Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English
Persian
awaiting aircraft availability
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
awaiting aircraft availability
زمان انتظار درخط تعمیر
Other Matches
awaiting
در کمین
awaiting
منتظر بودن
awaiting
نشستن
awaiting
منتظر شدن انتظار داشتن
awaiting
ملازم کسی بودن
availability
دسترس پذیری
availability
سودمندی
availability
مفیدبودن
availability
عملی بودن
availability
قابلیت اجرا
availability
آنچه به آسانی بدست آید
availability
سهولت و امکان تحصیل اعتبار
availability
میزان دسترسی
availability
قابلیت استفاده
availability
چیز مفید وسودمند
availability
شخص مفید دسترسی
availability
فراهمی
availability
موجود بودن
availability
در دسترس بودن
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
availability
زمان امادگی
availability
مقبولیت
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
availability edit
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
system availability
دسترس پذیری سیستم
availability principle
اصل دسترسی پذیری
amphibious vehicle availability table
جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
aircraft
طیاره
aircraft
هواپیما
axial of an aircraft
محور هواپیما
assault aircraft
هواپیمای هجومی
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
anti aircraft
پدافند هوایی
anti aircraft
ضد هوایی
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft section
قسمت هواپیمایی
aircraft section
رسدهواپیمایی
aircraft specification
خصوصیات هواپیما
aircraft structure
ساختمان هواپیما
aircraft system
سیستم ساختمان هواپیما
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft vectoring
کنترل سمتی هواپیما
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
civil aircraft
هواپیمای غیر نظامی
clean aircraft
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
escort aircraft
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
tactical aircraft
هواپیمای جنگی
ultralight aircraft
هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
unmanned aircraft
هواپیمای بدون سرنشین
The aircraft got off the ground .
هواپیما اززمین بلند شد
aircraft company
شرکت ساخت هواپیما
[اقتصاد]
passenger aircraft
هواپیمای مسافربری
shipboard aircraft
هواپیمای ناو پایه
program aircraft
جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
one aircraft was shot down
سرنگون گردید
landing aircraft
هواپیمای در حال فرود
large aircraft
هواپیمای بزرگ
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
marine aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
maritime aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
naval aircraft
هواپیمای ناوپایه
notional aircraft
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
one aircraft was shot down
یک هواپیما
integrated aircraft
هواپیمای یک پارچه
light aircraft
هواپیمای سبک
aircraft accident
سانحه هوایی
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft arresting
دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft arrestment
عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment
مهارکردن هواپیما
aircraft battery
منبع الکتریکی برای هواپیما
aircraft arresting
دستگاه مهار هواپیما
aircraft records
اسناد هواپیما
anti-aircraft
ضد هواپیما
active aircraft
هواپیمای درگیر در رزم
aircraft carrier
ناو هواپیمابر
aircraft carrier
carrier : syn
aircraft carriers
ناو هواپیمابر
aircraft carriers
carrier : syn
active aircraft
هواپیمای فعال
aircraft defective
هواپیمای معیوب
aircraft defective
هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft plumping
لوله کشی هواپیما
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
aircraft plotter
وسیله ناوبر هواپیما
aircraft plotter
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
tailless aircraft
هواپیمای بی دم
aircraft repair
تعمیر هواپیما
aircraft rigging
تنظیم نهایی هواپیما
aircraft engine
موتور هواپیما
aircraft guide
مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover
تبادل کنترل هواپیما
aircraft inspection
بازرسی هواپیما
aircraft gun laying
رادار هواپیما
aircraft arresting gear
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft log book
بایگانیها هواپیما
variable geometry aircraft
هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
aircraft maintenance truck
کامیونتعمیرهوایی
anti-aircraft missile
گلولهموشکضدهوایی
aircraft modification and control
کنترل و هدایت هواپیما
aircraft mission equipment
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
The lights of the aircraft were blinking.
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
aircraft control unit
قسمت کنترل هواپیما
aircraft accident report
گزارش سانحه هوایی
rotary wing aircraft
هواپیما با بال گردنده
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
heavier than air aircraft
هواپیمای سنگین تر از هوا
fixed wing aircraft
هواپیما با بال ثابت
aircraft role equipment
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
control line aircraft
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
attack aircraft carrier
ناو هواپیمابر تهاجمی
aircraft control unit
کابین کنترل هواپیما
anti aircraft defense
پدافند ضد هوایی
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft arresting complex
وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting hook
قلاب مهار هواپیما
lighter than air aircraft
هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft arresting reset unit
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com