English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
alternate water terminal بارانداز ابی موقت
alternate water terminal باراندازابی یدکی
Other Matches
water terminal ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
water terminal باراندازهای ابی
alternate برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternate کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate مجموعه دوم از حروف خاص که روی صفحه کلید موجودند
alternate مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate چندین بار
alternate ذخیره
alternate یدکی
alternate تعویض متناوب
alternate یک درمیان
alternate یک درمیان امدن متناوب
alternate راه کار فرعی
alternate متناوب کردن متناوب بودن
alternate که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternate بنوبت انجام دادن
alternate آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternate متبادل
alternate عوض وبدل
alternate aerodrome فرودگاه یدکی
alternate captain کاپیتان ذخیره
alternate position موضع فرعی
alternate knot گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
alternate routing مسیریابی تغییرپذیر
alternate routing گزینش مسیر دیگر
alternate routing مسیریابی اصلاح پذیر
alternate to touch نرمش کمر
alternate track شیار متناوب
alternate forms شکلهای جانشین
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیار تغییرپذیر
alternate track شیاراصلاح پذیر
alternate position موضع یدکی
alternate aerodrome منطقه فرودیدکی
alternate headquarters قرارگاه یدکی
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
loading on alternate spans حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
alternate response test ازمون دو گزینهای
alternate command authority مقام جانشین فرماندهی
Every other day . On alternate days . یکروز درمیان
alternate command authority افسر جانشین فرمانده
alternate traversing fire اتش یدکی سمتی
alternate traversing fire اتش یدکی در سمت
alternate escort operating base پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
terminal وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal نقطه اتصال الکتریکی
terminal نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal محل اتصال پیچ اتصال
terminal خرابی که قابل تعمیر نیست
ro terminal ترمینال- RO
terminal انتها
tv terminal ترمینال تلویزیونی
terminal کلم
terminal ترمینال
terminal نهایی
terminal انتهایی
terminal واقع در نوک پایان
terminal اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal پایانه پایانی
terminal انتهائی
terminal پایانی
terminal محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal اخری
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal قطب مدار
terminal نهائی
terminal پایانه
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
connection terminal پایانه اتصال
remote terminal پایانه دور دست
communications terminal ترمینالهای ارتباطی
remote terminal پایانه راه دور
data terminal ترمینال داده
collector terminal ترمینال کلکتور
remote terminal ترمینال دوردست
bonding terminal اتصالترمینال
bulk terminal اندازهپایانی
primery terminal ترمینال اولیه
dumb terminal وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
reset terminal پایانه بازنشانی
upper terminal ایستگاه کوهستانی
user terminal پایانه کاربر
user's terminal ترمینال استفاده کننده
video terminal پایانه تصویری
positive terminal قطب مدار مثبت
terminal stimulus محرک پایانی
earth terminal ترمینال زمین
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
VT terminal emulation مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
dumb terminal ترمینال گنگ
central terminal پایانه مرکزی
container terminal پایانهبستهها
remote terminal ترمینال راه دور
terminal bronchiole برنشبتانتهایی
terminal bud شکوفهانتهایی
terminal filament رشتهانتخابی
battery terminal ترمینال باطری
battery terminal قطب باتری
terminal lobe برگهگوشتیانتهایی
terminal moraine منبعیخانتهایی
terminal tackles انتهایقرقرهقلاب
smart terminal ترمینال هوشمند
smart terminal پایانه هوشیار
terminal arborization ترمینالشاخهشاخه
telecommunication terminal ترمینالارتباطراهدور
dial up terminal ترمینال شماره گیری
bus terminal ایستگاه اتوبوس
bus terminal ترمینال
grain terminal پایانهحبوبات
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
oil terminal پایانهسوخت
passenger terminal ترمینالمسافران
display terminal پایانه نمایشگر
satellite terminal ترمینالفضاپیما
display terminal ترمینال نمایش
intermediate terminal ترمینال میانی
intelligent terminal ترمینال هوشمند
terminal unit واحد پایانی
terminal unit واحد پایانه
four terminal network شبکه چهار قطبی
video terminal ترمینال تصویری
terminal threshold استانه پایانی
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal tackle طعمه
terminal symbol علامت پایانی
terminal symbol نماد پایانی
neutral terminal قطب مدار خنثی
terminal stand پایه ترمینال
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal repeater تقویت کننده نهایی
negative terminal پایانه منفی
terminal reinforcement تقویت پایانی
terminal sensitivity حد بیشینه حساسیت
terminal velocity سرعت داخلی گلوله
terminal velocity سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity سرعت حد
input terminal ترمینال اولیه
input terminal ترمینال ورودی
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
local terminal پایانه محلی
local terminal ترمینال محلی
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal voltage ولتاژ ترمینال
terminal voltage ولتاژ قطبی
grid terminal اتصال شبکه
grid terminal ترمینال شبکه
line terminal ترمینال خط
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
generator terminal ترمینالهای ژنراتور
negative terminal قطب مدار منفی
terminal price قیمت نهائی
terminal price قیمت تحویل
terminal board تخته ترمینال
terminal box جعبه کلم
terminal board تخته کلم
terminal board محوراتصال سیمها
terminal board تخته اتصال سیم
terminal ballistics قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
terminal ballistics بالیستیک نهایی گلوله
filament terminal ترمینال فیلامان
air terminal ترمینال هوایی
air terminal باراندازهوایی
two terminal network شبکه دو قطبی
terminal box جعبه ترمینال
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
terminal organ اندام پایانی
terminal operations عملیات اسکلهای
terminal operations عملیات بارانداز
terminal insomnia بیخوابی پایانی
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal error خطای پایانی
terminal emulation نمایه سازی پایانه
terminal emulation تقلید ترمینالی
terminal port بندر مقصد
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
sea island terminal بارانداز داخل دریا
passive four terminal network شبکه چهار قطبی بی اثر
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
data terminal ready امادگی ترمینال داده
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
sea island terminal باراندازیا اسکله روی دریا
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
full screen terminal پایانه تمام صفحه
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
remote control terminal دکمهکنترلازراهدور
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
n terminal amino acid امینو اسید -N انتهایی
terminal service company گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
terminal and stay resident program برنامه مقیم پایانی ایستا
automatic terminal information service ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
water course حق المجری
water course حق الشرب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com