Dictiornary-Farsi | army training and evaluation program | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
army training and evaluation program	برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی


Other Matches

army training program	برنامه اموزش نیروی زمینی
army training program	برنامه اموزش نظامی
program evaluation review technique (per	روش ارزیابی و بررسی برنامه
army training test	راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
training program	برنامه اموزش
army material program	برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
army program memorandum	لایحه برنامههای نیروی زمینی
army program memorandum	لایحه برنامههای ارتشی
army ready material program	برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
evaluation	ارزیابی
evaluation	سنجش
self evaluation	خودسنجی
evaluation	ارزشیابی
evaluation	تقویم
evaluation	ارزیابی کردن تقویم اخبار
evaluation	براورد
evaluation	عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluation	ارزیابی اخبار رسیده
evaluation score	نمره ارزیابی
evaluation report	گزارش ارزیابی وضعیت
evaluation score	نمره ازمایش
performance evaluation	ارز یابی کارایی
terrain evaluation	بررسی وضع زمین
make an evaluation	ارزیابی کردن
job evaluation	ارزیابی شغل
evaluation rating	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
job evaluation	ارزشیابی شغلی
supplier evaluation	ارزیابی فروشنده
terrain evaluation	ارزیابی وضع زمین
summative evaluation	ارزیابی تلخیصی
formative evaluation	ارزیابی تکوینی
stock evaluation	بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
project evaluation	ارزیابی طرح
training	آموزش عملی
training	اموزش دادن
training	تعلیم
training	پرورش
training	ورزش کاراموزی
training	اموزش
training	کاراموزی
training	تعلیم و تمرین
training facilities	محلهای اموزشی
concurrent training	اموزش همزمان
training track	مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
circuit training	انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
training aid	وسیله کمک اموزشی
training bill	برنامه اموزشی
training camp	اردوی امادگی
training circular	نشریه اموزش
circuit training	تمرین دایرهای
training distance	مسافت تمرین
training cycle	مرحله اموزش
training cycle	سیکل اموزشی
training facilities	تاسیسات اموزشی
potty-training	تعلیمدادنبچهبهرفتنبهدستشوئیوکنترلادرارومدفوع
training gear	گردونه در سمت
character training	پرورش منش
basic training	تعلیمات ابتدایی
basic training	اموزش مقدماتی
bowel training	اموزش دفع
unit training	اموزش یکانی
training school	اموزشگاه حرفهای
training school	کاراموزگاه
training ship	کشتی اموزشی
transfer of training	انتقال اموزش
unit training	اموزش یکان
voluntary training	اموزش داوطلبانه
training suit	لباسورزشی
training manual	راهنمای اموزشی
training set	ستلباسبچهگانه
training publication	نشریات اموزشی
assertive training	جرات اموزی
toilet-training	از قنداق درآوردن
training publication	مدارک اموزشی
avoidancae training	اجتناب اموزی
weight training	بدن سازی
training table	میز ناهارخوری در اردو
toilet training	اموزش اداب توالت رفتن
scout training	پیشاهنگی
reconditioning training	اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
training center	مرکز اموزش
training locations	مکانهای آموزشی
on-the-job training	آموزش ضمن خدمت
military training	تعلیم نظامی
job training	اموزش شغلی
training wall	دیواره راهنما
omission training	حذف اموزی
in house training	برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
in serving training	اموزش ضمن خدمت
on the job training	اموزش ضمن کار
integrated training	اموزش توام
preservice training	کاراموزی پیش از خدمت
sensitivity training	حساسیت اموزی
personnel training	اموزش کارکنان
manual training	دوره اموزش هنرهای دستی
military training	اموزش نظامی
annual training	اموزش سالیانه
escape training	گریزاموزی
armory training	اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
training college	دانشسرا
teacher training	تربیت معلم
to undergo training	در یک دوره آموزشی شرکت کردن
training time	زمان تمرین
deputy for training	معاونت اموزشی
reward training	اموزش با پاداش
basic combat training	اموزش رزم مقدماتی
mobile training team	تیم اموزشی سیار
athletic training room	اطاق پزشکی- ورزشی
active duty for training	اموزش زیر پرچم
disciplinary training center	مرکز اموزش زندانیان نظامی
computer based training	تربیت مبتنی بر کامپیوتر
code training set	دستگاه اموزش مرس
advanced unit training	اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
advanced individual training	اموزش تکمیلی انفرادی
sensitivity training group	گروه حساسیت اموزی
advance individual training	آموزش تکمیلی انفرادی
graphic training aid	چارت اموزشی
graphic training aid	پوسترهای اموزشی
graphical training aids	چارت اموزشی
graphical training aids	چارت
rehabilitation training center	مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
disciplinary training center	دارالتادیب
the a of the army	پیشرفت ارتش
army	لشگر
army	دسته
army	جمعیت
army	نیرو زمینی
army	صف
army	ارتش نیروی زمینی
army	سپاه گروه
army	ارتش
army	جیش
Training makes the memory absorb more.	آموزش [ورزش حافظه] باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
army artillery	توپخانه نیروی زمینی
field army	ارتش
field army	ارتش صحرایی
field army	ارتش رزمی
army aircraft	هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
army artillery	توپخانه ارتش
army attache	وابسته نظامی
army base	پایگاه نیروی زمینی
army attache	وابسته زمینی
to outflank an army	گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
to lead an army	لشکر کشیدن
theater army	نیروی زمینی صحنه عملیات
theater army	ارتش مستقر در صحنه عملیات
department of the army	وزارت نیروی زمینی
the red army	ارتش سرخ
army aviator	خلبان هوانیروز نیروزفر
the main army	بخش عمده ارتش
the losses of the army	تلفات ارتش
army aviator	خلبان نیروی زمینی
army aviation	هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
standing army	ارتش کادر ثابت
standing army	ارتش منظم
standing army	ارتش دائمی
regular army	ارتش منظم
Salvation Army	تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
conscript army	ارتش سربازان وفیفه
army helicopter	هلیکوپتر ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
army helicopter	چرخبال ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
regular army	ارتش کادر ثابت
regular army	ارتش دائمی
army staff	ستاد نظامی
to serve in the army	درارتش خدمت کردن
secretary of the army	وزیر نیروی زمینی
to join the army	به سربازی رفتن
active army	ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
right wing of army	پهلوی راست میمنه
active army	ارتش کادر
right wing of army	جناح یمین
army base	پادگان نیروی زمینی
army corpa	سپاه
army troops	یکانهای رده ارتش
army staff	ستاد نیروی زمینی
army regulation	مقررات ارتشی
army of occupation	ارتش فاتح ارتش اشغالگر
army group	گروه ارتش
army in the field	ارتش مستقر در صحنه عملیات
army in the field	نیروی زمینی درصحنه عملیات
army reserve	احتیاط نیروی زمینی
army of occupation	نیروی اشغالگر
army troops	عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
Territorial Army	ارتشتحتآموزشبریتانیا
army of occupation	نیروی اشغال کننده
army staff	ستادارتش
army reserve	قسمت احتیاط نیروی زمینی
army of observation	عده دیدبانی
army forces	نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
army terminals	باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army commander	فرمانده ارتش
army commander	فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
army component	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
army corpa	ستون
army corps	سپاههای ارتش
army of occupation	نیروهای اشغالی
army corps	سپاههای نیروی زمینی
army forces	نیروهای زمینی
army regulation	نظام نامه ارتشی