Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
an open letter	نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
Search result with all words
open letter	نامه سر گشاده
Other Matches
Get the letter to him . Have the letter handed to him.	نامه را بدستش برسان
i wrote letter a letter	چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
i wrote letter a letter	هی کاغذ نوشتم
Read out the letter. Read the letter aloud.	نامه را بلند بخوان
letter	حرف
to a. letter	فرستادن
letter	حرف الفباء
letter	حرف چاپی
letter	نامه
letter of a	اطلاع نامه
letter	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter	مراسله
letter	کاغذ ادبیات
letter	اثارادبی
letter	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter	نویسه
letter	سند
to the letter <idiom>	طبق قانون
letter	نوشته
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
letter	معرفی نامه
to the letter <adv.>	مو به مو
letter for letter <adv.>	نکته به نکته
letter for letter <adv.>	کلمه به کلمه
letter for letter <adv.>	مو به مو
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter of a	اگاهی نامه
letter no	نامه شماره 5
to the letter	طابق النعل بالنعل
d. letter	حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
to the letter <adv.>	کلمه به کلمه
to the letter <adv.>	نکته به نکته
letter	معرفت دانش
letter book	رونوشت نامه
letter founder	حروف ریز
letter de chancellerie	نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
letter de chancellerie	نامه رسمی
referring to your letter of	با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
letter book	کتاب رونوشت
letter balance	ترازوی نامه کشی
letter box	صندوق پست
letter carrier	چاپار
letter drop	صندوق پست
letter card	کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
letter carrier	نامه رسان پستچی
red letter	مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
take this letter to the post	این نامه راببرید به پستخانه
send a letter	نامهای بفرستید
send a letter	کاغذ بدهید
curled letter	کاهوی پیچ
small letter	حرف ریز
the letter is urgent	نامه فوری است
the letter of the law	لفظ یا نص قانون
the letter of the law	عبارت قانون
drop letter	نامه پست شهری
dead letter	نامه غیر قابل توزیع
sea letter	سند بیطرفی کشتی
scarlet letter	حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
registered letter	نامه سفارشی
in letter and in spirit	از حیث نص و معنی هردو
repetitive letter	یات آدرس
in letter and in spirit	ئر لفظ و در معنی
capital letter	حرف بزرگ
repetitive letter	نوشته شده است
letter weight	کاغذ نگاه دار
i am in receipt of your letter	نامه شما واصل گردید
i am in receipt of your letter	نامه شما به من رسید
dead letter	قانون منسوخ
letter head	سر کاغذ
omission of a letter	انداختن یا حذف یک حرف
letter quality	کیفیت حرف
letter press	نوشته وابسته به عکسها
letter press	مواد چاپی
letter perfect	از بر
letter perfect	کاملاوارد
letter perfect	کلمه بکلمه
letter paper	کاغذ نویسی
letter of recommendation	توصیه نامه
letter of recommendation	سفارش نامه
letter of recall	نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
letter of marque	پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
letter of invitation	رقعه دعوت
letter quality	چاپ با کیفیت خوب
letter quality	کیفیت حرفی
nundinal letter	حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
recredential letter	recredential
near letter quality	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
red letter	با حروف قرمز
letter writing	نامه نگاری
letter writer	کاغذ نویس
letter writer	نامه نویس
letter writer	نامه نگاری
letter writer	کتاب
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
letter shift	مبدله حروف
letter sheet	نامه تمبردار پستی
letter of invitation	دعوت نامه
letter of introduction	معرفی نامه
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
letter of credence	اعتبارنامه
letter of attrney	وکالتنامه
letter of attorney	مدعی
letter of attorney	وکیل
letter of attorney	نیرو
letter of agreement	موافقتنامه
letter of advice	آگهی
letter of admission	اقرارنامه
letter of credit	برگه اعتبار
letter missive	امریه
letter missive	اجازه نامه ابلاغیه
letter missive	امر نامه
letter of credence	credence
letter of credit	اعتبارنامه
letter of instruction	دستورالعمل انجام کار
letter of indemnity	غرامت نامه
letter of indemnity	ضمانت نامه
letter of even date	نامه همین تاریخ
letter of d ult	مامه سوم ماه گذشته
letter of credit	اعتبار نامه بانکی
letter of credit	اعتبار اسنادی
letter of credit	ورقه اعتبار
letter head	کاغذیکه نشان چاپی دارد
Has a letter arrived for me?	آیا برای من نامه ای رسیده است؟
letter scale	مقیاسنامهها
letter opener	سرنامهبازکن
letter-bombs	بمب نامهای
letter-bomb	بمب نامهای
four-letter words	واژهی قبیح
four-letter words	واژهیچهار حرفی
four-letter word	واژهی قبیح
four-letter word	واژهیچهار حرفی
chain letter	نامهی زنجیری
with reference to letter no	با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
under cover of letter no	ضمن نامه شماره
to readdress a letter	عنوان نامهای را عوض کردن
He signed with the letter	امضاء با حرف او
letter of reference	توصیه نامه
form letter	فرم نامه
letter of reference	معرفی نامه
letter of attorney	وکالت نامه
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
I had a letter from my father .	از پدرم کاغذ داشتم
The letter is addressed to you .	نامه بعنوان شما نوشته شده است
This letter has been tampered with .	در این نامه دست برده شده
The letter is in his own handwriting .	نامه بخط خودش است
letter of attorney	اختیار نامه
letter of attorney	اجازه نامه
Letter of recommendation.	توصیه نامه
to kern a letter	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
I have just received your letter.	کاغذت تازه به دستم رسیده است
To mail a letter.	نامه ای رابه پست انداختن
love letter	نامه عاشقانه
covering letter	نامه پوششی
blind letter	نامهای که نام ونشان روشن ندارد
back letter	گواهی تضمین
letter of dismissal	خاتمه
letter of dismissal	انقضا
black letter	حرف سیاه
letter of dismissal	ترک
block letter	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block letter	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
the letter of the law	نص یا لفظ شریعت
letter of dismissal	الغا
letter of dismissal	بطلان
letter perfect	جزء بجزء
circular letter	بخشنامه اداری
letter of dismissal	انفصال
circular letter	نامه اداری
computer letter	حرف کامپیوتری
letter of dismissal	رها سازی
letter of dismissal	متارکه
covering letter	نامه توضیحی
I read through the letter.	من این نامه را کاملا میخوانم.
in letter and in spirit	لفظاومعنا
letter lock	قفل حروفی
covering letter	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
air letter	نامهء مخصوص پست هوایی
air letter	نامهء هوایی
the original letter	عین نامه
adverting to letter	عطف بنامه
action letter	فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
a red letter day	روز مهم و به یاد ماندنی
personalized form letter	فرم شخصی
printnow letter.doc	DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند
letter-box company	شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
letter quality printing	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing	خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
letter quality printer	چاپگرکیفیت حروف
copy letter book	دفتر کپیه
letter quality printer	چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
Please bring me the orifinal letter .	عین نامه را برایم بیاورید
In response (reply) to your letter.	در جواب نامه تان
Did you deliver my letter to your father ?	نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
Did you carry (deliver) the letter ?	نامه را بردی یا نه ؟
revocable letter of credit	اعتبارقابل فسخ
poison-pen letter	نامهایکهحاویخبریناخوشایندباشد
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
unconfirmed letter of credit	اعتبار اسنادی تایید نشده
to date a letter forward	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
The letter hasnt arrived yet.	نامه هنوز نرسیده است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com