Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
authorized level of organization
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Other Matches
authorized
<adj.>
<past-p.>
تصویب شده
authorized
ماذون
authorized
مجاز
authorized
در اختیار قرار داده شده مجاز به اجازه استفاده داده شده
authorized
شخصی که مجاز است به دستیابی به یک سیستم
authorized
اجازه داده شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
پذیرفته شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
اجازه داده شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
قبول شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
authorized
<adj.>
<past-p.>
تصدیق شده
authorized program
برنامه مجاز
authorized bank
بانک مجاز
authorized manpower
نیروی انسانی مجاز
fully authorized
تام الاختیار
authorized allowance
مزایا مزایای قانونی
authorized allowance
حق
authorized strength
استعداد مجاز
authorized stoppage
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
authorized manpower
استعدادپرسنلی مجاز
authorized allowance
سهمیه مجاز
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
authorized allowance supplies
سهمیه اماد مجاز
authorized stockage list
صورت شارژ انبار
authorized allowance supplies
سهمیه مجاز اماد
authorized parts list
سهمیه مجاز قطعات
authorized parts list
لیست قطعات مجاز
authorized stockage list
لیست ذخیره انبار مجاز
organization
سازمان
organization
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization
تشکیلات سازماندهی
organization
یکان قسمت
organization
تشکیلات
organization
سازمان بندی
organization
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization
ترتیب
self organization
سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
coliform organization
کلی باسیل
beach organization
یکان ساحلی
visual organization
سازمان دیداری
beach organization
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
data organization
سازمان داده ها
economic organization
سازمان اقتصادی
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
file organization
سازمان پرونده
file organization
سازمان فایل
task organization
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
task organization
سازمان برای رزم
task organization
سازمان رزمی
sensory organization
سازمان حسی
organization chart
لوحه سازمان
planning organization
سازمان برنامه
social organization
سازمان اجتماعی
organization scheme
نمودار سازمانی
organization chart
نمودارسازمان یکان
organization of the ground
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
organization chart
نمودار سازمانی
labor organization
سازمان کارگری
nonprofit organization
سازمان غیر انتفاعی
charity organization
سازمان خیریه
nonprofit organization
سازمان غیرانتفاعی
organization control
کنترل سازمانی
table of organization
جدول سازمان
organization for economic co opration
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
food and agricultural organization
سازمان خواروبار وکشاورزی
world health organization
سازمان بهداشت جهانی
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization
انگلستان
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
data set organization
سازماندهی مجموعه داده ها
food and agricultural organization
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
Civil Aviation Organization
سازمان هواپیمایی کشور
brucsels treaty organization
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
social security organization
سازمان تامین اجتماعی
sequential file organization
سازمان دهی ترتیبی فایل
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
united nations organization
سازمان ملل متحد
Organization of American States
سازمان دول امریکایی
Our organization is just standing on its own feet.
تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
North Atlantic Treaty Organization
ناتو
table of organization and equipment (toe
جدول سازمان و تجهیزات
organization of central american states
سازمان دول امریکای مرکزی
organization for european economic coopr
سازمان همکاری اقتصادی اروپا
Organization of Petroleum Exporting Countries
سازمانصادرکنندگاننفتخام
organization of petroleum exporting cont
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
north atlantic treaty organization (nato
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
south east asia treaty organization
مان در بانکوک است
north atlantic treaty organization (nato
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
on the level
<idiom>
درستکار ،بی غل وغش
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level with each other
در یک تراز
level out
یکنواخت کردن
level out
برابر کردن
he did his level best
کوتاهی نکرد
level with each other
برابر
A level
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level best
بسیارعالی
level best
خیلی خوب
level best
خیلی عالی
he did his level best
انچه از دستش برامدکرد
level
پایه
to level off
مسطح شدن
[ناحیه ای]
to level off
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
level to
تراز کردن
level
رده
level
نشانه گرفتن
level
مسطح شدن
level
مسطح کردن
level
ترازکردن
level
تراز سطح افقی افقی کردن
level
همسطح کردن
level
تراز کردن تراز
level
همسطح
level
سطح ارتفاع
level
مسطح
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
تراز بنایی
level
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
مستقیم
level
ترازسازی
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
تراز
level
سطح
level
میزان
level
الت ترازگیری
level
هم تراز
level
موزون هدف گیری
level
یک نواخت
level
هم پایه
level
یک دست
level
سطح برابر
level
هموار
nesting level
سطح تو در تویی
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
nesting level
سطح اشیانهای
signal level
سطح سیگنال
n level logic
منطق N سطحی
nesting level
سطح لانهای
multi level
چند سطحی
mean sea level
میانگین سطح دریا
significance level
سطح معناداری
skill level
پایه مهارت
skill level
پایه مهارت فنی
mean sea level
سطح متوسط دریا
signal level
سطح علامت
price level
سطح قیمت
operating level
سطح فعالیت
one level memory
حافظه یک سطحی
pezometeric level
سطح پیزومتری
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
power level
تراز توان
optimal level
سطح بهینه
oil level
سطح روغن
protection level
سطح حفافت
reorder level
سطح سفارش مجدد
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
rotational level
تراز چرخشی
noise level
سطح پارازیت
noise level
میزان خش
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
builder level
تراز بنایی
split-level
سه نیم اشکوبی
split-level
چند سطحی
level-headed
معقولانه
level-headed
متعادل
level-headed
ترازخوی
level-headed
راستبین
level-headed
معقول
top-level
توسط افراد عالیرتبه
top-level
افراد عالیرتبه
top-level
کهبدان
bubble level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
camper level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
upper level
سطحبالایی
still water level
سطحسکونآب
lower level
سطحپائینی
alidade level
دستگاهسمتنما
top-level
بلند پایه
spirit level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
white level
تراز سفید
tilting level
تراز حباب دار
speed level
سطح سرعت
speed level
مرحله سرعت
surveyor's level
ترازنقشه برداری
surveyor's level
تراز مساحی یا پیمایش
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
trophic level
تراز خوراکی
storage level
تراز خزانه
stock level
سطح ذخیره انبار
stock level
سطح انبار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com