Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
character disorder	اختلال منش
Other Matches
disorder	بی ترتیبی
disorder	بی نظمی
disorder	اختلال
disorder	برهم زدن مختل کردن
disorder	کسالت
disorder	بی ترتیبی اشفتگی
thought disorder	اختلال فکر
schizophreniform disorder	اختلال اسکیزوفرنی شکل
eating disorder	اختلال خورد و خوراک
dissociative disorder	اختلال گسستی
factitious disorder	اختلال ساختگی
schizoaffective disorder	اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
developmental disorder	اختلال رشدی
cyclic disorder	اختلال دورهای
somatization disorder	اختلال جسمانی کردن
somatoform disorder	اختلال جسمانی شکل
Pica [disorder]	هرزه خواری [پزشکی]
adaptive disorder	اختلالات سازگاری [روانشاسی]
adjustment disorder	اختلالات سازگاری [روانشاسی]
convulsive disorder	اختلال تشنجی
mental disorder	بیماری روانی
mental disorder	اختلال روانی
oppositional disorder	اختلال نافرمانی
organic disorder	اختلال عضوی
emotional disorder	اختلال هیجانی
mental disorder	اختلال مشاعیر
personality disorder	اختلال شخصیت
sexual disorder	اختلال جنسی
psychiatric disorder	اختلال روانی
conduct disorder	اختلال رفتاری
formal thought disorder	اختلال صوری فکر
generalized anxiety disorder	اختلال اضطراب فراگیر
content thought disorder	اختلال محتوایی فکر
bipolar affective disorder	اختلال عاطفی دو قطبی
shared paranoid disorder	اختلال پارانویایی مشترک
organic mental disorder	اختلال روانی عضوی
acute brain disorder	اختلال مغزی حاد
post traumatic stress disorder	اختلال فشار روانی پس اسیبی
character per second	کاراکتر درثانیه
character per second	دخشه در ثانیه
character	عدد صحیح خصوصیت
character	مجسم کردن شخصیت
character	نویسه
character	رقم
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character	حرف
character	یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character	صفت
character	سیرت
character	دخشه
character	شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character	علامت
character	دخشه کاراکتر
character	منش
in character <idiom>	مثل معمول
character	خیم
character	نهاد سیرت
character	صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character	خط
character	صفت اختصاصی
character	مونه
magnetic character	دخشه مغناطیسی
ionic character	خصلت یونی
illigal character	کاراکتر غیر مجاز
membership character	ویژگی عضویت
magnetic character	کاراکتر مغناطیسی
illigal character	کاراکتر غیرقانونی
exploitative character	منش بهره کش
escape character	کاراکتر گریز
functional character	دخشه وفیفه بندی
escape character	حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
escape character	ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
gap character	دخشه شکاف پر کن
genital character	منش تناسلی
global character	کاراکتر سراسری
graphic character	دخشه نگارهای
forbidden character	دخشه ممنوعه
illigal character	دخشه غیر مجاز
identification character	علامت مشخصه
most significant character	رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
separating character	دخشه جدا ساز
sign character	دخشه علامت نما
special character	دخشه
special character	ویژه
special character	دخشه ویژه
special character	علامت ویژه کاراکتر مخصوص
substitute character	حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
sync character	کاراکتر همگام
character actors	هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character correction	نمایشتغییرات
extended character	دکمهبازکنندهصفحه
He has a clean character.	اخلاقا" آدم سالمی است
historic character	[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
out of character [OOC]	دور از منش من
character actor	هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
rub out character	دخشه پاک کن
reserved character	حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
new line character	دخشه تعویض سطر
nongraphic character	کاراکتر غیر گرافیکی
null character	دخشه پوچ
null character	کاراکتر تهی
numeric character	دخشه عددی
numeric character	کاراکتر عددی
optical character	دخشه نوری
optical character	کاراکتر نوری
oral character	منش دهانی
pad character	حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
pad character	کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
receptive character	منش پذیرا
reserved character	کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
reserved character	فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
aknowledge character	کاراکتر مورد قبول
character generator	مولد کاراکتر
character graphics	نگاره سازی دخشهای
character guidance	راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
character map	شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
character neurosis	روان رنجوری منش
character per inch	دخشه در اینچ
character per inch	کاراکتر دراینچ
character pitch	تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
character pitch	pica
character pitch	type elite
character printer	چاپگر دخشهای
character printer	چاپگرعلامتی
character printer	چاپگر کاراکتری
character reader	دخشه خوان
character generator	دخشه زا
character fill	پر کردن کاراکترها
alphanumeric character	دخشههای الفبا عددی
anal character	منش مقعدی
backspace character	دخشه پسبرد
bell character	کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
blank character	دخشه
blank character	فاصله
blank character	کاراکتر تهی
blank character	کاراکتر جای خالی
blank character	دخشه فاصله
character analysis	تحلیل منش
character checking	تست کاراکتری
character code	رمز دخشهای
character code	کد کاراکتری
character code	رمز کاراکتر
character density	تراکم دخشه ها
character density	تراکم کاراکترها
character recognition	تشخیص کاراکتر
erase character	دخته پاک کن
coded character	دخشه رمزی
character trait	صفت منشی
check character	دخشه مقابلهای
enquiry character	کاراکتر پرس و جو
check character	علامت مقابلهای
check character	کاراکتر مقابلهای
compliant character	منش تسلیم گر
control character	دخشه کنترل
control character	علامت کنترلی
control character	دخشه کنترلی
control character	کاراکتر کنترلی
character recognition	دخشه شناسی
erase character	حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
crc character	کاراکتر CRC
character set	دخشکان
character set	مجموعه علائم
escape character	کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
character set	دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
character sketch	شمایل
character training	پرورش منش
character string	رشته دخشهای
character string	رشته کاراکتری
character table	جدول شناسایی
character template	مبدل کاراکتری
ascii character set	مجموعه کاراکترهای اسکی
universal character set	مجموعه کاراکترهای جهانی
wild card character	نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
There is not a single stain on your character .	هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد
accuracy control character	دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
alphabetic character set	الفبا را می سازند
extended character set	مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
form feed character	کاراکتر تغذیه فرم
dot matrix character	کاراکتر ماتریس نقطهای
alphabetic character set	رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
alphabetic character set	حروفی که
error control character	کاراکتر کنترل خطا
fully formed character	کاراکتر تمام شکل یافته
negative acknowledge character	کاراکتر تصدیق منفی
optical character reader	کاراکترنوری خوان
optical character recognition	تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
optical character reader	دخشه خوان نوری
partial ionioc character	خصلت جزیی یونی
passive aggressive character	منش نافعال- پرخاشگر
character oriented protocol	پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
print control character	کاراکتر کنترل چاپ
line feed character	دخشه تعویض پذیر
character mapped display	نمایش طرح دخشهای
communication control character	کاراکتر کنترل ارتباطی
character based program	برنامه مبتنی بر کاراکتر
character based program	برنامه دخشه
numeric character set	دخشگان عددی
magnetic ink character reader	دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
magnetic ink character recognition	تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
variable length character encoding	رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com