Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
book of matches
جعبهکبریت
Other Matches
matches
مطابقت
matches
همتا کردن
matches
جور کردن
matches
مسابقه
matches
رویارویی بازیهای دو جانبه
matches
علامت دوبدو گذاشتن چوب
matches
تنظیم ثبات معادل با دیگری
matches
تطبیق
matches
تطابق
matches
مطابقت کردن
Could we have some matches please?
ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
some matches
چند تا کبریت
matches
تطبیق تطابق
matches
چوب کبریت
matches
حریف
matches
همتا
matches
نظیر
matches
لنگه همسر
matches
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
matches
جفت
matches
ازدواج زورازمایی
matches
وصلت دادن حریف کسی بودن
matches
جور بودن با
matches
بهم امدن
matches
مسابقه کبریت
candidates' matches
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
box of matches
قوطی کبریت
Test matches
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test matches
مسابقه ازمایشی
Test matches
مسابقه بین المللی کریکت
book one
جلد نخستین
your book
کتاب شما
your book
کتابتان
by the book
کتابی
by the book
ازروی کتاب
book value
ارزش دفتری
book value
ارزش ثبت شده در دفتر
book value
بهای دفتری
book one
کتاب نخست
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
you are welcome to my book
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
here is my book
اینست کتاب من
that book
این کتاب
that is my book
این
that is my book
کتاب من است
the a of a book
خوانندگان کتابی
the book is out of p
کتاب تمام شده است
this book is yours
این کتاب مال شما ست
to d. into a book
نگاه مختصر بکتابی کردن
very many book
کتابهای خیلی زیاد
it was a p to another book
مقدمه کتاب دیگربود
i will t. you for the book
شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
with out book
برون سند کتابی ازبر
i had never seen such a book
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
here is my book
کتاب من اینها
that book
ان کتاب
to book something
چیزی را سفارش دادن
book
مجلد دفتر
book
ثبت کردن
book
کتاب
book
درکتاب یادفترثبت کردن
book
رزرو کردن توقیف کردن
book
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book
شماره بازیگرخطاکار
book
دفتر
book
فصل یاقسمتی از کتاب
book
بداخلاق
to book something
چیزی را رزرو کردن
tou book
لباس تکواندو
to wade through a book
بکندی وزحمت کتابی راخواندن
to subscribe for a book
پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
to read a book
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to put any one through a book
کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to license a book
اجازه چاپ کتابی را دادن
Yellow Book
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
white book
ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
edition
[ed.]
[of a book]
چاپ
[کتابی]
year book
سالنامه
white book
کتاب سفید
winter book
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
phone book
کتاب راهنمای تلفن
woman of the book
کتابیه
what is this book worth?
این کتاب چقدر ارزش دارد
word book
کتاب لغت
waste book
دفتر باطله
to gut a book
جوهرمطالب کتابیراکشیدن
to gut a book
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to e. upon acovnt book
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
text book
رساله
text book
کتاب اصلی دریک موضوع
text book
کتاب درسی
telephnone book
دفتر تلفن
service book
کتب مذهبی
service book
کتب دعا
scrap book
مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
run book
دفتر رانش
run book
دفتر اجرا
thank tou for that book
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
thank tou for that book
متشکرم
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
to consult a book
از کتاب فال گرفتن
to consult a book
سرکتاب باز کردن
to bring to book
حساب پس گرفتن
to bring to book
بازخواست کردن از
to bind a book
صحافی کردن یک کتاب
time book
دفتر ثبت ساعات کار
the book is print
کتاب برای فروش موجودایت
the book is print
کتاب زیر چاپ است
the book is my property
کتاب مال من است
road book
راهنما
To bind a book.
کتابی را جلد کردن
Please fetch the book.
لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book
کتابقانون
rent book
کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
reference book
کتابمرجع
phrase book
لغتنامهمسافرت
pension book
برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
guest book
دفترچهمیهمانها
word book
واژه نامه
She was reading the book to herself.
کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
You wI'll benefit by this book .
از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
What is the title of the book ?
عنوان این کتاب چیست ؟
book keeping
حسابداری
[حسابداری]
the forthcoming book
کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
when reading a book
در حال خواندن کتابی
People of the Book
پیروان کتاب مقدس
[ دین]
prayer book
دعانامه
throw the book at
<idiom>
شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book .
لفظ قلم صحبت کردن
She laid the book aside .
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
word book
کتاب لغت
word book
قاموس
exercise book
کتابتمرین
phone book
دفتر حاوی شمارههای تلفن
log book
رخداد نامه
log book
رخداد نگاشت
log book
دفتر رخدادهای روزانه
comic book
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
comic book
کتاب کاریکاتور
book plates
برچسب کتاب
book plate
برچسب کتاب
have one's nose in a book
<idiom>
کرم کتاب خوانی داشتن
book a seat
جا رزرو کردن
telephone book
دفتر تلفن
telephone book
راهنمای تلفن
appointment book
دفترچهقرارملاقاتها
word book
فرهنگ لغات
word book
لغت نامه
cookery book
کتابآشپزی
word book
دیکشنری
code book
کتابرمزگشا
book token
کارتخریدکتاب
address book
دفترچه تلفن
spine of the book
تیرهپشتیکتاب
bound book
کتابپربرگ
have one's nose in a book
<idiom>
دائم سر توی کتاب داشتن
book ends
کتابنگهدار
edition
[ed.]
[of a book]
ویرایش
[کتابی]
road book
راه نامه
guide book
راهنمای مسافران
book review
مقاله درباره کتاب
book review
انتقاد از کتاب
book og kings
سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
book og kings
کتاب پادشاهان
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
book of psalms
مزامیر داود
book of psalms
زبور حضرت داود
book of psalms
زبور داود
book of proverbs
کتاب امثال حضرت سلیمان
book of account
دفترحساب
book of account
دفتر روزنامه
book of account
دفتر کل
bring to book
بازخواست کردن از
call book
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
chap book
کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
guide book
کتاب راهنما
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
fly book
قوطی مگس ساختگی
field book
دفترچه یادداشت نقشه بردار
day book
دفتر روزنامه
copy book
دفتر کپیه
condition book
کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
class book
کتاب کلاسی
cheque book
دسته چک
cheque book
دفترچه چک
check book
کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
book move
حرکت کتابی شطرنج
book message
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
black book
دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
bill book
دفتر بروات
bell book
دفتر ثبت دستورات موتور
bell book
دفتر موتورخانه
account book
دفتر حساب
accession book
فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
talking book
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
statute book
قوانین موضوعه
statute book
کتاب قانون
statute book
کتاب نظامنامه
prayer book
نماز نامه
prayer book
کتاب نماز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com