English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
English Persian
batch mode باب دستهای
Other Matches
batch فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای
batch این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
batch مین اطلاعات سفید
batch ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batch در گروههای مربوطه و در یک ماشین
batch فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
batch گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch قرار دادن موضوعات در گروهها
batch قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
batch گروه
batch دستهای
batch سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batch یک محموله
batch یک پارتی
batch مقدار نان دریک پخت
batch دسته
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch ابخوره
batch اندازه مخلوط بتن
batch یک مجموعه
batch مجموعه
batch قسمت
batch دسته کردن مجموع کردن
batch با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batch سری
batch مقدار
batch یک دست
batch number شماره مرجع و یک دسته
batch patenting پاتنت کردن منقطع
batch process فرایند پیمانهای
batch process فرایندناپیوسته
batch costing تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
batch mixer مخلوط کن ضربهای
batch file فایل دستهای
batch costing تعیین قیمت سفارش کالا
batch production تولید زیاد یک نوع کالا
batch compiler کامپایلردستهای
batch compiler همگردان دستهای
batch processing دسته پردازی
batch processing پردازش دستهای
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch quantity کمیت گروهی
batch total جمع کل دسته
batch production تولیدانبوه
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
remote batch processing پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
batch type furnace کوره نوع منقطع
TV mode رویتلوزیون
mode وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
pi mode روش پی
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
a la mode مد روز
a la mode متداول
mode فرمان ODE
mode روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode سبک
mode روش
mode طرز
mode شیوه
mode نما
mode وجه
mode باب
mode مد
mode طرز طریقه
mode رسم
mode اسلوب
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode یات مربوطه را وارد میکند
multiplex mode وضعیت تسهیم
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
multiplex mode حالت تسهیم
simplex mode باب سادک
noisy mode باب پرخش
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
overtype mode حالت تایپ روی مطلب
overtype mode تایپ رویهم
mixed mode باب امیخته
vibrational mode شیوه ارتعاش
mode of execution طرز اجرا
mode interval فاصله نما
mode of execution روش انجام کاری
mode of production شیوه تولید
mode of production طرز تولید
mode indicator نشانگر حالت
mode of production وجه تولید
mode of progression چکونگی یا طرزپیشرفت
mode of transport روش حمل
mode of transport نوع حمل و نقل
mode of vibration شیوه ارتعاش
move mode باب حرکت
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
privileged mode وجه ممتاز
typeover mode حالت تایپ روی مطلب
wheel mode ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
whirling mode نوسان شفت
exposure mode دکمهتغیرفیلم
mode selector انتخابگرحالت
mode selectors انتخابگرحالت
tuning mode حالتصدا
VCR mode مدVCR
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track mode روش تعقیب هدف
theoretical mode نمای نظری
privileged mode حالت ممتاز
protected mode حالت محفوظ
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real mode حالت واقعی
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
slave mode حالت پیرو یا برده
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
browse mode حالت ویرایش کامل
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
command mode حالت فرماندهی
control mode باب کنترل
conversational mode باب محاورهای
conversational mode مد محاورهای
conversational mode حالت محاورهای
coupled mode روش کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
burst mode وضعیت پشت سرهم
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
addressing mode وضعیت ادرس دهی
chararcter mode حالت دخشهای
access mode باب دستیابی
answer mode حالت پاسخ
answer mode حالت جواب
burst mode حالت پیوسته
browse mode حالت بررسی عمومی
burst mode وجه پشت سرهم
addressing mode باب نشان دهی
calculator mode مد ماشین حساب
calculator mode وجه حسابگر
byte mode وضعیت بایت
byte mode وجه بایت حالت بایت
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
input mode حالت ورودی
master mode حالت راهبر
iconic mode شیوه تصویرسازی حسی
immediate mode commands فرامین مد صریح
master mode وضعیت اصلی
input mode وضعیت ورودی
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode حالت درج
command mode وضعیت دستوری
local mode باب محلی
localizer mode روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
graphics mode حالت نگاره سازی
locate mode باب مکان یابی
governing mode روش کنترل
edit mode مد ویرایش
edit mode حالت ویرایش وضعیت ویرایش
forward mode افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
glide mode روش پرواز ازاد
glide mode روش پرواز با مسیر باد
governing mode روش کنترل خودکار
mathematical mode مدل ریاضی
Sun mode position طریقهموقعیتخورشید
automatic mode switching راه گزینی حالت خودکار
mode of operation [Technology] کارکرد
mode of operation [Technology] عاملیت
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
multiple exposure mode چندحالته
manual/automatic mode اتوماتیک
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
data entry mode حالت ثبت داده ها
page mode ram حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
manual/automatic mode سبکدستی
they schemed a mode of escape راه گریزی اندیشیدند
current mode logic منطق جریانی
copy output mode روکشخروجیکپی
focus mode selector انتخابگرکانون
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
Attitude of mind . Mode of thought . طرز فکر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com