Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
age equivalent scale
مقیاس معادل سنی
Other Matches
equivalent
همسنگ
is equivalent to
برابراستبا
equivalent
مثل
equivalent
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent
برابری
equivalent to
در حکم
equivalent
هم ارزی
equivalent
مساوی
equivalent
هم ارز
equivalent
همچند
equivalent
معادل
equivalent
مترادف هم معنی
equivalent
برابر مشابه
equivalent
هم قیمت
equivalent
هم بها
equivalent conduction
رسانش هم ارز
equivalent conductance
رسانایی هم ارز
t equivalent circuit
مدار معادل " T "
equivalent circuit
مدار معادل
equivalent area
سطح معادل
equivalent airspeed
سرعت تنظیم شده
equivalent airspeed
سرعت پیش بینی شده
electrochemical equivalent
هم ارز الکتروشیمیایی
ecological equivalent
هم ارزی بوم شناختی
sand equivalent
همسنگ ماسه
grade equivalent
معادل کلاسی
gram equivalent
هم ارز گرمی
tnt equivalent
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
chemical equivalent
هم ارز شیمیایی
saponification equivalent
هم ارز صابونی شدن
equivalent weight
وزن هم ارز
equivalent weight
وزن معادل
sand equivalent
درجه ماسهای بودن خاک
acid equivalent
معادل شیمیایی اسید
acid equivalent
هم ارزشیمیایی اسید
equivalent forms
صورتهای هم ارز
moisture equivalent
ضریب تعادل رطوبتی
gramme equivalent
هم ارز گرمی
equivalent protons
پروتونهای هم ارز
epileptic equivalent
صرع واره
neutralization equivalent
هم ارز خنثی شدن
equivalent diode voltage
ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
centrifugal moisture equivalent
مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود
limiting equivalent conductance
رسانایی اکی والان حد
gram equivalent weight
وزن هم ارز- گرم
gram equivalent weight
وزن گرمی هم ارز
equivalent knowledge credit
تصدیق دانش علمی
equivalent knowledge credit
تصدیق اعتبار علمی
equivalent binary digits
ارقام دودویی معادل
equivalent binary digits
ارقام دودویی هم ارز
equivalent service rounds
گلولههای معادل گلوله جنگی
equivalent service rounds
گلوله معادل
fair equivalent remuneration
اجرت المثل
equivalent diode of a triode
لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
mechanical equivalent of heat
هم ارز مکانیکی گرما
chemical shift equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
equivalent diode of a multielectrode val
لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
equivalent circuit of a contact rectifie
مدار هم ارز یکسوکننده مجاورتی
chemical shift non equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
height equivalent of theroretical plate
ارتفاع معادل بشقابک نظری
high frequency equivalent circuit
مدار معادل فرکانس بالا
two scale
دودویی
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
two scale
دو مقیاسی
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
scale down
کاهش
scale down
کاهش تدریجی
scale down
به نسبت ثابت
t scale
مقیاس T
scale value
ارزش مقیاسی
scale up
افزایش مقیاس
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale up
افزایش
f scale
مقیاس اف
scale down
کاهش مقیاس
x scale
مقیاس طولی عکس
scale
طبلک درجه
scale
مقیاس نقشه
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
k scale
مقیاس ک
scale
دسته بندی
scale
مقیاس گذاشتن
scale
نرخ دو مقدار
scale
ترازو
scale
جدول
scale
طبله
scale
خطکش
scale
میزان مقیاس درجه
scale
قپان
scale
شاخص
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
کمتریا افزایش نسبت
scale
مشابه 8865
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
z scale
مقیاس " زی "
scale
مقیاس کردن
scale
ن
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale
مقیاس
scale
درجه بندی
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
درجه
scale
قطعه
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
vernier scale
قالبنمایش
scale armor
زره پولک دار
scale board
تخته نازک
scale factor
پیمایش
scale factor
مقیاس گذاری
medium scale
نقشه مقیاس متوسط
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
numerical scale
مقیاس شماره بندی شده
numerical scale
مقیاس عددی
nominal scale
مقیاس
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale
مقیاس اسمی
needle scale
حرکت تعادلی روی یک پا
micrometer scale
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
micrometer scale
طبله میکرومتر
medium scale
در مقیاس متوسط
maximum scale value
مقدار درجه بندی حداکثر
map scale
مقیاس نقشهای
percentile scale
مقیاس صدکی
photographic scale
مقیاس عکاسی
plateform scale
قپان سکوب دار
reasonable scale
مخارج متعارفه
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
plotting scale
خط کش مسافت یاب
ration scale
مقیاس نسبتی
rating scale
مقیاس درجه بندی
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
range scale
طبله مسافت
psychological scale
مقیاس روانی
product scale
مقیاس فراورده
precision scale
مقیاس دقیق
point scale
مقیاس امتیازی
plotting scale
خط کش مختصات
map scale
مقیاس نقشه
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
Celsius scale
درجهیسیلیوس
cine scale
صفحهنشانگر
depth scale
مقیاسعمیق
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
temperature scale
مقیاس دما
distance scale
مقیاسمسافت
graduated scale
ترازویدرجهدار
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale
مقیاس نه بخشی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale
مقیاس طیفی
belly scale
شکمصاف
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
windage scale
مقیاس تغییر سمت
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
Richter Scale
میزان ریشتر
transverse scale
مقیاس عرضی
tonal scale
مقیاس صوتی
to turn the scale
قطعی بودن
to turn the scale
قاطع بودن
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
to sink in the scale
پایین رفتن
Richter Scale
درجهی ریشتر
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
sight scale
مقیاس نشانه روی
tempo scale
میزانتمپو
transfer scale
پایهانتقال
At the rate of . On a scale of .
به میزان
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
to scale awall
بالارفتن ازدیوار
scale factor
ضریب مقیاس
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale of balance
کپه
scale of preferences
مقیاس رجحانها
sight scale
طبله نشانه روی
height scale
پایهارتفاع
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
letter scale
مقیاسنامهها
scale of weights
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
وسعت طرح
scale leaf
برگقطعهای
scale of project
اندازه طرح
scale of production
مقیاس تولید
scale of preferences
مقیاس برتریها
scale factor
ضریب اندازه
mach scale
مقیاس ماکیاول گرایی
gray scale
مقیاس سایه زنی
engineer's scale
خط کش مهندسی
time scale
مقیاس زمانی
elevation scale
طبلک درجه
elevation scale
مقیاس درجه
economies of scale
صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com