Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
bill of fare
صورت غذا
bill of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
برنامه
bill of fare
هزینه سفر
Other Matches
fare
مسافرکرایهای
fare you well
خدا حافظ
fare you well
خوش باش
to fare well
خوش گذرانیدن
fare
کرایه
fare
کرایه مسافر
how fare you ?
چگونه میگذرانید
fare
هزینه عبور
fare
کرایه حمل و نقل
fare
خوراک
How much is the fare to ... ?
کرایه تا ... چقدر است؟
fare
گذراندن گذران کردن
how fare you ?
چطورید
What's the fare to the airport?
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
What's the fare to this address?
نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
fare thee well
خوش باش خدا حافظ
half fare
نصف قیمت
bills of fare
برنامه
he partook of fare
ازخوراک ما خورد
he partook of fare
در خوراک ما شریک شد
bills of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
bills of fare
صورت غذا
What's the fare to Manchester?
کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
fare dodger
کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
half fare
نیم بهاء
bills of fare
هزینه سفر
What's the fare to city centre?
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
way bill
بارنامه دریایی
way bill
بارنامه راه اهن
way bill
بارنامه
way bill
سند حمل
got through (the bill got through the ma
لایحه از مجلس گذشت
to f. the bill
واجدشرایط بودن
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
the bill
صورت حساب
bill of e.
برات
bill nye
صورتحساب
bill
تهیه کردن صورتحساب
bill
صورتحساب
bill
صورتحساب دادن
bill
اسکناس
bill
سند
bill
نوعی شمشیرپهن
bill
برات
bill
قبض صورتحساب
bill
لایحه
bill
نوک بنوک هم زدن
bill
منقار
bill
نوک
bill
گزارش جریان دعوی
bill
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
دادخواست
bill
اسنادبازرگانی
bill
قبض
bill
حواله
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
بیجک
play bill
اگهی نمایش
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
members bill
member
member's bill
طرح قانونی
long bill
نوک دراز
hawk bill
لاک پشت ابی
play bill
اعلان نمایش
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
sight bill
برات دیداری
show bill
تابلو اعلان نمایش
short bill
برات کم مدت
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
cross bill
شکایت متقابل
road bill
بارنامه
retiring a bill
براتی را تسویه کردن
protect a bill
وجه براتی را تامین کردن
crow bill
انبرگلوله کش
currency of a bill
مدت برات
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
financial bill
لایحه مالی
first reading of a bill
شوراول لایحه
dishonour a bill
نکول
fly bill
اعلان دستی
fly bill
اگهی دستی
foreign bill
حواله ارز خارجی
foreign bill
برات ارزی
foreign bill
برات خارجی
hawks bill
لاک پشت منقار دار
foreign bill
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
due bill
سند بدهی
hook bill
منقار نوک برگشته
hook bill
منقارعقابی
due bill
برات پرداختنی
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
soft bill
مرغ مگس خوار
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
wage bill
لیست حقوق
victualling bill
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill
برات به وعده
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill
اسناد خزانه
transit bill
پروانه عبور
transit bill
اجازه عبور
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
a hefty bill
صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill?
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill
<idiom>
پرداختن
fill the bill
<idiom>
مناسب برای همه جا
double bill
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
training bill
برنامه اموزشی
to veto a bill
لایحه قانونی راردکردن
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is undue
وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw
سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
برگ عطر
stork's bill
گل عطر
stork's bill
شمعدانی عطر
station bill
جدول محلها
through bill of exchange
بارنامه سراسری
through bill of lading
بارنامه سراسری
to talk out a bill
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill
وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill
براتی را فکول کردن
to bill and coo
باهم غنج زدن
to bill and coo
بوسه بازی کردن
time bill
برنامه حرکت قطار
time bill
سفته مدت دار
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
bill of loading
بارنامه کشتی
bill of exchange
برات
bill of exchange
برات مبادلهای
bill of exchange
برات ارزی
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions
صورت استثنائات
bill of exception
اعتراض نامه
bill of entry
افهارنامه ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce
طلاق نامه
bill of disfranchise
disfranchise
bill of costs
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill of exgchange
سفته
bill of goods
صورت کالا
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of lading
بار نامه کشتی
bill of lading
بار نامه
bill of lading
ستمی کشتی
bill of lading
بارنامه
bill of indictment
کیفر خواست
bill of indictment
ادعانامه
bill of indictment
کیفرخواست
bill of indicment
ادعا نامه
bill of indicment
کیفر خواست
bill of guarantee
ضمانتنامه
bill hook
دهره
bill hook
دستعاله
appropriation bill
صورت ضبط اموال
airway bill
بارنامه حمل هوایی
air bill
بارنامه محموله هوایی
accommodation bill
سفته دوستانه
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill
برات دوستانه
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
اعلامیه حقوق
bill of rights
قانون اساسی امریکا
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health
گواهی صحت مزاج
bill of health
گواهی تندرستی
bank bill
برات بانک
bank bill
اسکناس
bank bill
حواله بانکی
bill exchange
برات
bill exchange
برات بازرگانی
bill broker
واسطه تنزیل
bill broker
دلال برات
bill book
دفتر بروات
bill board
تخته لنگر
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill
لوحه جنگی ناو
banker's bill
صورتحساب بانکی
banker's bill
صورت تبدیل ارز
bill of health
گواهی بهداشت
bill of loading
جواز کشتی
bill of exgchange
برات
cranes bill
شمعدانی
bill of quantities
صورت مقداری
hard bill
پرندگان سخت منقار
clearing a bill
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
clean bill
برات ساده
cross bill
لایحه دفاعیه
bill of quantites
سیاهه چندی ها
bill of quantities
فهرست مقادیر
bill of sale
بیع نامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com