Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (6 milliseconds)
English
Persian
cathode border
مرز کاتد
Other Matches
cathode
کاتد
cathode
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathode
قطب منفی
cathode
الکترودمنفی
cathode rays
اشعه کاتدی
cathode rays
پرتو کاتدی
cathode region
پهنه کاتد
cathode sputtering
کاتد پرانی
coated cathode
کاتد اندوده
cold cathode
کاتد سرد
cathode protection
حفافت کاتدی
cathode glow
فضای روشن کاتد
cathode follower
فزون ساز کاتدی
activated cathode
کاتد فعال شده
activation of a cathode
تحریک کاتد
arc cathode
کاتد جرقهای
arc cathode
کاتد قوسی
incandescent cathode
کاتد ملتهب
filament cathode
کاتد افروزهای
filamentary cathode
کاتد افروزهای
wehnelt cathode
کاتدونلت
virtual cathode
کاتد مجازی
thermionic cathode
کاتد گرم
pool cathode
کاتد مایع
cathode spot
لکه کاتدی
oxide cathode
کاتد اکسید اندود
hot cathode
کاتد ملتهب
dispenser cathode
کاتد جبران گر
heater cathode
کاتد با رشته گرمساز
hot cathode
کاتد گرم
border
مجاور بودن
at the border to
دم مرز به
border
حاشیه فرش
S-border
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
border
حاشیه زه
border
مرز
border
کناره
border
لبه دارکردن
border
حاشیه دار کردن
border
کنار
border
کران
border
زه
border
پشته
border
لبه گذاشتن
border
دوره
border
حریم
border
پشته خاکی
border
فضای اطراف متن نمایش داده شده یا چاپ گرفته شده
border
حاشیه گذاشتن
border
خط مرزی
border
کناره مرز
border
لبه
border
حاشیه
border
سرحد
border
سجاف کردن
mercury pool cathode
کاتد جیوهای
photo electric cathode
کاتد نور- برقی
peak cathode current
جریان کاتدی
peak cathode current
اوج
oxide coated cathode
کاتد اکسید اندود
hot cathode tube
لامپ با کاتد داغ
incandescent cathode discharge
تخلیه کاتد ملتهب
incandescent cathode lamp
لامپ کاتد ملتهب
pool cathode tube
لامپ مایع
ionic heated cathode
کاتد یونی
indirectly heated cathode
کاتد با رشته گرم ساز
grid cathode capacity
فرفیت بین شبکه و کاتد
cathode ray oscilloscope
نوسان نمای اشعه کاتدی
cathode dark space
فضای تاریک کاتد
cathode heating time
مدت گرم سازی کاتد
cathode pay tube
لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray oscillograph
موج نگار
cathode ray oscillograph
اشعه کاتدیک
cathode ray oscilloscope
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
directly heated cathode
کاتد افروزهای
cathode ray tude
لوله اشعه کاتدی
border crosser
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
purple border
حاشیهارغوانی
cartouche border
قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
carnation border
حاشیه گل میخکی که در فرش های آسیایی خصوصا هندی دیده می شود
baberpole border
شیرازه بافته شده از دو رنگ
border land
زمین مرزی
crab border
حاشیه خرچنگی
[فرش]
border installations
تاسیسات مرزی
turtle border
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
meander border
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
Kufic border
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
border guard
پلیس مرزبانی
border stone
جدول
border method
روش نواری
border line
خط راهنما
border line
خط کنار
border break
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
border stone
سنگ مرزی
border line
خط راهبر
border line
خط حاشیه
border post
ساختمانمرزبانی
herbaceous border
محوطهگیاهی
border police
پلیس مرزبانی
border break
ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
cathode ray tuning indicator
لامپ میزان نما
incandescent metallic oxid cathode
کاتد اکسید فلزی
peak cathode fault current
جریان نابهنجار کاتدی
hot cathode gas triode
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
curled leaf border
حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
border ditch irrigation
ابیاری نواری
border check irrigation
ابیاری نواری
smuggler
[of people across a border]
قاچاقچی آدم
[در سر مرز]
glow discharge cold cathode tube
لامپ مشتعل
He crossed the frontier(border-line).
ازمرز رد شد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com