Dictiornary-Farsi | binary system | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (11 milliseconds)

English	Persian
binary system	سیستم دوتایی
binary system	نظام دو نمادی
binary system	منظومه دوتایی
binary system	سیستم دودوئی


Search result with all words

binary number system	سیستم مبنای دو
binary number system	سیستم عددنویسی دودویی
Other Matches

binary	دوتایی
binary	دودویی
binary	دودوئی
binary	سیستم عددی پایه که فقط اعداد ۱و۰ را دارد
binary	دوتائی
binary	جفتی مضاعف
binary look up	روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
binary digit	ذره
binary digit	رقم دودویی
binary digit	رقم دودوئی
binary dump	روگرفت دودوئی
binary number	عدد دودوئی
binary number	عدد دودویی
binary notation	نشان گذاری دودوئی
binary notation	نمادسازی دوتایی
row binary	دودویی سطری
binary loader	انباشتگر دودویی
binary file	فایلی که حاوی برنامههای زبان ماشین است فایل دودوئی
binary explosive	سوختارشدید مرکب
binary explosive	ماده منفجره مرکب
binary device	دستگاه دو حالته
binary deck	دستینه دودویی
binary alloy	الیاژ دوتایی
binary alloy	الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
binary arithmetic	حساب دودویی
binary arithmetic	حساب دودوئی
pure binary	دودویی محض
binary cell	یاخته دودویی
binary cell	سلول دودویی
binary chop	جستجوی دودویی
binary code	رمز دودویی
binary code	رمز دودوئی
binary code	کد دودوئی
binary coded	به رمز دودویی
binary compound	ترکیب دوتایی
binary counter	شمارنده دودویی
binary card	کارت دودویی
spectroscopic binary	دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
spectroscopic binary	دوتایی طیف نمودی
binary point	ممیز دودوئی
binary switch	سویچی با دو وضعیت پایدار
column binary	دودوئی ستونی
binary notation	نشان گذاری دودویی
binary tape	نوار دودویی
column binary	دودویی ستونی
eclipse binary	دوتایی کسوفی
eclipse binary	دوتایی گرفتی
binary tree	درخت دودویی
binary tree	درخت دودوئی
chinese binary	دودویی چینی
binary operation	عمل دوتایی [ریاضی]
binary variable	متغیر دودویی
binary variable	متغیر دودوئی
binary star	ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
binary star	دوتایی
binary search	جستجوی دودوئی
binary numbers	اعداد دودوئی
binary numeral	رقم دودویی
binary operation	عمل دودویی
binary operation	عمل دودوئی
binary operation	عملکرد دودوئی
binary operator	عملگر دوتایی
binary operator	عملگر دودوئی
binary point	ممیز
binary point	ممیز دودویی
binary point	نقطه دودوئی
binary relation	رابطه دوتایی
binary scale	مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
binary search	جستجوی دوتایی
binary arithmetic operation	عملکرد ریاضی دودویی
dense binary code	رمزدودویی متراکم
equivalent binary digits	ارقام دودویی هم ارز
equivalent binary digits	ارقام دودویی معادل
dense binary code	کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
decimal to binary conversion	تبدیل دهدهی به دودوئی
binary coded decimal	دهدهی به رمز دودویی
binary coded decimal	سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
binary to octal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to decimal conversion	تبدیل دودوئی به دهدهی
binary synchronous communication	ارتباطات همزمان دودویی
reflected binary code	رمز دودویی منعکس شده
row binary card	کارت دودویی سطری
binary coded decimal notation	code BCD
binary coded decimal code	code BCD
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system	همستاد روش
system	اصول وجود
system	نظم منظومه
system	جهاز
system	نظم ترتیب
c.g.s. system	دستگاه سگث
system	رشته دستگاه
system	سلسله
system	همست
system	سیستم
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	اسلوب
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
system	طریقه
system	سلسله رشته
system	دستگاه
system	سازگان
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	سازمان
system	ترتیب
system	نظام
value system	نظام ارزشها
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system	سامانه
system	تشکیلات
system	نظام سیستم
system	منظومه
system	مجموعه سازمان
system	قاعده رویه
system	طرز اسلوب
system	روش اصول
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system	طرز روش
management system	سیستم مدیریت
system of units	دستگاه یکانها
information system	سیستم اطلاعاتی
information system	سیستم اطلاعات
system of units	دستگاه واحدها
system of units	سلسه احاد
system library	کتابخانه سیستم
mature system	سیستم کامل
system flowchart	نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
magnetic system	سیستم مغناطیسی
system follow up	ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
magnet system	سیستم اهنربایی
system generation	ایجاد سیستم
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
system generation	تولید سیستم
system generator	مولد سیستم
system floder	مخزن سیستم
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system file	فایل سیستم
system disk	دیسک سیستم
system dynamics	پویائی نظام
system dynamics	شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
market system	نظام بازار
system engineer	مهندس سیستم
management system	سیستم اداره
system engineering	مهندسی سیستم
system implementation	پیاده سازی سیستم
system indicator	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
system installation	نصب سیستم
system maintenance	تامین و نگهداری سیستم
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
system mangement	مدیریت سیستم
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
System Monitor	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
system of forces	دستگاه نیروها
integrate system	سیستم مجتمع
system log	گزارش روزانه عملیات سیستم
interphone system	سیستم تلفنی
irrigation system	شبکه ابیاری
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
limbic system	دستگاه کناری
system international	سیستم بین المللی
system interrupt	وقفه سیستم
system loader	بارکننده سیستم
system log	شرح ماوقع سیستم
isolated system	سیستم منزوی
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
fixer system	سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
tandem system	سیستم دو پشته
system's design	مدل سیستم طرزساخت سیستم
system's design	طرح سیستم
system's design	ساختمان سیستم
system unit	محفظه سیستم
heliocentric system	دستگاه خورشید مرکزی
system time	ساعت سیستم
system time	زمان سیستم
hexagonal system	دستگاه شش گوشهای
system testing	ازمایش سیستم
system test	ازمون سیستم
system study	مطالعه سیستم
system standard	استانداردسیستم
giorgi system	دستگاه جورجی
geniculostriate system	دستگاه مخطط زانویی
the vascular system	سلسله اوندهاومجراها
fixed system	توزیع ثابت اب
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
text system	سیستم متن
foreign value system	نظام ارزشی بیگانه
formmal system	سیستم صوری
tetragonal system	دستگاه چهار گوشهای
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
telephone system	سیستم تلفن
tax system	نظام مالیاتی
freshwater system	سیستم لوله کشی اب شیرین
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
target system	سیستم هدفها