English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
English Persian
bill of indictment کیفرخواست
bill of indictment ادعانامه
bill of indictment کیفر خواست
Other Matches
indictment ادعانامه
indictment تنظیم ادعانامه
indictment اعلام جرم
indictment کیفرخواست
indictment تنظیم کیفرخواست
indictment jury
indictment اتهام
traverse of an indictment رد کفیر خواست
traverse of an indictment تکذیب کیفرخواست
bill گزارش جریان دعوی
bill سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill بیجک
bill دادخواست
bill تهیه کردن صورتحساب
bill اسنادبازرگانی
bill قبض
bill حواله
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
got through (the bill got through the ma لایحه از مجلس گذشت
bill of e. برات
to f. the bill واجدشرایط بودن
bill nye صورتحساب
way bill بارنامه دریایی
way bill بارنامه راه اهن
way bill بارنامه
way bill سند حمل
bill سند
bill نوعی شمشیرپهن
bill نوک
bill منقار
The bill, please. لطفا صورت حساب.
bill نوک بنوک هم زدن
bill لایحه
bill قبض صورتحساب
bill برات
bill صورتحساب
bill صورتحساب دادن
bill اسکناس
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
the bill صورت حساب
protect a bill وجه براتی را تامین کردن
retiring a bill براتی را تسویه کردن
play bill اعلان نمایش
play bill اگهی نمایش
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
members bill member
member's bill طرح قانونی
road bill بارنامه
hook bill منقارعقابی
sight bill برات دیداری
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
cranes bill شمعدانی
cranes bill یکجورانبرجراحی
creditor's bill رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
show bill تابلو اعلان نمایش
short bill برات کم مدت
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
long bill نوک دراز
creditor's bill به ورثه میدهد
fly bill اعلان دستی
first reading of a bill شوراول لایحه
financial bill لایحه مالی
due bill برات پرداختنی
currency of a bill مدت برات
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill سند بدهی
crow bill انبرگلوله کش
fly bill اگهی دستی
foreign bill حواله ارز خارجی
foreign bill برات ارزی
hook bill منقار نوک برگشته
hawks bill لاک پشت منقار دار
hawk bill لاک پشت ابی
hard bill پرندگان سخت منقار
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill برات خارجی
cross bill لایحه دفاعیه
cross bill شکایت متقابل
dishonour a bill نکول
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
wage bill لیست حقوق
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill برات به وعده
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill اسناد خزانه
transit bill پروانه عبور
transit bill اجازه عبور
training bill برنامه اموزشی
watch bill لوحه نگهبانی ناو
bill poster کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
a hefty bill صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill <idiom> پرداختن
fill the bill <idiom> مناسب برای همه جا
double bill مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
to veto a bill لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill برگ عطر
stork's bill گل عطر
stork's bill شمعدانی عطر
station bill جدول محلها
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill مرغ مگس خوار
the bill is undue وعده برات نرسیده است
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
through bill of exchange بارنامه سراسری
to rush a bill through لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill براتی را فکول کردن
to bill and coo باهم غنج زدن
to bill and coo بوسه بازی کردن
time bill برنامه حرکت قطار
time bill سفته مدت دار
through bill of lading بارنامه سراسری
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
bill of materials فهرست مواد
bill of lading بار نامه کشتی
bill board تخته لنگر
bill of lading ستمی کشتی
bill book دفتر بروات
bill of lading بارنامه
bill of indicment ادعا نامه
bill of indicment کیفر خواست
bill broker دلال برات
bill of loading بارنامه کشتی
banker's bill صورت تبدیل ارز
bill of material فهرست مواد
bill of material صورت قطعات
bill of loading جواز کشتی
banker's bill صورتحساب بانکی
battle bill لوحه جنگی ناو
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
bill broker واسطه تنزیل
bill of guarantee ضمانتنامه
bill exchange برات
bill hook دستعاله
bill of exception اعتراض نامه
bill of entry افهارنامه ورودی
bill of entry افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce طلاق نامه
bill of disfranchise disfranchise
bill of costs صورت هزینه دادرسی
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill of exceptions صورت استثنائات
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of goods فهرست تجارتی
bill of goods صورت کالا
bill of exgchange سفته
bill of exgchange برات
bill exchange برات بازرگانی
bill of exchange برات
bill of exchange برات مبادلهای
bill of exchange برات ارزی
bill hook دهره
bill of health گواهی بهداشت
bill of fare صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare برنامه
bill of fare هزینه سفر
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill payable برات قابل پرداخت
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill برات دوستانه
bill of sale بیع نامه
blank bill براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
bill of fare صورت غذا
bill of health گواهی تندرستی
bill of health گواهی صحت مزاج
bill of rights اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of rights قانون اساسی امریکا
bill of lading بار نامه
bill of rights اعلامیه حقوق
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
clean bill برات ساده
bill of sale سند فروش
bill of sale فاکتور
bill of quantites فهرست مقادیر
bill of poreclosure poreclosure
bill of particulars شرح خواسته
appropriation bill صورت ضبط اموال
bank bill برات بانک
bank bill اسکناس
bill of oredit اسنادخزانه
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
bill of materials صورت حساب مواد
bill of quantites سیاهه چندی ها
bill of quantities فهرست مقادیر
airway bill بارنامه حمل هوایی
bill of sale صورت فروش
bill of quantities فهرست کمی مواد
bill of quantities صورت مقداری
accommodation bill سفته دوستانه
air bill بارنامه محموله هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com