English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
English Persian
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
Other Matches
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
addressable ادرس پذیر
addressable آنچه قابل آدرس دهی است
addressable ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
addressable نشانی پذیر
addressable نشانه گری که محل آن قابل برنامه ریزی است
addressable هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
bit addressable نشانی پذیر تا ذره
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
caracter addressable کاراکتر نشانی پذیر
content addressable نشانی پذیر از روی محتوی
byte addressable بایت ادرس پذیر
byte addressable بایت نشانی پذیر
word addressable نشانی پذیری کلمه
byte addressable نشانی پذیر تالقمه
content addressable addressing روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
content addressable memory محتوای حافظه ادرس پذیر
content addressable addressing محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
content addressable addressing پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
content addressable addressing ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
graphics وسیله الکترونیکی
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
graphics فن استعمال نمودار
graphics رسم
graphics نگاره سازی
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
graphics شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
graphics که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
graphics گرافیک
graphics چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
graphics شکل ابتدایی
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
graphics وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
graphics کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
graphics تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
graphics فایل که حاوی داده شرح تصویر است
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
graphics روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
management graphics مدیریت گرافیک
bar graphics وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
block graphics نگاره سازی بلوک
character graphics نگاره سازی دخشهای
business graphics گرافیکهای تجاری
calligraphic graphics گرافیک خطاطی
color graphics گرافیک رنگی
graphics spreadsheet صفحه گسترده نگارهای
graphics tablet لوح گرافیکی
graphics tablet تخته نگاره سازی
graphics, business گرافیک
graphics, business تجارت
harvard graphics برنامه نگاره سازی هاروارد
harvard graphics هاروارد گرافیکس
hi res graphics graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
graphics screen صفحه گرافیکی
graphics scanner پویشگر نگارهای
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
graphics display نمایش گرافیکی
graphics mode حالت نگاره سازی
graphics program برنامه گرافیکی
graphics resolation وضوح گرافیکی
interactive graphics نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
apa graphics نگاره سازی APA
passive graphics گرافیک منفعل
graphics printer چاپگر گرافیکی
raster graphics روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
vector graphics نگاره سازی برداری
turtle graphics گرافیک لاک پشتی
analysis graphics نمودارهای تحلیلی
analytical graphics گرافیک تحلیلی
analytical graphics نگاره سازی تحلیلی
points قطبهای پلاتین
at all points در همه نقاط
at all points درهمه جا
points پلاتین دلکو
color graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی رنگی
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
computer graphics metafile فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
video graphics array ارایه نگاره سازی بصری
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
enhanced graphics adaptor وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
bit mapped graphics گرافیک نگاشت ذره یی
multicolor graphics aray ارایه نگاره سازی چند رنگ
graphics file format فرمت فایل نگارهای
hercules graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
object oriented graphics نگاره سازی موضوعی
low resolution graphics توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
low res graphics گرافیک با وضوح پایین
hercules graphics adapter استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
points lever اهرم پلاتینی
sticking points مرز ناجنبایی
sticking points نکتهیاصلی
sticking points نکتهی مورد بحث یا منازعه
sticking points حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
direction of points جهتیاب
points motor موتورپلاتینی
points of sailing نقاطقایقسواری
points signal نقاطعلامتدار
To score points. امتیاز آوردن ( ورزش )
To win on points. با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
distance between two points فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک]
interactional points نقاط تماس
sticking points نقطهی عدم تحرک
needle points نوکهای سوزنی
pressure points نقطههای گیرنده فشار
quadrantal points نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
quadrantal points جهات فرعی
lagrangian points نقاط لاگرانژی
vital points نقاط حساس بدن
key points نقاط مهم
stadia points تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
key points نقاط حساس
the four cardinal points جهات اربعه
win on points پیروزی با امتیاز
intermediate points جهات میانی
intercardinal points جهات فرعی
loss on points باخت با امتیاز
points of order اخطار نظامنامهای
p is nine points of the law تصرف شرط عمده مالکیت است
interactional points نقاط تلاقی
check-points علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
match points اخرین امتیاز
boiling points نقطه غلیان
boiling points درجه جوش
boiling points عصبانیت
boiling points نقطه جوش
talking points نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
decimal points ممیز
decimal points ممیز اعشاری
decimal points نقطه اعشار
match points اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
rallying points محل تجمع مجدد
rallying points محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
exclamation points علامت تعجب
exclamation points این علامت !
turning points نقطه برگشت
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
turning points نقطه چرخش
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points نقطه لولای چرخش
freezing points نقطه انجماد
freezing points درجه یخ بندان
decimal points ممیز اعشار
points of view نقطه نظر
cardinal points جهات اصلی
check-points محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
cardinal points چهار جهت اصلی
contact points نوکهای کنتاکت
design points ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
fourteen points اصول چهارده گانه
fourteen points طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
ignition points پلاتین دلکو
ignition points پلاتین
points of view لحاظ
points of view دید
crossing points نقطه تلاقی
crossing points محل برخورد دو خط
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
awarding of points امتیاز دادن
points of view نظریه
points of view دیدگاه
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
cardinal points effect اثر چهار جهت اصلی
bay with black points قره کهر
remote-controlled points نقطهکنترلازراهدور
bay with black points کهر دست وپا مشکی
manually-operated points مدیریتدستینقاط
cardinal points effect اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com