English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
carpet and floor brush جارویکفوفرش
Other Matches
floor brush برسکیف
floor to floor time زمان اصلی
carpet فرش
carpet value ارزش قیمتی فرش
to be on the carpet مطرح بودن
carpet قالی
carpet زیلو
Dudley carpet فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
Chelsea carpet فرش های با نقش لهستانی مربوط به قرن شانزدهم میلادی
carpet weight وزن فرش
carpet-dyer رنگرز قالی
carpet workshop کارگاه قالیبافی
carpet width پهنا و عرض فرش
carpet weaving بافتن فرش
carpet washing شستن فرش
felt carpet زیرانداز
felt carpet فرش نمدی
Gohar carpet فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
carpet sweeper جارو نپتون [نظافت] [خانه داری]
carpet moth بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
carpet-bedding [گلکاری به روش قرن نوزدهم میلادی]
Zeigler carpet فرش زیگلر [فرش طاقی]
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
landscape carpet فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
greige carpet فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
mirror carpet طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
carpet washing قالی شویی
carpet thinckness کلفتی یا ضخامت فرش
carpet beetle نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
Ardabil carpet فرش شیخ صفی و یا فرش اردبیل که یکی در موزه ویکتوریا و آلبرت و دیگری در موزه هنر لس آنجلس نگهداری می شوند
red carpet علامت پذیرایی مخصوص
call on to the carpet <idiom> مورد مواخذه قرارگرفتن
coronation carpet فرش تاجگذاری [این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
magic carpet فرشجادوئی
carpet slipper دمپاییراحتی
carpet sweepers جاروی فرش پاک کن
carpet sweeper جاروی فرش پاک کن
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
carpet exporter صادرکننده فرش
carpet loom دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
carpet bag خرجین
carpet beetle بالشک مار
carpet beetle بالشتک مار
carpet bombing بمباران منطقهای
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
carpet weaver قالی باف
carpet showroom نمایشگاه و غرفه فرش
carpet materials مواد اولیه فرش
carpet market بازار فرش
stair carpet فرش راه پله
Persian carpet قالی ایرانی
red carpet تشریفات و احترامات رسمی
prayer carpet سجاده
To rinse the prayer carpet . <proverb> جا نماز آب کشیدن .
carpet exporters union اتحادیه صادرکنندگان فرش
roll out the red carpet <idiom> حسابی پذیرایی کردن
roll out the red carpet <idiom> برای خوشآمد فرش زیرپای مهمان پهن کردن
To snake the dust off the carpet. خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
Iran Carpet Company شرکت سهامی فرش ایران
Imperial Silk Hunting Carpet فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
on the floor روی زمین
floor کف زمین
floor ناک دان
floor کف زمین
to take the floor سخن گفتن
to take the floor حرف زدن صحبت کردن
floor کف اطاق
first floor طبقه اول
floor کف اطاق
floor بستر
floor طبقه
floor کف
floor محدوده زمین
floor بزمین زدن شکست دادن
floor اشکوب
floor کف سازی کردن
brush لیف زدن
brush up on something <idiom> تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
brush نقاشی کردن
the brush نقاشی
brush تماس حاصل کردن واهسته گذشتن
to brush over هنگام عبورپوز زدن
brush مسواک زدن
to brush up پرداختن
to brush up پاک کردن
brush پاک کن
the brush صورت گری
to brush over دست کاری کردن
brush ماهوت پاک کن
brush لیف کفش پاک کن و مانند ان
to brush over مختصراقلم زدن
brush قلم مو
brush علف هرزه
brush ماهوت پاک کن زدن
brush قلم مو زدن
brush تندگذشتن بروس لوله
brush جاروبک
brush off اخراج بی ادبانه
brush شکل وسیله برس در بسته نقاشی
brush off زدایش
brush off پرده در بازی لاکراس
brush شیشه شور
brush فرچه
brush سرسمبه نظافت ماهوت پاک کن
brush وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush up تجدیدخاطره کردن
brush up باقلم مو رنگ کردن
brush up معلومات خود را تجدیدکردن
brush زغال
brush سمبه
brush سمبه لوله
brush برس
brush دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brush به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
brush اسیب رساندن مچ پای اسب با پای دیگر
solid floor کف زیر بر
suspended floor کف ازاد
double floor دو کفی
To floor an adversary. پشت حریف را بخاک رساندن [بر اوپیروز شدن]
floor-slab کف تخت
in-floor heating سیستم گرمایش از کف زمین
floor shows برنامه
seamless floor کف بی درز
threshing floor زمین خرمن کوبی
stone floor سطح سنگفرش شده روسازی سنگفرش
upper floor اشکوب بالایی
get in on the ground floor <idiom> ازابتدا شروع کردن
false floor کف کاذب
ground floor <idiom>
shop floor کارگرانکارخانهدرمقایسهبامدیران
factory floor بخشکارگریکارخانه
dance floor محلمخصوصرقصدر رستوران
studio floor زمیناستدیو
mezzanine floor کفنیمطبقه
floor joist تیرآهنکف
floor drain آبگذرکف
operating floor عملیاتزمین
floor show برنامه
floor show نمایش روی صحن
upper floor بالاخانه
walk the floor <idiom> بیقرار بودن
concrete floor طاق بتنی
floor level کف
floor plan نقشه اشکوب
floor slab کف تخت
floor slab تاوه کف
ground floor طبقه همکف زمین
floor hockey هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
floor space فضای اشکوب
floor space سطح بنا
floor standard لامپ پایه دار
floor standard چراغ پایه دار
floor tile اجر کف
floor varnish لاک کف
floor length رسیده بکف
floor length اندازه کف
floor length هم کف
floor cloth قسمی مشمع فرشی
floor covering کف پوش
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
floor gully کف خواب
brick floor اجرفروش
floor board تخته کف
floor insulator عایق کف
floor jack اهرم فرعی
floor lamp اباژور زمینی
floor lamp چراغ پایه دار
floor leader رهبر فراکسیونهای مجلس
floor leaders رهبران کنگره امریکا
floor walker راهنمای مغازه
lower floor طبقه تحتانی
ground floor اشکوب همکف زمین
joisted floor کف تیرکدار
floor shows نمایش روی صحن
ground floor طبقه همکف ساختمان
ocean floor بستر اقیانوس
price floor حداقل قیمت
lower floor اشکوب زیرین
parquet floor فرش چوبی
dust brush گردپاک کن
carding brush شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
air brush برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
brush block سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
dust brush گردگیر
end brush تارهای انتهایی
file brush برس سوهان
brush back پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
file brush برس مخصوص پاک کردن سوهان
scrubbing brush جاروب زبر
brush and rails مانعی مرکب از بوته و تیر دربالای ان
scrub brush جاروب زبر
brush with the law <idiom> درگیری با قانون
brush matting پوشش حصیری
flesh brush لیف یادستکشی که بتن مالیده خون رابگردش درمی اورند
brush application رنگزنی با قلم مو
brush breaker بوته کنی
commutator brush جاروبک کلکتور
collector brush ذغال کلکتور
brush revetment سرشاخههای چیده شده کنارهم در کنار دیوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com