Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English
Persian
cartridge film
فیلمفشنگی
Other Matches
cartridge
قاب نوار
cartridge
فیوز فشنگی
cartridge
بخش متصل
cartridge
که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
cartridge
کارتریجی که حاوی داده ذخیره شده است
cartridge
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge
درایوی که یک دیسک یا نوار را در کارتریج به کار می گیرد
cartridge
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge
ایبدن چاپگر در یک کارتریج بسته
cartridge
دیسک سخت قابل جابجایی
cartridge
کاست قابل حمل حاوی دیسک یا نوار یا برنامه یاداده
cartridge
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge
پیکاپ گرامافون
cartridge
کارتریج
cartridge
فشنگ
cartridge
گلوله
fuse cartridge
فشنگ فیوز
cartridge heater
گرم کن فشنگی
cartridge fuse
فیوز فشنگی
cartridge case
پوکه
cartridge case
پوکه فشنگ
cartridge box
جعبه فشنگ
cartridge shell
بدنه پوکه فشنگ
cartridge shell
بدنه پوکه
cartridge starter
سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
dummy cartridge
فشنگ مشقی
dummy cartridge
فشنگ اموزشی
emergency cartridge
کارتریج اضطراری
tape cartridge
کارتریج نوار
ribbon cartridge
کارتریج نوار
phone cartridge
پیکاپ گرامافون
magnetic cartridge
پیکاپ مغناطیسی
cartridge box
خشاب فشنگ
cartridge belt
نوار فشنگ
cartridge drive
درایوفشنگی
cartridge chamber
گلولهفشنگ
cartridge paper
کاغذ مخصوصنقاشی
toner cartridge
کارتریج جوهر
cartridge (rifle)
گلولهتفنگ
cartridge (shotgun)
گلولهتفنگشکاری
cartridge mixer
اجزایشیرآب
cartridge stem
ساقهکارتریج
game cartridge
محلورودیبازی
cartridge belt
فانوسقه
blank cartridge
فشنگ بی گلوله
rom cartridge
ROکارتریج
cartridge font
فونت کارتریج
solid state cartridge
کارتریج حالت جامد
solid state cartridge
کارتریج نیمه هادی
magnetic tape cartridge
کارتریج نوار مغناطیسی
cartridge actuated device
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
knife-blade cartridge fuse
فیوزفشنگیتیغهدار
film
فیلم
film
غشا
film
پرده نازک
film
فیلم سینما
film
سینما
film
غبار
film
فیلم عکاسی
film
تاری چشم فیلم برداشتن از
film
پوسته
x ray film
فیلم رونتگن
film badge
برگ شناسایی فیلم
film evaporator
تبخیر کننده پوسته
sheet film
فیلمصفحهای
cassette film
فیلمدوربین
unwatchable
[film, TV]
<adj.>
ارزش دیدن نداشته باشد
[فیلم یا تلویزیون]
roll film
فیلملولهای
film-strip
نوار فیلم
film-strips
نوار فیلم
film sprocket
پایهنگهدارفیلم
film speed
ضبطشتاب
film pack
جایفیلم
film leader
فیلم
film leader
سر
lidding film
کلاهک لیوان
film star
ستارهیکفیلم- سوپراستار
film disc
صفحهفیلم
thin film
لایه نازک
thin film
غشای نازک
film developer
سازنده فیلم
magnetic film
لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film
غشاء مغناطیسی
instruction film
فیلم درسی
instruction film
فیلم اموزشی
gas film
لایه یا قشر گازی
film reader
فیلم خوان
film resistor
مقاومت غشایی
film recorder
ضباط فیلم
film recorder
فیلم نگار
lidding film
سرپوش لیوان
reversal film
فیلم معکوس
positive film
فیلم مثبت
film badge
علامت تشعشعات اتمی
acetate film
پوسته استاتی
film cutout
فیوز پوستهای
acetate film
فیلم استاتی
oxide film
قشر اکسیدی
oxide film
لایه اکسیدی
film strip
نوار فیلم
oxidation film
قشر اکسید
negative film
فیلم منفی
The message of the film is that ...
پیام این فیلم این است که ...
She portrays a dancer in the film.
او
[زن]
نقش یک رقاص
[زن]
را در فیلم بازی می کند.
To take pictures. To photograph. To film.
عکس انداختن
film guide roller
حلقهراهنمایفیلم
Make three copies of each film.
از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
still video film disc
سطحفلاپیدیسک
magnetic film storage
ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic thin film
غشاء نازک مغناطیسی
magnetic thin film
فیلم نازک مغناطیسی
thick film circuit
مدار غشایی ضخیم
thin film circuit
مدار غشایی نازک
thin film memory
حافظه غشایی نازک
film advance mode
دکمه رد کردن فیلم
magnetic film memory
حافظه با فیلم مغناطیسی
film cassette chamber
محلقرارگیریفیلم
film drying cabinet
مخزنخشککنندهعکس
film rewind system
دستگاهپرگردانفیلم
film rewind knob
دکمهچرخشفیلم
film leader indicator
راهنمایفیلمخودکار
film guide rail
ریلراهنمایفیلم
magnetic thin film memory
حافظه فیلم نازک مغناطیسی
It was a sI'lly boring film (movie).
فیلم لوس وخنکی بود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com