Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
chimney flow
دودکش
chimney flow
سوراخ تنور
Other Matches
chimney
بخاری دیواری
chimney
دودکش
chimney
بخاری
chimney
کوره
chimney
نک
chimney-can
سر دودکش
chimney
تنوره
chimney
لوله
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
chimney-hood
سر دودکش
chimney-pot
سر دودکش
chimney-piece
آذین شومینه
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
chimney-shaft
ساقه دودکش
chimney-shaft
میله دودکش
chimney-stack
[دودکشی با یک یا دو دور رو آجری]
chimney-stalk
دودکش کوره ای
chimney-throat
دود رو دودکش
chimney-tun
دودکش کوره ای
chimney-throat
گلوی دودکش
chimney-top
تاج دودکش
[روی بام]
chimney-waist
کمرگاه دودکش
chimney-flue
دود رو شومینه
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
chimney stalk
دودکش کارخانه
chimney sweeper
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
chimney connection
دودکشمرتبطکننده
chimney sweeps
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweeps
دودکش پاک کن
chimney sweep
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep
دودکش پاک کن
the smoke goes up the chimney
دودوازدودکش بالامی رود
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
factory chimney
دودکش کارخانه
chimney stalk
ان قسمت ازدودکش که ازسقف بیرون است
chimney shaft
دودکش کورهای
chimney-crane
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
chimney-corner
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
chimney-cheek
[کناره باز شومینه]
chimney-breast
[بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
chimney-bar
[نعل درگاه برای شومینه که اغلب از آهن مسطح به شکل اچ یا تی است.]
chimney-back
صفحه پشت بخاری
chimney-arch
قوس شومینه
chimney flashing
درزبندی دودکش
chimney piece
پیش بخاری
chimney piece
ارایش روی بخاری
lamp chimney
لوله لامپا
chimney-wing
بغله های شومینه
chimney pot
سردودکش
chimney pot
کلاهک دودکش
chimney pots
سردودکش
chimney pots
کلاهک دودکش
chimney stack
دودکش
chimney stack
میله دودکش
chimney stacks
دودکش
chimney stacks
میله دودکش
chimney breasts
سینه بخاری
chimney breast
سینه بخاری
The chimney doesnt have enough draft .
این دود کش خوب هوانمی کشد
to flow over
لبریزشدن
flow
سلیس بودن
flow
بده شریدن
flow
گردش
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
روند
flow
روانی
over flow
لبریز شدن
flow
مد
out flow
برون ریز
over flow
سر ریز
over flow
طغیان ریزش
over flow
لبریزی
flow
سلاست
flow
جاری بودن روان شدن
to flow over
سر رفتن
to flow over
طغیان کردن
flow
بده
flow
جاری شدن
flow
حرکت داده در یک سیستم
flow
مدیریت جریان داده
flow
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow
جریان
flow
جریان جاری کردن
flow
حرکت به نرمی
flow
حرکت متناوب
flow
روانی سلاست
flow
ناشی شدن فلو
flow
لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow
سیلان
to go with the flow
<idiom>
در مسیر نظام عمومی رفتن
[اصطلاح مجازی]
rapid flow
جریان سریع
rate of flow
میزان جریان
program flow
روند برنامه
shear flow
جریان نیروی برشی
permanent flow
ابدهی دایمی
radial flow
جریان شعاعی
permanent flow
بده دایمی
permanent flow
بده پایدار
permanent flow
بده همیشگی
permanent flow
بده پایا
poiseuille flow
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
program flow
گردش برنامه
permanent flow
ابدهی پایا
out flow of labor
خروج نیروی کار
oil flow
جریان روغن
laminar flow
جریان لایهای
laminar flow
جریان خطی
laminar flow
جریان ارام
gold flow
جریان طلا
gold flow
انتقال طلا
laminal flow
جریان خطی
heat flow
جریان گرما
information flow
روانه خبر
line of flow
خط جریان
mewtonian flow
جریان نیوتنی
non unifor flow
جریان غیریکنواخت
money flow
جریان پول
molecular flow
جریان مولکولی
mixed flow
جریان مرکب
minimum flow
اب کاستی
mass flow
دبی جرمی
magnetic flow
شار مغناطیسی
ion flow
جریان یونی
rate of flow
بده
rate of flow
دبی
tranquil flow
جریان اسوده
transient flow
جریان گداز
turbulent flow
جریان متلاطم
turbulent flow
جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
turbulent flow
جریان اشفته
uniform flow
جریان یکنواخت
unsteady flow
جریان غیرماندگار
viscous flow
جریان جسبناک یا ناروان
vortex flow
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
air flow
جریانهوا
flow bean
توپکدرگردش
flow tube
تیوبدرگردش
lava flow
جریانگدازه
underground flow
جریانزیرزمینی
traffic flow
کشش عبور ومرور
traffic flow
کشش ترافیک
upward flow
جریان رو به بالا
return flow
جریان برگشت
rotation flow
شارش دورانی
rotation flow
شارش چرخشی
single flow
راه یک طرفه
single flow
جاده یک مسیره
sinuous flow
جریان موجی
steady flow
جریان ماندگار
steady flow
جریان دائمی
steady flow
جریان دائم
steady flow
جریان لایه وار
stramline flow
جریان موازی یابی ممانعت
streamline flow
جریان خطی
subcritical flow
جریان رودخانهای
subsonic flow
جریان مادون صوت
supercritical flow
جریان سیلابی
swinging of flow
نوسانات عرضی جریان
Every flow must have its ebb.
<proverb>
هر فرازى نشیبى دارد.
flow chip
براده پیوسته
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
critical flow
جریان بحرانی
cretical flow
جریان بحرانی
control flow
روند کنترل
control flow
گردش کنترل
contra flow
خلاف جهت
contra flow
جهت مخالف
continuous flow
جریان با دبی ثابت
continuity of flow
پیوستگی جریان
consistent flow
جریان دائمی
conical flow
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
commodity flow
جریان کالا
current flow
شار جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
data flow
گردش داده ها
equilibrium flow
جریان متعادل
energy flow
شارش انرژی
energy flow
سیلان انرژی
energy flow
جریان انرژی
electron flow
سیلان الکترون ها
electron flow
فلوی الکترون
electron flow
جریان الکترونی
ebb and flow
جزرومد
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
diagonal flow
جریان مورب
data flow
روند داده ها
circular flow
جریان دوری
circular flow
جریان دایرهای
flow charts
شمای عملیات
flow charts
نمودارچرخش کار
flow charts
نمودار گردش کار
flow charts
نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts
نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart
نمودارگردشی
flow chart
شمای عملیات
flow chart
نمودارچرخش کار
flow chart
نمودار گردش کار
flow chart
نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts
نمودارگردشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com