English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
English Persian
aggregate saving پس انداز کل
Other Matches
saving قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
saving نجارت دهنده
saving رستگار کننده پس انداز
saving پس انداز
saving صرفه جویی
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
aggregate انبوه سنگدانه
aggregate کل
aggregate دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate مجموعهای از اشیا داده
aggregate بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate کلوخه مصالح سنگی
aggregate مجموع جمع کردن
aggregate جمع
aggregate تراکم
aggregate انبوه توده
aggregate بهم پیوسته
aggregate متراکم متراکم ساختن
aggregate جمع شده
aggregate جمع امده
aggregate جمع شدن
aggregate توده کردن
aggregate مصالح دانه بندی
aggregate مصالح دانهای
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate توده
aggregate انبوهه
aggregate مجموعه
aggregate ارقام کلی
permanent saving پس انداز دائمی
personal saving پس انداز شخصی
planned saving پس انداز برنامه ریزی شده
private saving پس انداز خصوصی
rate of saving نرخ پس انداز
net saving پس انداز خالص
negative saving پس انداز منفی
national saving پس انداز ملی
labor saving کاراندوز
intended saving پس انداز مورد انتظار
gas saving صرفه جویی در مصرف بنزین
ex post saving واقعی
ex ante saving پیش بینی شده
ex ante saving پس انداز
saving rate نرخ پس انداز
saving account حساب پس انداز
He is saving his money. پولهایش راجمع می کند
saving grace وجدان
face-saving مراعات کنندهی فواهر
face-saving آبرو نگهدار
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
saving your reverence دورازجناب شما
saving ratio نسبت پس انداز
saving motive انگیزه پس انداز
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
saving function صورت مقدار پس انداز درامدشخص
saving function تابع پس انداز
saving equation معادله پس انداز
saving bank بانک پس انداز
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
labour-saving کار کم کن رنج گاه
theory of saving نظریه پس انداز
compulsory saving پس انداز اجباری
forced saving پس انداز اجباری
ex post saving پس انداز
cost saving درامد حاصل از تقلیل هزینه
actual saving پس انداز واقعی
labour saving کار کم کن رنج گاه
aggregate supply عرضه کل
aggregate particles خردههای انبوهیده
aggregate output تولید کل
aggregate operator عملگر جمعی
uniform aggregate مصالح ریزدانه یکنواخت
aggregate interlocking بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
aggregate function عمل جمعی
aggregate expenditures هزینههای کل
aggregate batcher تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate consumption مصرف کل
aggregate demand تقاضای کل
aggregate particles خردههای انبوه شده
aggregate expenditures مخارج کل
data aggregate مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
data aggregate تراکم داده ها
data aggregate دادههای متراکم
data aggregate متراکم سازی داده ها
fine aggregate مواد دانه ریز
fine aggregate مواد ریز
fine aggregate مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
coarse aggregate مصالح دانه بندی درشت
coarse aggregate مصالح درشت دانه
classification of aggregate طبقه بندی خاکدانه ها
wealth saving relationship رابطه ثروت و پس انداز
daylight saving time ساعت تابستانی
saving and loan associations شرکتهای پس انداز و وام
energy saving bulb حبابحافظانرژی
daylight saving time افزودن یک ساعت بر ساعات روز
soil saving dam سد محافظ خاک
net business saving پس انداز خالص شرکتها
labor saving techinque فن کاراندوز
capital saving technique فن تولید سرمایه اندوز
labor saving devices ابزارهای کاراندوز
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
aggregate market supply عرضه کل بازار
aggregate demand function تابع تقاضای کل
aggregate market demand تقاضای کل بازار
aggregate production function تابع تولید کل
aggregate batching plant دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
Saving your presence . present company excepted . بلانسبت شما !
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com