English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
bend on edge خم کردن لبه ها
Other Matches
bend کوشش کردن
bend زانویه خمیدگی
bend خمش
per bend خمجفتی
bend خمیدن
bend کمان خمش
bend خمش فشاری انحنای لوله زانویی
U-bend لولهUشکل
bend to right بهراستبپیچید
i am bend on going مصمم هستم بروم
bend شرایط خمیدگی زانویی
bend گیره
bend خم کردن
bend بستن بادبان به تیر دکل
bend بذل مساعی کردن
bend خم شدن
bend دولا کردن
bend منحرف کردن
bend تعظیم کردن
bend کج کردن
double bend پیچدوبله
bend sinister قسمت چپ دگل اصلی کشتی
bend allowance فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
hairpin bend پیچتندجاده
bend over backwards to do something <idiom> سخت تلاش کردن
fisherman's bend گره لنگر
carrick bend بست دو خفتی
carrick bend گره زنجیر
to bend effort صرف قوه کردن
sheet bend گره مخصوص وصل دو طناب قایق
sheet bend hitch swab : syn
sheet bend گره پله
sheet bend نوعی گره طناب
fisherman's bend گره ماهیگیری
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
hawser bend گره طناب
hawser bend گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
to bend effort کوشش کردن
to bend effort اقدام کردن
to bend the knee خم کردن زانو
pipe bend or knee زانویی
pipe bend or knee زانو
double sheet bend گیرهورقهدوبله
drive someone round the bend <idiom> جان کسی را به لب آوردن
hair pin bend مارپیچ
to bend the knee in prayer رکوع کردن
to bend or draw the bow کمان کشیدن
to bend or draw the bow کمان را چله کردن
hair pin bend مارپیچ کوهستان
on the edge of درشرف
to take the edge off کم زور کردن
to take the edge off سست کردن
edge نبش
inner edge لبهداخلی
on edge بی صبر
on edge مشتاق
edge : کنار
edge دوره
edge کناره
edge لبه دار کردن
edge لبه
edge یال لبه
edge لبه اسکی حاشیه صفحه شطرنج
edge پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
edge اریب وار پیش رفتن
edge : دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edge برندگی
to edge one's way [towards something] [به چیزی] آهسته و با احتیاط نزدیک شدن
take the edge off <idiom> رنجاندن
edge کناره تیزی
edge تیزی
edge فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edge طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
edge کم کم پیش رفتن
edge سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
on edge <idiom> خیلی عصبی وخشمگین
have an edge on <idiom> سود بردن
edge تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edge اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge به کار می رود
edge کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
razor edge لبه تیز
razor edge پشته کوه که تیز باشد
razor edge تیز
razor edge دم
leading edge لبه حمله
edge-shaft میله ستون لبه
leading edge لبه مقدم
change of edge تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
edge-moulding گچ بری لبه
edge of rug لبه و حاشیه فرش
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
edge length درازای لبه [ریاضی]
leading edge لبه راهنما
edge-roll ابزار سه ربع گرد
razor edge موقعیت بحرانی
razor edge محل افتراق
trailing edge لبه فرار
He is on edge. He is restive. آرام ندارد (ناراحت است )
fore edge لبهجلوییکتاب
hob edge قابگاز
mantle edge لبهپوسته
outer edge لبهبیرونی
tail edge نوکلبه
upper edge لبهفوقانی
trailing edge لبه پشتی
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
tool edge پخ
reference edge لبه مرجع
on the edge of one's seat <idiom> ناآرام بودن
top edge لبه فوقانی
straight edge خط کش
straight edge لبه مستقیم
straight edge قد
straight edge کشو
straight edge شمشه
notched edge لبهدندانه
I am edge . I am restive. دلم شور می زند
knife edge لبه تیز هرچیزی
abutting edge لبه ضربه گیر
aligning edge لبه سیستم تشخیص حرف برای محل دهی به متن
aligning edge لبه هم تراز
band edge لبه نوار
beaded edge لبه برگردانده شده
betwixt edge اریب کردن
betwixt edge یخ اریب
bleeding edge حاشیه نقشه
bleeding edge حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
built up edge لبه مخصوص نصب
deckle edge لبه صاف کاغذ
double the edge لب گردانیدن
doubled edge لب گردان
edge beam تیر کناری
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
edge coated با روکش لبهای
absorption edge لبه جذب
knife edge لبه کارد
knife edge تیغه در
knife edge لبه چاقو
knife edge لبه تیغ
knife-edge لبه کارد
knife-edge لبه تیز هرچیزی
knife-edge تیغه در
knife-edge لبه چاقو
knife-edge لبه تیغ
cutting edge لبه برش
cutting edge تیغه
cutting edge تیغه قطع سازی
cutting edge تیغه برش زنی
edge connector رابط لبه
edge welding جوشکاری دورهای
edge weld جوش لبهای
edge triggered با رها شدگی لبهای
edge tool الت برنده
edge stress تنش تیغه
gilt edge ممتاز
edge stone سنگ نبشی
edge sharpening دقیق کردن لبه
edge zone اطراف لبه
edge zone ناحیه لبه
guide edge لبه راهنما
gripper edge کاغذ گیر ماشین چاپ
gilt edge بهترین
gilt edge مقدم درجه اول
gilt edge لب طلایی
feather edge لبه نازک
edge stone سنگ نبش
false edge قسمت سوم عقبی تیغه سابر
edge set فشار برروی لبههای اسکی
edge rope طناب کناری
edge perforated با سوراخهای لبهای
edge perforated لب سوراخ
edge notched با بریدگی لبهای
edge notched لب بریده
edge pressure فشار لبه
edge mill اسیاب غلطکی
edge fillter صافی چاکدار
edge detection اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
edge raise بلندی لبه ورق
trailing edge flap لبهبرجستهپشتیباله
edge fillet weld جوش نواری دورهای
conduction band edge لبه نوار رسانش
edge cutter/trimmer لبه بر
upper edge of the net نوار بالای تور والیبال
plate edge planer دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
valence band edge لبه نوار والانس
leading edge flap لبهبرجستهباله
bevelled edge square زاویه حاده
edge punched card کارت لب منگنه شده
leading edge model IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
bevelled edge weld جوش درز پیشانی
She is worried stiff . She is on edge . دلش شور می زند ( نگرانی )
leading edge tube لاستیکلبهپیشتاز
bevelled steel straight edge فولاد کج بر
forward edge of battle area لبه جلویی منطقه نبرد
edge cross lap joint اتصال نیم نیم
graduated steel straight edge شینه سنجش
She drove me round the edge of water . جانم را به لب آورد
Lets walk to the edge of water. بیا تا لب آب قدم بزنیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com