Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
angle of internal friction	زاویه اصطکاک داخلی
Other Matches
internal friction	وشکسانی ویسکوزیته
internal friction	چسبندگی
internal friction	گرانروی
internal friction	اصطکاک داخلی
internal friction	مالش درونی سایش داخلی
internal friction	سایش درونی
internal friction	اصطکاک درونی
coefficient of internal friction	ضریب اصطکاک داخلی
angle of friction	زاویه مالش
angle of friction	زاویه اصطکاک
internal angle	زاویه ی داخلی
friction	سایش
friction	اصطکاک
friction	مالش اختلاف
friction	مالش
friction	اصطکاک [فیزیک]
friction	حساسیت
tax friction	کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
side friction	اصطکاک جانبی
friction pile	شمع اصطکاکی
rolling friction	اصطکاک غلتشی
friction match	کبریتی که با اصطکاک ومالش روشن میشود
magnetic friction	مالش مغناطیسی
skin friction	مقاومت پوسته
friction pile	شمع مالشی
static friction	اصطکاک ساکن
tax friction	اصطکاک مالیاتی
friction feed	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
friction velocity	سرعت اصطکاکی
friction strip	نوارآتشزن
friction tape	نوار چسب
friction surface	سطح اصطکاک ترمز
kinetic friction	اصطکاک جنبشی
friction feed	مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
sliding friction	اصطکاک لغزشی
economic friction	موانع اقتصادی
circular friction saw	اره کمانهای اصطکاکی
static friction	اصطکاک در استانه حرکت
coefficient of friction	ضریب اصطکاک
coefficient of friction	ضریب مالش
hydraulic friction	اصطکاک ابی
economic friction	اصطکاک اقتصادی
friction welding	جوشکاری مالشی
friction factor	ضریب اصطکاک
friction coefficient	ضریب اصطکاک
friction clutch	کلاچ اصطکاکی
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
fluid friction	اصطکاک روغنی
gear friction losses	تلفات اصطکاکی جعبه دنده
brush friction loss	اتلاف مالشی زغال
anti friction bearing	یاطاقان غلطکی
friction loss in pipes	افت بار در لوله ها
magnetic friction clutch	کلاج مالشی مغناطیسی
friction horse power	توان تلف شده
surface friction drag	پسای اصطکاک سطح
anti-friction pad	لایهضداصطکاک
friction for fittings and valves	اصطکاک در شیرها و بستها
vincent friction screw press	پرس وینسنت
four column friction screw press	پرس اصطکاکی چهار ستونی
internal	ناشی ازدرون
internal	داخلی
internal	باطنی
internal	باطنی ناشی ازدرون
internal	باطن
internal	زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
internal	عملیات ریاضی ALU
internal	نمایش حروف در یک سیستم عامل مشخص
internal	و نه یک برنامه جداگانه
internal	دستوری که بخشی از سیستم عامل است
internal	روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
internal	نوشتاری که در Rom چاپگر ذخیره شده است
internal	درونی
internal	درایو دیسک سخت درون پوشش اصلی کامپیوتر
internal conversion	تبدیل باطنی
internal development	رشد داخلی
internal defense	پدافند داخلی پایداری داخلی
internal defense	دفاع داخلی
internal crack	ترک داخلی
internal damping	میرایی داخلی
internal current	جریان داخلی
internal efficiency	راندمان داخلی
internal discharge	تخلیه جزیی داخلی
internal economies	صرفه جوئیهای داخلی
internal ear	گوش داخلی
internal electrode	الکترود داخلی
internal electrolysis	الکترولیز داخلی
internal discharge	تخلیه داخلی
internal energy	انرژی داخلی
internal drainage	ابریز بسته
internal door	در داخلی
internal diseconomies	عدم صرفه جوئیهای داخلی
internal diseconomies	زیانهای داخلی
internal development	توسعه داخلی
internal conversion	تبدیل درونی
internal characteristic	منحنی مشخصه داخلی
internal capacitance	فرفیت سیم پیچی
internal capacitance	فرفیت الکترودها
internal bus	مسیر داخلی
internal bus	گذرگاه داخلی
internal brake	ترمز داخلی
internal boffles	تیغههای داخلی
internal battery	مقاومت داخلی باطری
internal attack	تک داخلی یا تک از داخل
internal armature	ارمیچر داخلی
internal inhibition	بازداری درونی
internal conception	انگاره
internal transmittance	ضریب انتقال
internal circuit	مدار داخلی
internal consistency	سازگاری داخلی
internal consistency	هماهنگی درونی
internal connection	اتصال داخلی
internal conductor	سیم هادی
internal conductor	سیم داخلی
internal conductance	اندوکتیویته ی داخلی
internal conductance	اندوکتانس داخلی
internal commerce	تجارت داخلی
internal command	فرمان درونی
internal combustion	درونسوز
internal combustion	احتراق داخلی
internal clock	ساعت داخلی
internal circuit	حلقه داخلی
internal consumption	مصرف داخلی
internal energy	انرژی درونی
internal ruling	نظامنامه داخلی
internal storage	حافظه ی داخلی
internal storage	حافظه داخلی
internal storage	انباره داخلی
internal store	بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal stress	تنش داخلی
internal structure	ساختار داخلی
internal structure	ساختمان داخلی سازه داخلی
internal supercharger	سوپرشارژر داخلی
internal sort	مرتب سازی داخلی
internal sort	مرتب کردن درونی
internal secretion	هورمون
internal secretion	ترشح درونی
internal security	تامین داخلی
internal security	امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
internal security	امنیت داخلی
internal shield	غلاف داخلی
internal shield	زره درونی زره داخلی
internal sort	مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
internal temperature	دمای درونی
internal temperature	درجه حرارت داخلی
internal timer	زمان سنج داخلی
internal structure	سازه داخلی
Internal energy	انرژی درونی [فیزیک]
internal conception	تصور
internal conception	درک
internal conception	اندیشه
internal conception	زاییده افکار
internal boundary	مرزداخلی
internal conception	فکر
internal torque	گشتاور نیروی درونی
internal trade	بازرگانی داخلی
internal trade	تجارت داخلی
internal transactions	معاملات داخلی
internal vibrator	لرزاننده درونی
internal voltage	ولتاژ داخلی
internal voltage	نیروی الکتروموتوری
internal work	کار درونی
internal conception	عقیده
internal heating	گرمایش خودی
internal impedance	مقاومت داخلی
internal impedance	امپدانس داخلی
internal installation	سیم کشی داخلی
internal wiring	سیم کشی داخلی
internal insulation	ایزولاسیون داخلی
internal loss	تلف داخلی
internal medicine	طب داخلی
internal heating	گرمایش داخلی
internal furnace	کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
internal erosion	فرسایش داخلی
internal evidence	مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
internal evidence	مدارک یاگواه درونی
internal font	فونت درونی
internal force	نیروی داخلی
internal force	نیروی درونی
internal furnace	کوره داخلی
internal memory	حافظه داخلی
internal memory	بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal power	مصرف داخلی
internal pressure	فشار درونی
internal programme	برنامه داخلی
internal reflection	انعکاس درونی
internal reflector	رفلکتور داخلی
internal report	گزارش داخلی
internal resistance	مقدار مقاومت داخلی
internal resistance	مقاومت داخلی
internal power	توانی که داخل هواپیما تولیدمیشود
internal pole	قطب داخلی
internal modem	مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
internal sort	جور کردن داخلی
internal modem	مدم داخلی
internal modem	تلفیق و تفکیک کننده درونی
internal modulation	مدولاسیون داخلی
internal ophthalmia	اماس درونی تخم چشم
internal ophthalmia	ورم غائرمقله
internal phase	فاز درونی
internal rhyme	قافیه ماقبل اخر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com