English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (1 milliseconds)
English Persian
belly flops با شکم به آب خوردن
belly flops با شکم فرود آمدن
Other Matches
g flops یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
flops صدای تلپ
flops operation point floating
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops پرش از پشت
flops شکست خوردن
flops صدای چلپ باصدای تلپ افتادن
flops شیوه فاسبوری
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flip-flops نیم وارو
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
belly out شکم دادن
belly out متورم شدن
belly دل
belly قسمت داخلی کمان نزدیک زه
belly شکم
belly طبله
belly کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly قسمت زیر تخته بسکتبال
belly شکم دادن وبادکردن
belly نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
To lie on ones belly . روی شکم خوابیدن ( دمر)
belly laugh خنده از ته دل
belly laugh خندهی بلند
belly laugh خندهی جانانه
belly laugh هر چیزی که موجب خنده شود
belly laughs خندهی بلند
belly laughs هر چیزی که موجب خنده شود
belly scale شکمصاف
beer belly چاقیمفرط بعلتمصرفآبجو
belly dancer زنیکهرقصشکمانجام میدهد
belly laughs خندهی جانانه
belly flop با شکم فرود آمدن
belly flop با شکم به آب خوردن
belly button ناف
pot belly ادم شکم گنده
pot belly شکم گنده
belly band تنگ
belly band زیرتنگ
belly grind چرخ فلک ژیمناستیک
belly buttons ناف
belly pinched گرسنگی خورده
belly series مجموعهای از روشهای حمله
belly whopper شیرجه شناگر برروی شکم
belly dance رقص شکم
belly dances رقص شکم
belly ache شکم درد
His eye is bigger than his belly. <proverb> چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
the eye is bigger than the belly <proverb> نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com