Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
baffle plate
سپر
baffle plate
موج گیر
Other Matches
baffle
فریفتن
baffle
مغبون کردن
baffle
اغفال کردن
baffle
گول زدن
baffle
فریب دادن
baffle
پریشانی اهانت
baffle
دستپاچه کردن بی نتیجه کردن
baffle
مغشوش کردن
baffle
تیغه بلندگو
baffle
تیغه لامپ
baffle
منعکس
baffle
صفحه منعکس کننده
baffle
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffle
بر هم زدن
baffle
دیوار ارام کننده
baffle
سپر
baffle
موج گیر
baffle
منحرف کننده جریان سیال
baffle
تیغه
baffle
گیج یا گمراه کردن
baffle platform
کف ارام کننده
baffle area
ناحیه کور
to baffle one's plots
برنامههای کسی رابهم زدن
smoke baffle
خروجدود
warm-air baffle
خروجهوایگرم
liquid oxygen tank baffle
مخزناکسیژنمایعبیمصرف
plate
تسمه
plate
کلیشه
x plate
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
plate
لوحه
L-plate
تحتتعلیم
Could we have a plate please?
ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
a plate
یک بشقاب
plate
شیشه
plate
:بشقاب
plate
ورقه
plate
زره
plate
پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate
اب دادن
plate
زره پوش کردن
plate
پلیت
plate
ورقه اهن
plate
ورقه تنکه
plate
روپوش دادن
plate
صفحه اند
plate
نعل اسب
plate
صفحه فلزی ورقه
plate
صفحه
plate
قاب
plate
پلاک
plate
لوح
plate
لوحه روکش
plate
بقدر یک بشقاب
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
روکش کردن
plate
متورق کردن
plate
اندودن
plate spring
فنر بشقابکی
plate strap
تسمه صفحه
screw plate
مفتول کش
rating plate
پلاک قدرت
rating plate
پلاک مشخصات
rating plate
صفحه مشخصات
plate valve
سوپاپ بشقابکی
pole plate
حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
stencil plate
الگوی نقشه برداری
screw plate
حدیده
spring plate
صفحه فنری
sole plate
کف پنجره
silver plate
بانقره اندودن
silver plate
فرف نقره
silver plate
اب نقره
silver plate
نقره اندود
sole plate
بالشتک
shielded plate
صفحه محافظ
screw=plate
حدیده
positive plate
صفحه مثبت
plate shears
قیچی ورق بر
plate roll
غستگاه نورد صفحه
plate mark
طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plate mark
انگ
plate layer
متصدی تعمیر خط اهن
plate girder
تیر ساخته شده از تسمه
plate condenser
خازن صفحهای
plate clutch
کلاج دیسکی
plate clutch
کلاج صفحهای
plate circuit
مدار صفحه اند
plate capacitor
خازن صفحهای
plate mill
دستگاه فرز غلطکی
plate mill
غستگاه نورد صفحه
plate mark
نشان عیار
plate rheostat
رئوستای صفحهای
plate rectifier
یکسوسازاندی
plate rectifier
یکسوساز صفحه
plate rack
جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate pulsing
ضربه گری صفحه اند
plate puller
انبر صفحه باتری
plate proof
نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
plate press
پرس صفحه باتری
plate point
نقطه پلیت
plate basket
سبد قاشق و چنگال
surface plate
تراز
specification plate
صفحهاختصاصی
slide plate
صفحهلغزان
sill plate
صفحهپایه
side plate
پیشدستی
salad plate
بشقابسالادخوری
reel plate
صفحهقرقرهای
pressure plate
صفحهنگهدار
plate grid
صفحهمشبک
pitcher's plate
صفحهاتصال
splash plate
صفحهآبپاش
strike plate
صفحهتوپی
paper plate
بشقاب کاغذی
finger-plate
ورق دست خور
crown-plate
بالشتک
There is a plate missing.
یک بشقاب کم است.
Could we have a plate for the child?
آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
The plate is chipped.
لبه بشقاب پریده است
warning plate
صفحههشدار
warming plate
صفحهگرم کننده
top plate
صفحهبالایی
pad plate
صفحهلایی
needle plate
صفحهسوزنی
mounting plate
صفحهپایه
wobble plate
صفحه جنبان
water plate
بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
wall plate
زیرسری
union plate
صفحه چند چشمی
tin plate
حلبی
tie plate
بالشتک ریل
theoretical plate
بشقابک نظری
tally plate
برچسب تست
tally plate
برچسب ازمایش
wobble plate
دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
book plate
برچسب کتاب
home plate
صفحهبازی
foot plate
صفحه پایه
escutcheon plate
صفحهروقفلی
double plate
صفحهیدوبله
dinner plate
بشقابپلوخوری
armoured plate
ورقهزرهی
absorbing plate
صفحه جاذب
license plate
پلاک
license plate
نمرهی اتومبیل
surface plate
تراز فلزی یا اهنی
drip plate
صفحه قطران
plate saturation
اشباع اند
plate supply
تغذیه صفحه
plate voltage
ولتاژ اندی
arched plate
صفحه قوس دار
chrome plate
روکش کردن با کروم
chain plate
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
centre plate
keel drop
armor plate
زره
armor plate
حفاظ یا پوشش زرهی
condenser plate
جوشن خازن
plate of a capacitor
جوشن خازن
copper plate
صفحه مس
draw plate
اهن کشش
draw plate
صفحه حدیده کن
door plate
پلاک در
dog plate
صفحه نوک گیر
crowd the plate
نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
cover plate
پشت بندصفحه بست
cover plate
صفحه سرپوش
cap plate
سرستون
copper plate
ابکاری مس
armor plate
زره دار کردن پوشاندن بازره
armor plate
ورق زرهی
base plate
صفحه پای ستون
bolster plate
صفحه برای مهار کردن
boiler plate
سطح یخزده و سفت برف
block the plate
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
base plate
صفحه زیر ستون
bed plate
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
bed plate
صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bearing plate
صفحه تکیه گاه
battery plate
صفحه باتری
backing plate
صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
bottom plate
صفحه مبنا
back plate
صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
cadminum plate
ابکاری کادمیومی کردن
butt plate
صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
butt plate
صفحه ته قنداق تفنگ
butt plate
صفحه کف قنداق
buckled plate
صفحه تاشده
buckled plate
صفحه دولا شده
bridge plate
پل بین سکوی بارگیری وخودرو
breast plate
سینه بند اسب
breast plate
زره سینه
bearing plate
صفحه اتکاء
gusset plate
ورق نبشی
number plate
پلاک علائم مشخصه
gusset plate
صفحه سه گوش
plate glass
شیشه لوحی
plate glass
شیشه سنگ شیشه تختهای
hot plate
چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
gusset plate
صفحه اتصال
hot plate
صفحه داغ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com