Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
cable jointing sleeve
موف انشعاب
cable jointing sleeve
مفصل انشعاب کابل
Other Matches
cable sleeve
محلاتصالکابل
jointing
بندکشی
jointing material
مواد پرکننده
jointing iron
اهن اتصال
jointing plane
رنده دستگاه
jointing plane
رنده بلند
jointing rule
شمشه کرم بندی
jointing wood
شمشه ملات
jointing=sealing
درزبندی
jointing=sealing
پر کردن درزها اببندی درز
jointing=sealing
بندکشی
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
up one's sleeve
<idiom>
برای روز مبادا
sleeve
غلاف
sleeve
روپوش سردست
sleeve
پرچم بادنما
sleeve
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
سردست
sleeve
مهره ماسوره
have something up one's sleeve
<idiom>
چیزی سری نگه داشتن
sleeve
بوش
sleeve
موف مفصل
sleeve
پوسته
sleeve
روکش
sleeve
دراستین داشتن
sleeve
استین زدن به
sleeve
استین
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve
جلد
epaulet sleeve
آستیناپلدار
sleeve coupling
پیوست تزویجی
sleeve strap
نوارسرآستین
bishop sleeve
آستینمچدار
batwing sleeve
آستینکیمانو
sleeve coupling
تزویج مفصلی
sleeve emblem
علامت سردست
flex sleeve
سیمروکشدار
floating sleeve
آستینبلندآزاد
raglan sleeve
برشحلقهآستین
puff sleeve
آستینپفی
pagoda sleeve
آستینپاگودا
mast sleeve
روکشدکل
laugh in one's sleeve
زیر لب خندیدن
kimono sleeve
آستینکیمونو
insulating sleeve
روکشعایقکار
hanging sleeve
آستینآویزان
center sleeve
مرکز مجوف
sleeve emblem
علایم سراستین
driving sleeve
مهره ماسوره
to pull any one by the sleeve
کسیرا متوجه سخن خود کردن
cap sleeve
آستینافتاده
to pull any one by the sleeve
استین کسیرا کشیدن
stabilizing sleeve
پرده متعادل کننده گلولههای منور
stabilizing sleeve
غلاف تثبیت کننده
stabilizing sleeve
غلاف متعادل کننده
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
to pull any one's sleeve
کسیرا متوجه سخن خود کردن
dolman sleeve
استین گشاد و اویخته
sleeve link
دکمه زنجیری
to pull any one's sleeve
استین کسیرا کشیدن
to twitch one by the sleeve
استین کسیرا کشیدن
clamping sleeve
مفصل مهار کننده
sleeve brick
اجر مشبک
center sleeve
مرغک ماشین تراش
sleeve joint
اتصال با بوش
driving sleeve
استوانه گرداننده
roller sleeve
روکشدورانی
card up one's sleeve
<idiom>
برای روز مبادا نگهداشتن
three-quarter sleeve
آستینسهربع
threaded sleeve
غلافپیچدار
tailored sleeve
آستینکتی
adapter sleeve
پوسته تطبیق دهنده
short sleeve
کوتاهیآستین
shirt sleeve
آستینپیراهن
set-in sleeve
نوارجادکمهای
sleeve strap loop
بستنوارسرآستین
wear one's heart on one's sleeve
<idiom>
نشان دادن تمام احساسات
aiming post sleeve
روپوش شاخص
aiming post sleeve
غلاف شاخص
leg-of-mutton sleeve
آستینپفیبلند
body fit sleeve
پوسته یا غلاف مناسب
cable
کابل
d.c. cable
کابل جریان دائم
cable
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable
مفتول فلزی بافته
cable
سیم تلگراف
cable
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable
تلگراف کردن
cable
هادی
have her cable
لنگر جواب دادن
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
اتصال در انتهای کامل
cable
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable
تلگراف
cable
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable
سیم
cable
طناب سیمی
cable
طناب فلزی
cable way
راه اهن برقی
cable way
مسیر کابل
cable
سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable way
سیم یا کابل نقاله
cable
شاه سیم
bx cable
لوله ب ایکس
cable
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
quadded cable
کابل چهار سیمی
multicore cable
کابل افشان
outgoing cable
کابل خروجی
snub cable
ناگهان ترمز کردن
multiple cable
کابل چند رشتهای
multicore cable
کابل چند رشتهای
power cable
کابل قدرت
power cable
کابل جریان قوی
sheathed cable
کابل زره دار
suspension cable
کابل معلق
sheathed cable
کابل غلاف دار
sheathed cable
کابل زرهی
sheating of cable
پوشش کابل
shorten in cable
کوتاه کردن زنجیر
service cable
کابل مصرف کننده
ribbon cable
کابل نواری
quadoed cable
کابل چهارسیمه
microphone cable
سیم میکروفن
starter cable
کابل استارتر
subscriber's cable
کابل مشترک
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
underground cable
کابل زیرزمینی
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
cable railway
تراموای
cable railway
ترن کابلی
cable railways
تراموای
cable railways
ترن کابلی
cable television
تلویزیونکابلی
brake cable
سیمترمز
cable distributor
قسمتکابلقرقرهایپیچشده
cable stitch
بافتمارپیچ
transmission cable
کابلانتقال
throttle cable
کابلساسات
electricity cable
کابلالکتریسیته
gear cable
کابلچرخدنده
Type cable
میکرون
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
subscriber's cable
کابل اتصال
supply cable
کابل تغذیه
suspension cable
کابل اویزان
tape cable
کابل نواری
telegraph cable
کابل تلگراف
telephone cable
کابل تلفن
three core cable
کابل سه رشتهای
tiers of cable
سیم کابل حلقه شده
Type cable
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
cable tail
انتهای سیم
trailing cable
کابل برق روکش دار
trunk cable
کابل ترانک
trunk cable
کابل ارتباطی
twin cable
کابل دو قلویی
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
starting cable
کابلراهاندازی
microphone cable
کابل میکروفن
exchange cable
کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
coaxial cable
کابل هم محور
co axial cable
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
chain cable
زنجیر لنگر
caoxial cable
سیم هم مرکز
caoxial cable
کابل کواکسیال
cable shield
لوله کابل
cable party
گروه لنگر
cable officer
افسر لنگر
cable moulding
فتیله نیمگرد یا گرد
cable match
رویارویی تلگرافی شطرنج
coaxial cable
کابل هم مرکز
duplex cable
کابل دو سیمه
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
dial cable
کابل صفحه مدرج
control cable
کابل کنترل
connection cable
کابل اتصال
connecting cable
کابل رابط
concentric cable
کابل هم مرکز
communication cable
کابل ارتباطی
communication cable
کابل جریان ضعیف
cable block
مجموعه کابل
coaxial cable
سیم هم مرکز
cable locker
چاه زنجیر
cable joint
موف اتصال
cable box
اتاقک کابل
cable block
قسمت کابل
cable assembly
کابل
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable accessory
وسایل کابل
cable accessory
قطعات کابل
bunched cable
کابل چندلایی
armored cable
کابل مسلح
anchor cable
طناب لنگر
anchor cable
کابل لنگر
cable cars
تراموای برقی
cable clamp
بست کابل
cable cleat
بست کابل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com