English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
aerofoil type offtake regulator دهانه ابگیر خودکار با جریان معکوس به فرم ائرودینامیک
Other Matches
barrel offtake regulator دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
aerofoil مقطع ایرودینامیکی
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
offtake برداشت
offtake مصرف
offtake فروش
spur offtake ابگیر مستقیم
offtake canal کانال گیرنده
regulator رگولاتور
regulator متعادل کننده
regulator تنظیم کننده
regulator الت تعدیل
regulator نافم
regulator سوپاپ نافم
regulator تعدیل کننده
voltage regulator نافم ولتاژ
voltage regulator رگولاتور ولتاژ
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ
line regulator تنظیم کننده
window regulator وسیله تنظیم پنجره
potential regulator رگولاتور ولتاژ
regulator first stage صفحهنمایشنخستینرگلاتور
emergency regulator تنظیمکنندهفوری
main regulator تنظیم کننده محور اصلی
potential regulator نافم ولتاژ
pressure regulator شیر تنظیم
induction regulator نافم ولتاژ القائی
current regulator نافم شدت
speed regulator تنظیم کننده سرعت
speed regulator نافم سرعت
induction regulator تنظیم کننده ولتاژ القائی
frequency regulator رگولاتور فرکانس
tirrill regulator نافم ارتعاشی
load regulator رگولاتور بار تنظیم کننده بار
torque regulator تنظیم کننده گشتاور پیچشی
field regulator تنظیم کننده میدان
voltage regulator تنظیم کننده اختلاف سطح
relay regulator افتامات
slip regulator تنظیم کننده لغزش
pressure regulator شیر فشار شکن
field regulator نافم میدان
medical regulator تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
load regulator نافم بار
line regulator ولتاژ شبکه رگولاتور خط
pressure demand regulator رگولاتورتنظیمفشار
induction voltage regulator نافم ولتاژ القائی
constant potential regulator ولتپای
constant voltage regulator ولتپای
induction voltage regulator نافم ولتاژ با القا
constant current regulator تنظیم با امپر ثابت
carbon pile regulator نافم کربنی
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
oxygen supply regulator کنترلکنندهذخیرهاکسیژن
stitch length regulator منظمکنندهاندازهدوخت
carbon pile voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ زغالی
type قسم
type تیره
type نوع خون
type نوع خون را معلوم کردن
type با ماشین تحریر نوشتن
type ماشین کردن طبقه بندی کردن
type باسمه ماشین تحریر
type کلیشه
type نمونه
type نوع
he is not of that type ازان قبیل اشخاص نیست
type حروف چاپی حروف چاپ
type قبیل
type گونه الگو
type رقم
type مدل
he is not of that type جنم انراندارد
type فرمان TYPE
type of use نمونه کاربرد
type وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type سنخ تیپ
type سنخ
type متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type ساختمان
oscillating type مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
p type semiconductor نیمه هادی نوع "پی "
to type in quadruplicate چهارنسخه ماشین کردن
type ahead ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
personality type سنخ شخصیت
thinking type سنخ اندیشه ورز
theoretical type سنخ نظری
t type aerial آنتن
schizophrenic type سنخ اسکیزوفرنیایی
soil type تیپ خاک
soil type نوع خاک
social type سنخ اجتماعی
ordinal type نوع معمولی
reactive type سنخ واکنشی
raised type حروف برجسته برای
pyknic type سنخ فربه تن
to page up type حروف چیده را صفخه بندی کردن
view type نوع نما
type table نوع جدول تیر
type table نوع جدول سازمان
type style سبک فونت
type size اندازه فونت
type size اندازه حروف
type setter حروف چین
type s conditioning شرطی شدن نوع اس
type r conditioning شرطی شدن نوع ار
type one error خطای نوع اول در ازمون فرضها
type of duty نوع کار
type tests ازمایشهای نوعی
type two error خطای نوع دوم
type write ماشین کردن
type of fuel نوعسوخت
touch-type نگارش با روش پرماسی
wrap around type گونه نوشتار محیطی
we have a seedless type too یک رقم بی هسته هم داریم
visual type سنخ دیداری
viscous type سنخ ستبرتن
type writer ماشین تحریر
type writer حرف نگار
type write ماشین نویسی کردن
type write با ماشین تحریر نوشتن
type metal فلز چاپ
type metal فلز حروف ریزی
type writer ماشین تحرر
type command نوع یکان ناو گروه
type command فرماندهی ناو گروه
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable میکرون
Type cable دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
type bar تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
type face نوع چرخش یکان
type face نوع ارایش یکان
type face طرح حروف
type load نوع مهمات هواپیما
type load نوع بار مهمات
type ii error خطای نوع دوم
type i error خطای نوع اول
type genus نوع مشخص
type genus جنس یاگونه
type front ماشین تایپ به جلو
type front نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type font خانواده حروف
type bar میله ماشین تحریر
condensed type چاپ فشرده
feeling type سنخ احساسی
field type از نوع جنگی
books of this type این نوع کتابها
body type فونت متن
body type سنخ بدنی
display type نوع نمایش
athletic type سنخ پهلوانی
installation type نوع یکان
installation type نوع قسمت
expanded type نوع گسترده
criminal type سنخ بزهکار
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
D type connector اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
data type نوع داده ها
dead type حروف پخش کردن
dead type حروف پخشی
condensed type نوع فشرده
drop out type دخشههای متضاد
channel type کانال تایپ
dysplastic type سنخ بی قواره
ectomorphic type سنخ کشیده تن
field type نوع رزمی
auditory type سنخ شنیداری
blood type تعیین کردن
blood type گروه خونی
type setting حروف چینی
n type semiconductor نیمه هادی نوع N
objective type سنخ عینی
blood type گروه خون
enumerated type فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
acoustic type سنخ شنیداری
mission type حاوی ماموریت
mission type متضمن ماموریت
kinesthetic type سنخ جنبشی
intuitive type سنخ شهودی
introversive type سنخ درون گرا
n type material ماده نوع "ان "N
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
comb type burner مشعل نوع شانهای
commercial type vehicle خودروی تجارتی خودروهای شخصی
pusher type furnace کوره پیش بر
continous type furnace کوره نوع بدون وقفه
freezer [chest-type] فریزر صندوقی [غذا و آشپزخانه]
console type writer ماشین تحریر میز فرمان
continous type furnace کوره تونلی
business type operation عملیات تجارتی
type of middle cloud شکالابرقسمتمیانی
type of low cloud شکلابرقسمتپائینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com