English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
chemical weapon جنگ افزار شیمیایی
Other Matches
weapon مسلح شده
weapon اسلحه
weapon مسلح کردن
weapon اسلحه حربه
weapon سلاح
weapon جنگ افزار
weapon alpha نوعی خرج انفجاری عمقی موشکی
salted weapon جنگ افزار اتمی که قدرت رادیواکتیو ان تشدید شده باشد
operational weapon جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
operational weapon جنگ افزار عملیاتی
offensive weapon الت قتاله
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
offensive weapon سلاح خطرناک
offensive weapon سلاح تهاجمی
nominal weapon جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
light weapon جنگ افزار سبک
lethal weapon الت قتاله
kiloton weapon جنگ افزار اتمی که قدرت انفجاران برابر هزار تن تی ان تی است
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
kiloton weapon جنگ افزار یک کیلوتنی
guided weapon جنگ افزار هدایت شونده
heavy weapon سلاح و جنگ افزار سنگین
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
weapon carrier حامل جنگ افزار
weapon carrier کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
weapon debries بقایای ترکش اتمی
to carry a weapon مسلح بودن
atomic weapon جنگ افزار اتمی
to carry a weapon اسلحه ای با خود حمل کردن
weapon system سیستم جنگ افزارها
automatic weapon جنگ افزار خودکار
automatic weapon سلاح خودکار
biological weapon جنگ افزار میکربی
parts of the weapon اجزایسلاح
weapon troops یکانها ادوات
weapon troops قسمتهای ادوات
weapon system مدل جنگ افزارها
weapon selector مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
weapon platoon دسته ادوات
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
to pack a weapon [colloquial] مسلح بودن
crew served weapon جنگ افزار اجتماعی
crew served weapon جنگ افزار خدمه دار
heavy assault weapon جنگ افزار هجومی سنگین
to pack a weapon [colloquial] اسلحه ای با خود حمل کردن
chemical شیمیایی
chemical ماده شیمیایی دارویی
chemical کیمیایی
air defense weapon control case روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
chemical alarm اعلام خطر شیمیایی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
physio chemical وابسته به شیمی فیزیکی
chemical bond پیوند شیمیایی
chemical bonding تشکیل پیوند شیمیایی
chemical bonding پیوندشیمیایی
chemical combination ترکیب شیمیایی
chemical compound ترکیب شیمیایی
chemical consolidation تزریق شیمیایی
chemical grouting تزریق شیمیایی
chemical injection تزریق شیمیایی
chemical analysis تجزیه شیمیایی
chemical feedstock مواد اولیه شیمیایی
chemical wash کهنه شور یا دواشور نمودن فرش با کلر و خاکستر چوب جهت ملایم کردن رنگ ها و افزایش طول عمر ظاهری و غیر حقیقی فرش
chemical abstracts چکیدههای شیمی
chemical treatment رفتارشیمیایی
chemical affinity میل ترکیبی شیمیایی
chemical agent عامل شیمیایی
chemical agent ماده شیمیایی
chemical reaction واکنش شیمیایی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
chemical analyse تجزیه شیمیایی
chemical defense پدافند شیمیایی
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
chemical shift جابجایی شیمیایی
chemical sense حس شیمیایی
chemical security حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical security تامین شیمیایی
chemical research پژوهش شیمیایی
chemical reactor واکنشگاه شیمیایی
chemical fuel سوخت شیمیایی
chemical properties خواص شیمیایی
chemical pollution الودگی شیمیایی
chemical physics فیزیک شیمیایی
chemical operations عملیات شیمیایی
chemical munition سلاح شیمیایی
chemical kinetics سینتیک شیمیایی
chemical industries صنایع شیمیایی
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
chemical herbicide علف کش شیمیایی
chemical equivalent هم ارز شیمیایی
chemical energy انرژی شیمیایی
chemical engineering مهندسی شیمی
chemical equilibrium تعادل شیمیایی
chemical deposits نهشتهای شیمیایی
chemical weathering هوازدگی شیمیایی
chemical exchange تبادل شیمیایی
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
chemical survey تجسس شیمیایی
chemical species گونههای شیمیایی
chemical element عنصر شیمیایی
chemical biological and radiological میکربی ورادیولوژیکی
chemical oxygen demand نیاز شیمیایی اکسیژن
chemical biological and radiological شیمیایی
nuclear biological chemical شیمیایی میکربی هستهای
chemical shift non equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
chemical shift equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com