English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (3 milliseconds)
English Persian
bengal cottage [باغچه ای با دیوارهای کاهگلی در اواسط قرن نوزده اروپا]
Other Matches
cottage کلبه
cottage خانه روستایی
cottage industries کارگاه خانگی
English cottage خانه ویلایی
cottage cheese نوعی پنیر دلمه شده
cottage contract نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
holiday cottage ویلای اجاره ای برای تعطیلات
cottage loaf نوعینان
cottage pie غذاییبا گوشترندهشدهوسیبزمینیخیساندهشده
electronic cottage مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
cottage industry فرآورد خانگی
cottage industry صنعت روستایی
cottage industry کارگاه خانگی
cottage industries فرآورد خانگی
cottage industries صنعت روستایی
Can I rent a holiday cottage? آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child. عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com