English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
English Persian
barrier layer بند الکترونی
barrier layer لایه سدی
Search result with all words
barrier layer capacitance فرفیت بند الکترونی
barrier layer cell پیل نور برقی مجاورتی
barrier layer cell سلول لایه سدی
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
Other Matches
barrier دیواره
barrier مانع
barrier نرده
barrier مرز
barrier سد
barrier حصار
barrier راه کسی را بستن
barrier نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barrier reef صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
barrier to entry منع ورود به صنعت
barrier tactics تاکتیک تهیه موانع
activation barrier سد فعال سازی
antisubmarine barrier مانع ضد زیردریایی
barrier patrol ناو گشتی سد کننده
barrier patrol گشتی مامور موانع
barrier penetration نفوذ در سد
barrier plan طرح موانع
barrier reef سد اب سنگی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
barrier spacing فاصله بین موانع
barrier spacing مرزبندی کردن
barrier minefield میدان مین داخل مانع
barrier minefield میدان مین سد کننده
antisubmarine barrier سد ضدزیردریایی
arresting barrier چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
barrier inspection بازدید کنار جاده
barrier inspection بازدید ازموانع
barrier light نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
barrier light نورافکن ساحلی
barrier material مواد لازم برای ساختن موانع
barrier tactics فن استفاده از موانع
sound barrier مانع صوتی
protective barrier سد حمایتی
protective barrier مانع حمایتی
protective barrier سد حفافتی
rear barrier حد عقب سپاه یا لشگر
potential barrier سد پتانسیل
trade barrier مانع تجارت
trade barrier ممانعت تجاری
trade barrier قید و بند تجارتی
trade barrier مانع تجارتی
barrier lamp لامپاحتیاطرویمانع
barrier support نگهدارندهمانع
crash barrier حصار کنار جاده
potential barrier سد هستهای
crush barrier حصار
class barrier مانع طبقهای
covering barrier مانع پوشاننده
covering barrier مانع پوششی
depletion barrier ناحیه تخلیه
fire barrier اتش بر
energy barrier سد انرژی
barrier-free بدون حائل
potential barrier پشته پتانسیل
barrier penetration by particles نفوذ ذرات در سد
crossing barrier mechanism قالبفلزی
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
contact potential barrier پشته پتانسیل مجاورتی
barrier combat air patrol گشتی مرزی هوایی
barrier combat air patrol گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
e layer طبقه هویساید
the inner layer لایه درونی
the inner layer چینه درونی
layer پوسته
layer طبقه
layer قشر
layer ورقه
layer لایی
layer رگه شاخه خوابانده
layer بوش جازم
layer بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer مطبق کردن ورقه ورقه
layer چینه
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layer طبقه بندی کردن
layer برنامهای که تقاضای ارسال کند
layer ل تصحیح خطا باشد
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layer لایه
layer لا
presentation layer ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
presentation layer کدها و تقاضاهای شروع و خاتمه اتصال توافق می :ند
aluminium layer لایهآلومینیومی
medial layer لایه میانی [پزشکی]
tracked layer ریل گذار
middle layer قشر میانی
porous layer لایه روزنهای
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
lava layer لایهگدازه
protective layer لایه یا روکش محافظ
granitic layer لایهگرانیتی
ozone layer لایهی اوزون
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
ash layer لایهخاکستری
top layer لایه فوقانی
basaltic layer لایهپازالت
concrete layer قشر بتنی
drainage layer بالایسد
stabilized layer لایه تثبیت شده
stabilized layer قشر تثبیت شده
silt layer لایه لای
sand layer لایه ماسه
reversing layer لایه واگردان
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
pipe layer لوله کش
blocking layer لایه سدی
heaviside layer طبقه هویساید
embryonic layer غشاء جنینی غشاء سلولی
filter layer لایه صافی
filter layer لایه پالایش
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
hard layer لایه سخت
hard layer لایه سفت
impermeable layer لایه غیرقابل نفوذ
insulated layer لایه عایق
depletion layer تهی لایه
depletion layer ناحیه تخلیه
confining layer لایه فشارزا
bolster layer بالش گیاهی
bolster layer بالش نهائی
bottom layer لایه مشترک
brick layer اجر چین
brick layer بنای درجه دو
brike layer بنا
bursting layer لایههای منفجر کننده
bursting layer لایههای سقفی پناهگاه
concrete layer لایه بتنی
insulated layer ماده ایزوله کننده
layer of rock لایه سنگی
layer line خط لایه
layer depth که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
layer of rock طبقه سنگی
boundary layer لایه مرزی
layer depth عمق لایه اول اب دریا
magnetic layer لایه مغناطیسی
layer binding دورپیچی سفرهای
mantle layer غشاء جنینی مخ
mine layer کشتی مین گذار
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
intermediate layer لایه میانی
priming layer لایه استری
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
intermediate layer قشر واسطه
isothermal layer لایههای ایزوترمال
one layer twisted wool پشم یک لا تاب
multi layer coil سیم پیچی چند لایه
light sensitive layer لایه یا قشر حساس در برابرنور
multi layer weld جوشکاری چند لایه
secure sockets layer پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
surface boundary layer لایه مرزی سطح
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
railway track layer ریل گذر راه اهن
kennelly heaviside layer طبقه هویساید
depletion layer capacitance فرفیت بند الکترونی
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
electrical double layer لایه مضاعف الکتریکی
double layer winding سیم پیچی دوطبقه
kennelly heaviside layer طبقه کنلی هویساید
deep scattering layer لایههای منعکس کننده عمق دریا
thin layer chromatography کروماتوگرافی لایه نازک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com