English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
cable laid rope طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
Other Matches
shroud laid rope طناب چهارلا
shroud laid rope طناب چهاربند
hawse laid rope طناب سه بند
hawse laid rope طناب سه لا
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
laid on <past-p.> تعیین شده
laid up <idiom> بستری دررختخواب
laid on <past-p.> منظور شده
new laid تازه
new laid تازه گذاشته
new-laid تازه
new-laid تازه گذاشته
to be laid up with something بیماری گرفتن
laid on <past-p.> اختصاص داده شده
laid on <past-p.> تهیه شده
to be laid up with something از چیزی مریض شدن
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
laid up مریضدربسترخوابیده
laid زمان گذشته و اسم مفعول lay
laid up in bed وضع
laid up in bed پیشه ویژه رشته
soft laid نرم تابیده
laid up in bed بستری
laid paper کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
She laid the book aside . کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
deep laid امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
hard laid سفت تابیده
shroud laid تشکیل شده از چهار رشته چهاررشتهای
laid-back خونسرد
laid-back آرام
laid-back بیشتاب
deep laid موذیانه
laid up in bed وضع طبیعی راه پیچیدگی
dry laid masonry بنائی خشکه چین
dry laid masonry فکافته خشکه چینی
cold laid mixture اسفالت سرد
A curse has been laid on the family . خانواده لعنت شده یی است
The dust was laid ( settled ) . گرد وخاک نشست
He has laid hands on these lands. دست انداخته روی این اراضی
I have laid up my car for repairs. اتوموبیلم را برای تعمیرات خوابانده ام
The jewels were laid out beautifully. جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
I was laid low with the flu. آنفولانزا من را خیلی ضعیف کرد.
the scene is laid in paris درپاریس قرارداده شده است
the scene is laid in paris جای وقوع
The scene of the nover is laid in scotland. صحنه داستان دراسکاتلند است
He laid down his life in the service of his country . عمرش را درراه خدمت به وطن صرف کرد
rope into <idiom> حقه زدن
He let go of the rope . طناب را ول کرد
rope طناب
on the rope بهم بسته
rope طناب کوهنوردی
rope طناب رینگ بوکس
rope بشکل طناب در امدن
rope cordage : syn
rope باطناب بستن
rope ریسمان
rope رسن
crane rope ریسمان جرثقیل
grab rope طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
guide rope مهار
guide rope طناب
yacht rope طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
to skip rope بند بازی کردن
the legth of a rope درازایا درازی طناب
ridge rope bone back :syn
grab rope طناب اویز
to skip rope از طناب پریدن
tow rope طناب یدک کش
traction rope طناب کشش
rope collar بست یقه
fibre rope طناب الیافی
wire rope طناب سیمی
edge rope طناب کناری
elevator rope طناب بالابر
ridge rope سیم میانی
right handed rope طناب راست گرد
hook rope طناب قلابدار
ride rope بند سایبان کشتی
to freshen rope جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
to cherish a rope امیدپروردن
mooring rope طناب مهار
hoisting rope ریسمان بالابر
hoisting rope طناب بالابر
slip rope مهاری که دوسرش درکشتی ومیانش بکرانه بسته باشد.....کشتی رها شود
manila rope الیاف یا طناب مانیلا
the strain on a rope فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
manila rope طناب مانیلی
stern rope طناب شماره شش
stern rope طناب پاشنه
rope stopper استاپر
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
rope chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
rope dancer بند باز
rope dancer ریسمان باز
rope dancing بند بازی
rope dancing ریسمان بازی
rope maker طناب ساز
head rope طناب شماره یک
picking up rope سیم بویه گیر
rope maker شالنگی
rope stopper طناب نگهدار
head rope طناب سینه
to piece a rope تیکه سر طناب دادن
to haul at a rope طنابیراکشیدن
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
skipping rope جاخالی
boat rope طناب سینه قایق
lane rope طناببینخطشناگر
skipping-rope طنابجهش
at the end of one's rope <idiom> به آخرخط رسیدن
(at the) end of one's rope <idiom> آخر خط ،آخر توان
carring rope طناب حمل و نقل
bolt rope طناب کناره
rope ladder نردبان طنابی
coir rope طناب علفی
coil of rope بسته طناب
twisted rope پیچطناب
rope ladders نردبان طنابی
active rope طناب اصلی کوهنوردی
braided rope طناببافتهشده
sarrated wire rope طناب سیمی دندانهای
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
upper end of the rope سر طناب
the rope is metres long طناب دومتر است
steel wire rope طناب فولادی
left handed rope طناب چپ گرد
Tie a knot in the rope . طناب را یک گره بزنید
The rope severd under the strain . طناب تحت فشار قطع شد
Give a pull at the rope . سر طناب را یک قدری بکش
rope yarn sunday بعد از فهرروز تعطیل
keyth rope system شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
rope yarn sunday بعد از فهر ازاد
lang's lay wire rope طناب سیمی یک سو
give someone enough rope and they will hang themself <idiom> به کسی طناب بدی تا راحت خودش دار بزند
Tie a rope in a firm knot . طناب را گره محکمی زدن
man made fibre rope طناب نایلونی
flexible steel wire rope طناب فولادی خم شو
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
flexible mild steel wire rope طناب فولادی نرم
cable اتصال در انتهای کامل
cable سیم
cable اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable شاه سیم
cable پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable سیم تلگراف
cable طناب سیمی
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable تلگراف
cable هادی
cable تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable مفتول فلزی بافته
cable ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable طناب فلزی
cable کابل
cable تلگراف کردن
cable way سیم یا کابل نقاله
cable way مسیر کابل
d.c. cable کابل جریان دائم
bx cable لوله ب ایکس
cable واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable way راه اهن برقی
have her cable لنگر جواب دادن
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
cable railway ترن کابلی
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
twin cable کابل دو قلویی
service cable کابل مصرف کننده
sheathed cable کابل زره دار
sheathed cable کابل غلاف دار
sheathed cable کابل زرهی
sheating of cable پوشش کابل
Type cable دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
cable railways تراموای
cable railways ترن کابلی
lighting cable کابل نور روشنایی
brake cable سیمترمز
underground cable کابل زیرزمینی
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
cable distributor قسمتکابلقرقرهایپیچشده
cable sleeve محلاتصالکابل
Type cable میکرون
shorten in cable کوتاه کردن زنجیر
cable stitch بافتمارپیچ
supply cable کابل تغذیه
suspension cable کابل اویزان
suspension cable کابل معلق
cable tail انتهای سیم
tape cable کابل نواری
tiers of cable سیم کابل حلقه شده
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
three core cable کابل سه رشتهای
telegraph cable کابل تلگراف
telephone cable کابل تلفن
subscriber's cable کابل اتصال
subscriber's cable کابل مشترک
cable television تلویزیونکابلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com