English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
biochemical oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
Other Matches
chemical oxygen demand نیاز شیمیایی اکسیژن
biological oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
demand oxygen system سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
biochemical مربوط به شیمی حیاتی یازیست شیمی
biochemical زیستی- شیمیایی
biochemical catalyst کاتالیزور زیست شیمیایی
oxygen هوادادن
oxygen O :symb
oxygen اکسیژن دار
oxygen گاز اکسیژن
oxygen اکسیژن
oxygen cylinder مخزن اکسیژن
oxygen cylinder سیلندراکسیژن
oxygen acid اکسی اسید
oxygen tent چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen ration ضریب قدرت اسیدی
oxygen ration نسبت اکسیژن
oxygen convertor مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygen carrier اکسیژن بر
oxygen bridge پل اکسیژنی
oxygen bottle محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
oxygen cylinder سیلندر اکسیژن
oxygen debt بدهی اکسیژن
oxygen debt وام اکسیژن
oxygen mask ماسکاکسیژن
oxygen valve شیراکسیژن
liquid oxygen اکسیژن مایع
oxygen indicator اکسیژنیدک
atmospheric oxygen اکسیژن هوا
oxygen deficit کمبود اکسیژن
oxygen acid اسید اکسیژن دار
oxygen extraction جذب اکسیژن
oxygen deficit کسر اکسیژن
maximal oxygen consumption حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
oxygen converter steel فولاد ال دی
acyl oxygen fission گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
liquid oxygen tank مخزناکسیژنمایع
acetylene oxygen flame شعله استیلن اکسیژن
oxygen steelmaking process فرایند فولادسازی اکسیژنی
oxygen control handle دستهکنترلاکسیژن
oxygen supply regulator کنترلکنندهذخیرهاکسیژن
maximal oxygen consumption per minute حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
continuous flow oxygen system سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
liquid oxygen tank baffle مخزناکسیژنمایعبیمصرف
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
on demand بنا به تقاضا
on demand عندالمطالبه
to be in demand طالب داشتن
to be in demand خریدارداشتن مطلوب بودن
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
demand احتیاج
demand نیاز
demand درخواست مطالبه
demand خواستارشدن
demand درخواست
demand مطالبه تقاضا کردن
demand مطالبه
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand تقاضای خرید کالا
demand نیاز احتیاج
demand تقاضا کردن
demand تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand طلب
demand تقاضا کردن تقاضا
demand نیاز
demand مطالبه کردن
demand تقاضا
demand خواست
demand درخواست کردن
demand تقاضا برای انجام چیزی
demand تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
composite demand تقاضای مرکب
complementary demand تقاضای مکمل
change in demand تغییر تقاضا
aggregate demand تقاضای کل
complementary demand تقاضای تکمیلی
offer and demand عرضه و تقاضا
national demand تقاضای ملی
inelastic demand تقاضای غیر حساس
inelastic demand تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
joint demand تقاضای مشترک
law of demand قانون تقاضا
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
market demand تقاضای بازار
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
maximum demand تقاضای بیشینه
maximum demand پیک بار
maximum demand بار پیک
maximum demand بار حداکثر
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
measurement of demand تخمین تقاضا
inelastic demand تقاضای بی کشش
total demand تقاضای کل
elastic demand تقاضای کشش دار
To demand ones right. To get ones due. حق کسی را خواستن ( گرفتن )
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
to make a demand on somebody مطالبه کردن از کسی
information on demand اطلاعات با تقاضا
to meet a demand تقاضایی را براوردن
payable on demand پرداخت عندالمطالبه
peak demand حداکثر تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
planned demand تقاضای برنامه ریزی شده
quantity of demand مقدار تقاضا
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
we demand p in our contract ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
supply and demand عرضه و تقاضا
demand paging صفحه بندی تقاضا
demand side طرف تقاضا
demand surface سطح تقاضا
demand surface میزان تقاضا
demand management مدیریت تقاضا
derived demand تقاضای مشتق شده
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
demand function تابع تقاضا
effective demand تقاضای موثر
demand price حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
demand frequency نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand forecast پیش بینی تقاضا
demand for payment تقاضای پرداخت
money demand تقاضا برای پول
effective demand تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
demand side ستون تقاضا
demand shift تغییر تقاضا
demand shift انتقال تقاضا
demand pattern الگوی تقاضا
demand paging صفحه بندی مورد نیاز
demand processing پردازش بر اساس نیاز
demand paging در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand accommodation تعدیل درخواستها
demand report گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
demand satisfaction تحویل درخواستها
demand note چک تمسک
demand satisfaction تحویل اماد مورد نیاز
demand note سفته
demand note مطالبه نامه
demand schedule جدول تقاضا
demand meter تقاضاسنج
demand shift جابجائی تقاضا
elastic demand تقاضای با کشش
demand for money تقاضا برای پول
elastic demand حساس
demand accommodation تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand factor ضریب تقاضا
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand elasticity کشش تقاضا
demand deposit سپرده جاری
demand deposit سپرده دیداری
factor demand تقاضای عوامل
final demand تقاضای نهائی
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
financed demand احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
demand curve منحنی تقاضا
demand code شماره رمزبرگ درخواست
demand code رمز درخواست
demand factors عوامل تقاضا
excess demand فزونی تقاضا
energy demand مطالبه انرژی
elasticity of demand کشش تقاضا
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
elastic demand تقاضای انعطاف پذیر
demand factors عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
excess demand تقاضای بیش از حد
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand درخواست مازاد
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
To demand prompt payment. تقاضای پرداخت فوری کردن
demand oriented pricing قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
pressure demand regulator رگولاتورتنظیمفشار
transaction demand for money تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
by popular [demand] request درخواست توده پسند
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
maximum power demand مصرف حداکثر
arc elasticity of demand = Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
cross elasticity of demand = Eab
income elasticity of demand تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
maximum demand pointer عقربه مصرف حداکثر
maximum demand meter حداکثر مقدار سنج
maximum demand meter تقاضاسنج
maximum demand indicator کنتور بار پیک
cross elasticity of demand کشش متقاطع تقاضا
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
cross elasticity of demand *
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
income elasticity of demand درامدی تقاضا
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
arc elasticity of demand *
arc elasticity of demand /
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
aggregate demand function تابع تقاضای کل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com