Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English
Persian
branch extension
اتصال شنت
branch extension
اتصال موازی فرعی
Other Matches
extension
گستردگی
extension
کابل خرطومی
extension
امتداد
extension
واشدن
extension
امتداد دادن
extension
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extension
گسترش
extension
توسعه
extension
تلفن فرعی
extension
تعمیم
extension
تمدید
extension
کشش توسیع
extension
الحاقی
extension
اضافی
extension
ملحقات
extension
ملحقه امتداد
extension
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension
کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
extension
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
extension
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extension
تمدید قسمت الحاقی
extension
تمدید اسناد تجاری
extension
پسوند
by extension
بابسط معنی
extension
بسط
by extension
باتعمیم معنی
extension
شماره فرعی
extension
انبساط
sign extension
گسترش علامت
shaft extension
قسمت الحاقی محوری
triceps extension
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
underplaster extension
سیمروی زیر کار
university extension
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
extension ladder
نردبانبازشو
waistband extension
امتدادبندکمر
phone extension
شماره تلفن فرعی
[مخابرات]
extension tube
میلهبازشو
table extension
صفحهانقراض
default extension
پسوند پیش فرض
cantilever extension
میله سگدست
cantilever extension
محور سگدست
extension of the agreement
تمدید مدت قرارداد
extension telephone
تلفن فرعی
extension telephone
تلفن شنت شده
filename extension
کدی که قسمت دوم نام یک فایل را شکل میدهد و توسط یک نقطه از نام فایل جدا میشود
default extension
پسوندقراردادی
extension lines
خطوط دنباله
telephone extension set
دستگاه تلفن فرعی
BAK file extension
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
applying for a time extension
استمهال
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
leg extension bar
دستهدستهپاییممتد
non metallic surface extension
کابل خرطومی با پوشش غیرفلزی
BAT file extension
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
tail pipe extension
لولهکابلخرطومی
anchor line extension kits
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
knee flexion and extension machine
دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
branch
شعبه زدن
branch
رشته
[دانشی]
branch
شاخه
[دانشی]
branch
[تیرک گوتیک در طاق]
no branch
شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
Y-branch
انشعابفرعی
no branch
شغل بدون رسته
branch
تقسیم
branch
رسته
branch
خط ی که یک یا چند وسیله را به شبکه اصلی وصل میکند
branch
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branch
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch
جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
branch
کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
branch
رشته ساقه
branch
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branch
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branch
دایره قسمت
branch
رشته
branch
شعبه
branch
شاخ
branch
شاخه
branch
انشعاب
branch
شاخه دراوردن
branch
بخش
branch
شعبه رشته
branch
فرع
branch
شاخه شاخه شدن
branch
منشعب شدن گل وبوته انداختن
branch
جوانه زدن براه جدیدی رفتن
branch
مشتق شدن
eco-branch
شعبه زیست بوم
[شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
fruit branch
شاخهمیوه
branch clip
گوشیپزشکی
branch duct
مجرایشاخهای
olive branch
اولاد
unconditional branch
انشعاب غیر شرطی
root and branch
ازریشه
root and branch
اساسا
branch cutoff
دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
To cut off a branch .
شاخه ای را قطع کردن
What is your branch of study?
رشته تحصیلیتان چیست ؟
service branch
انشعاب
descending branch
شاخه نزولی مسیر گلوله
Special Branch
سازمانپلیسبریتانیا
root and branch
کاملا
grid branch
مدار شبکه
conditional branch
انشعاب شرطی
branch office
دفتر شعبه
branch office
شعبه
branch of a company
شعبه شرکت
branch cutout
فیوز انشعاب
branch instruction
دستورالعمل انشعاب
olive branch
شاخ زیتون
branch exchange
رد و بدل کننده شعبهای
branch depot
امادگاه رستهای
branch cutter
شاخه بر
branch cutter
اهن دهره
branch line
شاخه
branch circuit
مدار انشعابی
artillery branch
رسته توپخانه
branch line
خط فرعی
branch address
نشانی انشعاب
branch pipe
پنجه اگزوز
branch lines
خط فرعی
double branch
چهارراهه
duty branch
رسته خدمتی
duty branch
رسته
branch head
دهانه ابگیر نهر درجه یک
branch lines
شاخه
every branch of knowledge
هرشاخه ازعلوم
executive branch
فرماندهی
executive branch
officer line : syn
connecting branch
اتصال یا پیوستگی
basic branch
رسته اولیه
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
branch switch
کلید
case branch
انشعاب شرطی
air branch
قسمت امور هوایی
condeitional branch
انشعاب شرطی
branch immaterial position
شغل همه رستهای
to lop off a branch
[from a tree]
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
reach out with an olive branch
<idiom>
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
private branch exchange
مبادله انشعاب خصوصی
reach out with an olive branch
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
Dont break that branch off.
آن شاخه رانشکن
to hold out the olive branch
<idiom>
[پیشنهاد آشتی کردن]
branch qualified officer
افسر متخصص رستهای
branch material position
شغل سازمانی
branch material curriculum
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
branch return pipe
لولهبرگشتشاخهای
branch supply pipe
منبعشاخهای
foam branch pipe
لوله کف ساز
upper branch of meridian
نصف النهار برین
branch control structure
ساختار کنترل انشعاب
Remove something root and branch.
چیزی را از ریشه وبن نابود کردن
lower branch of meridian
نصف النهار زیرین
private automatic branch exchange
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com