English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (8 milliseconds)
English Persian
ammunition dump انبار مهمات
ammunition dump زاغه مهمات
Other Matches
ammunition مهمات
ammunition carrier خودرو مهمات کش
ammunition carrier مهمات بیار
ammunition belt فانوسقه
ammunition pit زاغه مهمات
ammunition barricade بستههای مهمات
ammunition modification بهتر سازی مهمات
ammunition pit چاله مهمات
ammunition point نقطه اماد مهمات
ammunition shoes کفش سربازی
ammunition chest شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
ammunition condition وضعیت مهمات
ammunition lot نوبه مهمات
ammunition modification بهبودمهمات
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
ammunition handler سربازمهمات
ammunition handler متصدی مهمات
ammunition depot محل نگهداری مهمات
ammunition depot محل تدارک مهمات
ammunition depot انبار مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
ammunition credit سهمیه مهمات
ammunition stocking جوراب سربازی
ammunition trains بنه مهمات
drill ammunition گلوله مشقی
ammunition stowage ذخیرهمهمات
fixed ammunition مهمات ثابت
inert ammunition مهمات بی اثر
inert ammunition مهمات مشقی
inert ammunition مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
live ammunition مهمات جنگی
practice ammunition مهمات مشقی
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
separate ammunition مهمات مجزا
service ammunition مهمات جنگی
drill ammunition مهمات مشقی
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
ammunition chest جعبه مهمات
armed ammunition مهمات مسلح
armed ammunition مهمات اماده انفجار
artillery ammunition مهمات توپخانه
ball ammunition فشنگ مانوری
ammunition belt نوار فشنگ
ball ammunition مهمات مانوری
blank ammunition مهمات مانوری
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
blank ammunition مهمات مشقی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
service ammunition مهمات رزمی
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
ammunition lift capability فرفیت حمل ونقل مهمات
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
ammunition day of supply روز اماد مهمات
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
dump چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
dump مخزن انبار کردن
dump انبار موقتی اشغالدان
dump با صدا افتادن
dump موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
dump تفکر
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
dump رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
dump جنس را
dump بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
dump خیال
dump از کار انداختن ناگهانی کل سیستم
dump رو گرفت روبرداری کردن
dump انبار کوچک
dump باخت عمدی
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
dump رونوشت انباشتن
dump انباشت نسخه برداری
dump روگرفت
dump ریختن
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
dump بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
dump نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
dump نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
dump زباله
dump روبرداری کردن روبرداری
dump اشغال
dump جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
memory dump روگرفت حافظه
selective dump روگرفت گزیده
storage dump روبرداری حافظه
gasoline dump باک بنزین
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
snapshot dump روبرداری لحظهای
dump truck کامیون زباله بر شهرداری
postmortem dump روگرفت پس از واقعه
rescue dump دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
screen dump روبرداری صفحه
screen dump رونوشت صفحه نمایش
static dump روبرداری ایستا
snapshot dump روگرفت لحظهای
static dump روگرفت ایستا
memory dump رونوشت ازحافظه
dynamic dump نسخه برداری پویا
dynamic dump روبرداری پویا
dump barrow خاک کش
dump barrow زنبه
dump barrow حرخ دستی
disaster dump رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
core dump روگرفت حافظه
binary dump روگرفت دودوئی
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
beach dump انباراسکله
beach dump انبار موقت ساحلی
dump box فرف مخصوص زباله
dump box زباله دان اشغالدان
dump bucket سطل زباله
dynamic dump رو گرفت پویا
dump valve شیر خروج
dump valve شیر کاهنده
dump truck کامیون کمپرسی
dump tape نوار روبرداری
dump slag سرباره دورریز
dump slag هالدن شلاکه
dump check مقابله حین روبرداری
dump car ماشین شهرداری
dump bucket سطل اشغال
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
post mortem dump روگرفت پس از واقعه
post mortem dump رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com