English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
black diamond الماس سیاه
Other Matches
diamond مربع بزرگ زمین بیس بال
diamond الماس
diamond لوزی
diamond خال خشتی
diamond زمین بیس بال
diamond charge خرج مربع شکل
diamond charge خرج چهارگوش
diamond cut دارای تراش الماس
diamond structure ساختار الماس
diamond cutter الماس تراش
diamond antenna انتن لوزی شکل
imitation diamond الماس بدل
diamond-fret ابزار لوزی
diamond wedding شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
diamond weddings شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
diamond-faced روستایی سازی
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
diamond jubilee شصتمینسالگرد
diamond structure ساختارالماسی
diamond polishing پرداخت الماسی
diamond pass رخده الماسی
diamond formation ارایش لوزی
diamond pass کالیبر الماسی
diamond point لوزیشکل
diamond knurl مخطط کردن
rose diamond الماس فلامک
diamond drill مته الماسی
diamond dust خرده یاسوده الماس
diamond formation ارایش لوزی شکل گسترش لوزی
diamond knurl اج دار کردن
diamond knurled nut مهره اج دار
diamond cutting tool الماس شیشه بری
vicker's diamond hardness tester دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
to black out قلم زدن
look black متغیر بنظر امدن
in the black <idiom> سود بردن
he went there in black اوبا جامه سیاه انجا رفت
black d. دم گاز خفه کننده
black out حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
black سیاه کردن
black سیاه رنگی
black سیاه رنگ
black دوده لباس عزا
black سیاهی
black تهدید امیز عبوسانه
black زشت
black چرک وکثیف
black سیاه شده
black تیره
black سیاه
to black out سیاه کردن
black بازیگر دوم شطرنج
black بستانکار بودن در حساب
black 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black بی رنگ
black out خاموشی
black out قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
black وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
the black race نژاد سیاه
slate black رنگ ارغوانی مایل بسیاه
the black sea دریای سیاه
platinum black گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
night black سیاه
slate black رنگ سیاه سنگ لوحی
ivory black گرد سوخته استخوان
ivory black رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
he wears black سیاه پوشیده است
furnace black سیاهی کوره
eriochrome black سیاه اریوکروم
platinum black پلاتین سیاه
black flag پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
black smith اهنگر
black smith نعلبند
black slip خفت پران
black shortness ترک سیاه
black sheet ورق سیاه
black propaganda تبلیغات خطرناک
black propaganda تبلیغات سیاه
black powder باروت سیاه
black wash رنگ سیاه
black wash نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
black short شکستگی سیاه
gas black دوده
channel black دوده
carbon black دوده
bone black عاج سیاه
blacker than black تراز فراسیاه
black writer چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
black will take no other hue بالای سیاهی رنگی نیست
black widow نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
black pickling اسید شویی مقدماتی
to look at the black side [about something] بدبین بودن [برای چیزی]
black armband سرآستین [برای سوگواری ]
black coffee قهوه سیاه
black coffee قهوه بدون شیر
There is no colour beyond black . <proverb> بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
Black will take no other hue. <proverb> بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
in black and white <idiom> بصورت نوشتار
Black and white. سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
They were dressed all in black. همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
They were all dreesd in black. تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
give someone a black look با خشم به کسی نگاه کردن
black vomit تب زرد [پزشکی] [بیماری]
black vomit طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
Black sheep جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
black ant مورچه سیاه [حشره شناسی]
black box سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
black wool پشم سیاه
blue-black آبیپررنگ
black spot جادهباآمارتصادفبالا
black section گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
black Maria اتومبیل گشتی پلیس
black eyes بدنامی
black eyes سیاهی اطراف چشم
black eyes چشم سیاه
black eyes سیه چشم
black eye بدنامی
black eye سیاهی اطراف چشم
black eye چشم سیاه
black eye سیه چشم
black and white چاپ
black and white دستنوشته
black and white سیاه و سفید
to lool black خشمگین یا متغیر بنظر امدن
black Marias اتومبیل گشتی پلیس
black mark سابقهی بد
black pudding سوسیستولیدشدهازگوشتوخونخوک
black marketeering دادوستددربازارسیاه
black marketeer کسیکهدربازارسیاهفعالیتدارد
black economy پولیکهبدوناطلاعدولتبرایفرارازمالیاتکسبشود
black stone مهرهیسیاه
black square خانهسیاه
black salsify شنگ
black bread نانسیاه
black ball توپسیاه
jet-black سیاه سیاه
jet-black سیاه شبقی
jet-black سیاه براق و تیره
black marks سابقهی بد
to be in ones black books مغضوب کسی واقع شدن
black cherry الوبالو
black art جادوگری
black anneal سیاه گداختن
black a vised سیه چرده
black a vised سبزه دارای پوست تیره
animal black ذغال حیوانی
aniline black سیاه انیلینی
acetylene black دوده استیلنی
aceko black نوعی رنگ سیاه اسیدی
pitch-black خیلی سیاه
pitch-black قیرگون
pitch black خیلی سیاه
pitch black قیرگون
black holes حفره سیاه چاله سیاه
black art سحر
black ash خاکستر سیاه
black beetle سوسک گرمابه
black capitalism سرمایه داری سیاه
black cap کلاه سیاه
black cap کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
black buzzard قره سنقر
black brittleness ترک سیاه
black brittleness شکستگی سیاه
black book کتاب سیاه
black book دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
black body جسم سیاه
black body قسمت خطرناک
black bile سوداء
black bile صفرای سیاه
black holes سیاهچاله
black holes سیاه چال
black markets دربازارسیاه معامله کردن
black market دربازارسیاه معامله کردن
black market بازار سیاه
black tie لباس عصر مردانه
black tie کت نیمه رسمی مردانه
black belts کمربند سیاه استاد جودو
black belt کمربند سیاه استاد جودو
black sheep بزگر
black sheep بچه گیج وبی هوش
black sheep کسی که مایه ننگ وخجالت خانوادهای باشد
black and blue کبود و سیاه
black box جعبه سیاه
black holes زندان تاریک
black hole حفره سیاه چاله سیاه
black hole سیاهچاله
black hole سیاه چال
black hole زندان تاریک
black board تخته سیاه
black boxes جعبه سیاه
black ice یخ شفاف روی اب
black hawk هلی کوپتر سیکورسکی
black guardly فحاش
black guardly بی شرف
black list فهرست سیاه
black magic جادو
black grouse نوعی باقرقره بزرگ
black list فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
black gang اتشکار موتورکشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com