Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English
Persian
batch quantity
کمیت گروهی
Other Matches
batch
گروه
batch
یک پارتی
batch
یک دست
batch
مقدار
batch
سری
batch
دسته کردن مجموع کردن
batch
قسمت
batch
مجموعه
batch
اندازه مخلوط بتن
batch
یک محموله
batch
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batch
دستهای
batch
قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
batch
قرار دادن موضوعات در گروهها
batch
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
batch
در گروههای مربوطه و در یک ماشین
batch
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batch
مین اطلاعات سفید
batch
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
batch
ابخوره
batch
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch
دسته
batch
فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای
batch
مقدار نان دریک پخت
batch
با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batch
یک مجموعه
batch
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batch processing
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
batch production
تولید زیاد یک نوع کالا
batch production
تولیدانبوه
batch total
جمع کل دسته
batch processing
پردازش دستهای
batch processing
دسته پردازی
batch process
فرایندناپیوسته
batch compiler
کامپایلردستهای
batch costing
تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
batch file
فایل دستهای
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
batch mode
باب دستهای
batch number
شماره مرجع و یک دسته
batch patenting
پاتنت کردن منقطع
batch process
فرایند پیمانهای
batch compiler
همگردان دستهای
remote batch processing
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
batch type furnace
کوره نوع منقطع
quantity
مبلغ
quantity
حد
quantity
قدر اندازه
quantity
کمیت
quantity
چندی
quantity
مقدار
quantity
تعداد یا شماره چیزی
quantity
تعداد زیاد
scalar quantity
کمیت عددی
scalar quantity
کمیت اسکالر
scalar quantity
کمیت نردهای
scalar quantity
کمیت غیر برداری
quantity of leisure
مقدار فراغت
rated quantity
مقدار اسمی
r.m.s. value of a periodic quantity
جذر متوسط مربعهای کمیتهای دورهای
conserved quantity
کمیت پایسته
[فیزیک]
quantity surveryor
براوردکننده مقادیر
quantity of leisure
مقدار ساعات بیکاری
quantity of money
مقدار پول
quantity of supply
مقدار عرضه
quantity rebate
تخفیف عمده فروشی
quantity supplied
مقدار عرضه شده
sinusoidal quantity
کمیت سینوسی
the quantity of a vowel
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
conserved quantity
کمیت ثابت
[فیزیک]
scalar quantity
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
scalar quantity
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
partial quantity
زیرمجموعه
[ریاضی]
infinite quantity
مقدار بی نهایت
copy quantity
مقدارکپی
vector quantity
کمیت برداری
unknown quantity
مقدارمجهول یانامعلوم کسیکه کردارش رانتوان پیش بینی کر د
dimensionless quantity
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
quantity of labor
مقدار کار
quantity surveyor
براورد کننده مقادیر
peridic quantity
کمیت تناوبی
oscillating quantity
کمیت نوسانی
observable quantity
کمیت مشاهده پذیر
mean value of periodic quantity
میانگین کمیت دورهای
magnetic quantity
کیفیت مغناطیسی
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
contract quantity
حجم قرارداد
certificating of quantity
گواهی کمیت
certificate of quantity
گواهی مقدار
certificate of quantity
گواهی کمیت
an infinite quantity
بی نهایت
alternating quantity
کمیت متناوب
quantity surveyors
براورد کننده مقادیر
quantity surveyors
ارزیاب کمیت مواد
quantity surveyor
ارزیاب کمیت مواد
physical quantity
کمیت فیزیکی
pseudoscalar quantity
کمیت شبه عددی
pulsating quantity
کمیت ضربانی
quantity discount
مقدار تخفیف
quantity discount
میزان تخفیف
quantity discount
تخفیف کلی
quantity discount
تخفیف عمده فروشی
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
quantity controls
کنترلهای کمی
quantity control
کنترل کمیت
quantity of capital
مقدار سرمایه
quantity allowance
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
quantity allowance
تخفیف کلی
quantity of demand
مقدار تقاضا
quantity equation of exchange
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
quantity theory of money
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
phase of a sinusoidal quantity
فاز کمیت سینوسی
damped sinusoidal quantity
کمیت سینوسی میرنده
symmetrical alternating quantity
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
input energizing quantity
اندازه تحریک ورودی
time constant of an exponential quantity
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
quantity theory of money and prices
نظریه مقداری پول و قیمت
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
to run to a quantity
[to run into a sum]
بر مبلغی
[مقداری]
بالغ شدن
[یا بودن]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com