Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
area projection
تهیه نقشه از منطقه
area projection
تهیه تصویر منطقه
Search result with all words
auditory projection area
ناحیه ادراک شنیداری
primary projection area
ناحیه فرافکنی نخستین
secondary projection area
منطقه فرافکنی ثانوی
tertiary projection area
ناحیه فرافکنی سوم
Other Matches
projection
تصویر
projection
پیش بینی یک وضعیت ازمجموعهای داده
projection
طرح
projection
پیش افکنی برامدگی
projection
نقشه کشی
projection
طرح ریزی
projection
تجسم پرتو افکنی
projection
پروژه
projection
افکنش تصویر
projection
فرافکنی
projection
نور افکنی اگراندیسمان
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
پیش بینی
projection
پیش امدگی
projection
پرتاب طرح
projection screen
صفحهنورافکن
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
newman projection
تصویر نیومن
annular projection
برامدگی حلقوی
isometric Projection
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
lambert projection
سیستم تصویر لامبرت
axonometric projection
طرح های هندسی
[معماری]
projection product
ضرب اسکالر
[ریاضی]
projection dome
گنبدپرتوافکن
plane projection
طرحمسطح
projection product
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
projection product
ضرب داخلی
[ریاضی]
conic projection
نقشهکشیمخروطی
cylindrical projection
نقشهکشیاستوانهای
mercator projection
نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
interrupted projection
برآمدگیفاصلهدار
mercator's projection
تصویر مرکاتوریا استوانهای
oblique projection
تصویر مورب
visual projection
فرافکنی دیداری
oblique projection
تصویر مایل
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
projection welding
جوشکاری نقطه سیاه
projection welding
جوش برجسته
projection weld
جوش خال سیاه
projection tube
لامپ تصویر
oblique projection
نمایش اجسامی درروی صفحه بوسیله تصویرمایل
sinusoidal projection
نقشه جهان نمای مسطح
projection print
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
projection of a point
خط مصور
circular projection
برامدگی گرد
projection weld
جوش نقطه سیاه
orthographical projection
نمایش چیزی با خط هاوگوشههای راست
perspective projection
تصویر پرسپکتیوی
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
projection formula
فرمول تصویری
projection maps
نقشههای فرافکنی
projection of a point
تصویر نقطه
projection of a point
خطی که نقطه تصویرشده را بنقطه مقابل ان می پیوند د
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
raven's controlled projection test
ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
low voltage projection lamp
لامپ فشار ضعیف
I know the area more or less .
کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
area
رشته
[دانشی]
no-go area
منطقهممنوعه
area
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area
قلمرو
area
عرصه
area
سطح مقطع
area
مساحت سطح
area
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
مساحت
area
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
پهنک
area
شاخه
[دانشی]
area
محوطه
area
ناحیه
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area
حوزه
area
منطقه
area
فضا
area
سطح
area
پهنه
rendezvous area
نقطه الحاق یکانها
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
prohibited area
منطقه منع اتش
reserved area
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
rendezvous area
موضع انتظار
position area
منطقه مواضع
playing area
محدوده زمین
residential area
ناحیه مسکونی
rendezvous area
وعده گاه
pyramidal area
ناحیه هرمی
rainfall area
پهنه باران
rainfall area
منطقه بارش ناحیه بارندگی
launching area
محل پرتاب موشک
restricted area
منطقه ممنوعه
rear area
منطقه عقب
rendezvous area
منطقه تجمع موقت
rendezvous area
منطقه تجمع
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
piston area
سطح پیستون
lodgment area
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
lodgment area
منطقه استقرار
input area
ناحیه ورودی
living area
منطقه زندگی
lethal area
منطقه تلفات
lethal area
منطقه کشندگی
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
intake area
منطقه ابگیر
launching area
منطقه به اب زدن ناوها
interference area
ناحیه ی تداخل امواج
intermediate area
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
irrigable area
زمین قابل ابیاری
launching area
منطقه شروع حمله
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area
منطقه فرود
keel area
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
kill area
منطقه کشندگی
longtour area
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
impact area
منطقه اصابت گلوله ها
overflow area
ناحیه سرریز
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
output area
ناحیه خروجی
output area
خروجی
output area
ناحیه
open area
فضای ازاد
mounting area
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
motor area
ناحیه حرکتی
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
military area
منطقه نظامی
homogeneous area
منطقه یکدست
industrial area
منطقه صنعتی
marketing area
منطقه توزیع کالا
magazine area
محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
homogeneous area
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
impact area
محل اصابت
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
vital area
منطقه حیاتی
contest area
زمینمسابقه
games area
محوطهبازی
hitting area
سطحضربه
service area
برد فرستنده
loading area
قسمتلودینگ
maintenance area
قسمتنگهداریوتنظیم
parking area
فضایپارکینگ
picnic area
منطقهپیکنیک
area of ice
منطقهپوشیدهازیخ
area codes
کد سه رقمی
vital area
منطقه حیاتی پدافند هوایی
vulnerable area
منطقه اسیب پذیر
vulnerable area
منطقه اسیب پذیری هدف
wernicke's area
ناحیه ورنیکه
winding area
سطح سیم پیچی
wing area
مساحت بال
work area
ناحیه کاری
area code
کد سه رقمی
precipitation area
منطقهبارش
pressed area
ناحیهفشردهشده
rest area
منطقهاستراحت
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
area of a disc
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a circle
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a triangle
مساحت مثلث
girthed area
سطح جانبی
[ریاضی]
area of a disc
مساحت دایره
[ریاضی]
safety area
مهرهایپشتدست
threshing area
محلکوبیدن
working area
محوطهاستخراج
grey area
جنبهگنگقضیهای
dry area
[شکاف گود بین دیوار زیر زمین]
area under cultivation
سطح زیر کشت
holding area
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
user area
فضای مخصوص استفاده کننده
restricted area
منطقه اتش محدود
scan area
ناحیه پیمایش
sectional area
سطح مقطع
seepage area
حوزه تراوش
seepage area
منطقه نفوذ
seepage area
منطقه تراوش
service area
منطقه سرویس
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
sales area
حیطه فروش
sales area
بازار فروش
restricted area
منطقه منع عبور ومرور
retention area
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
roof area
سطح بام
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
safe area
منطقه امن
safe area
منطقه بی خطر
sail area
قسمت بادگیر کشتی
sail area
سطح بادبان
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
special area
منطقه پرواز مخصوص
telephone area
ناحیه اتصال
third area conflict
جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
trains area
منطقه بنه
trains area
منطقه بنه رزمی یکان
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transit area
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
transport area
منطقه حمل و نقل پرسنل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com