیوه تولید
means of production	ابزار تولید
mode of production	طرز تولید
mode of production	وجه تولید
steps in the production of electricity	مراحلتولیدالکتریسیته
production resource planning	برنامه ریزی منابع تولید
production video switcher	دکمهنمایشگرمحصولات
production of electricity by the generator	الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
production control room	اتاقکنترلمحصولات
aggregate production function	تابع تولید کل
He works in the production section .	درقسمت تولید کار می کند
To step up ( increase ) production.	سطح تولید رابالابردن
pilot line production	تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
production possibility curve	منحنی امکانات تولید
multi stage production	تولید چند مرحلهای
net primary production	تولید خالص نخستین
mass production of goods	تولید توده وار کالا
production possibility bondary	مرز امکانات تولید

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com