Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
class barrier
مانع طبقهای
Other Matches
barrier
مرز
barrier
سد
barrier
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier
دیواره
barrier
مانع
barrier
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barrier
راه کسی را بستن
barrier
حصار
barrier
نرده
barrier spacing
مرزبندی کردن
barrier spacing
فاصله بین موانع
barrier reef
مرجان سنگ ساحلی
barrier reef
سد اب سنگی
barrier penetration
نفوذ در سد
barrier reef
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
barrier patrol
گشتی مامور موانع
barrier plan
طرح موانع
sound barrier
مانع صوتی
trade barrier
مانع تجارتی
barrier inspection
بازدید کنار جاده
barrier layer
لایه سدی
barrier layer
بند الکترونی
barrier inspection
بازدید ازموانع
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
barrier light
نورافکن ساحلی
arresting barrier
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
crush barrier
حصار
antisubmarine barrier
سد ضدزیردریایی
antisubmarine barrier
مانع ضد زیردریایی
barrier minefield
میدان مین سد کننده
barrier minefield
میدان مین داخل مانع
activation barrier
سد فعال سازی
barrier patrol
ناو گشتی سد کننده
barrier light
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
barrier tactics
فن استفاده از موانع
depletion barrier
ناحیه تخلیه
covering barrier
مانع پوششی
rear barrier
حد عقب سپاه یا لشگر
barrier material
مواد لازم برای ساختن موانع
protective barrier
سد حفافتی
protective barrier
مانع حمایتی
protective barrier
سد حمایتی
covering barrier
مانع پوشاننده
potential barrier
سد هستهای
potential barrier
سد پتانسیل
potential barrier
پشته پتانسیل
energy barrier
سد انرژی
fire barrier
اتش بر
barrier-free
بدون حائل
barrier tactics
تاکتیک تهیه موانع
barrier to entry
منع ورود به صنعت
crash barrier
حصار کنار جاده
barrier support
نگهدارندهمانع
barrier lamp
لامپاحتیاطرویمانع
trade barrier
قید و بند تجارتی
trade barrier
ممانعت تجاری
trade barrier
مانع تجارت
barrier layer detector
اشکارساز لایه سدی
barrier layer cell
سلول لایه سدی
barrier layer cell
پیل نور برقی مجاورتی
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
contact potential barrier
پشته پتانسیل مجاورتی
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
barrier penetration by particles
نفوذ ذرات در سد
crossing barrier mechanism
قالبفلزی
barrier combat air patrol
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
barrier combat air patrol
گشتی مرزی هوایی
the th class p
برنامه دانشپایه ششم
second class
فرعی
second class
درجه 2
first class
طبقه یک
first class
درجه اول
first class
بهترین
first class
درجه یک
second class
دومین مرتبه
second class
دومین درجه
second class
وسط
second class
درجه دوم
first class
ممتاز
third class
سومین دسته
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
سومین دسته
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
class
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class
دانشپایه
class
رده
class
محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
class
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class
ردیف
class
قشر
class
هماموزگان
class
طبقه بندی کردن رده
first-class
درخورمردم طبقه یک بهترین
first-class
درجه اول
second-class
درجه دوم
class
نوع
class
زمره جور
class
طبقه
class
دسته
class
کلاس
class
رسته گروه
second class
درجه دو
first class
فرست کلاس
first class brick
اجر خوب پخته شده
insulation class
کلاس ایزولاسیون
he stands first in his class
اول است
he stands first in his class
او در کلاس خود
first class lever
اهرم نوع اول
insulation class
کلاس عایق بندی
superordinate class
طبقه فراگیر
private first class
سرباز یکم
private first class
سربازیکم
intellectual class
طبقه روشنگر
first class cricket
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
first class brick
اجر درجه یک
laboring class
طبقه کارگر
leisure class
طبقه مرفه
non producing class
طبقه نامولد
first class brick
اجر قرمز
ruling class
طبقه حاکم
high-class
کهبد
high-class
مرغوب
high-class
درجه یک
lower class
طبقه اجتماعی کم درآمد
lower class
طبقه پایین جامعه
class ring
حلقهطبقهای
lower class
طبقه سوم
[اجتماع]
first-class cabin
قسمتclass_first
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع
standard class
درجه استاندارد
evening class
مدرسهشبانه
economy class
اکونومی کلاس
economy class
درجه توریستی
He is at the bottom of the class.
اوشاگرد آخر کلاس است
word class
ردهایازلغاتمثلاسم صفت فعل و...
top-class
عالی بااستانداردبالا
lower class
طبقه محروم
high-class
والا مقام
high-class
از طبقات بالا
lower class
سطح پایین
[اجتماع]
lower class
بی کلاس
[در جامعه]
second class lever
اهرم نوع دوم
second class ticket
بلیت درجه دوم
sergeant first class
گروهبان دوم
sergeant first class
استوار دوم
social class
طبقه اجتماعی
soil class
طبقه بندی خاک
spectral class
گونه طیقی
spectral class
طبقه بینابی
subordinate class
طبقه وابسته
third class lever
اهرم نوع سوم
third class road
جاده درجه سه
toiling class
طبقه رنجبر
lower class
طبقه عوام
high-class
بلندپایه
reception class
اولینکلاسیکهبچههامیروند
class i property
کالای طبقه 1
class consciousness
اگاهی طبقهای
class c amplifier
فزون ساز درجه سی
class book
کتاب کلاسی
class b amplifier
فزون ساز درجه ب
class b allotment
کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
class ab amplifier
فزون ساز درجه ا ب
class a amplifier
فزون ساز درجه ا
capitalist class
طبقه سرمایه دار
class consciousness
شعور طبقهای
class culture
فرهنگ طبقهای
class i installation
تاسیسات اماد طبقه 1
class i installation
انبار اماد طبقه 1
class i activity
اجرای اماد طبقه 1
class i activity
فعالیت امادی طبقه 1
class f allotment
کسورات حق مسکن
class e allotment
کسورات اقساط ماهیانه
class distinctions
اختلاف طبقاتی
class d allotment
کسورات بیمه
bourgeois class
طبقه بورژوا
bourgeois class
طبقه سوداگر
upper class
طبقه مرفه
upper class
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class
وابسته به طبقات بالای اجتماع
working class
مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
working class
طبقه کارگر
class-consciousness
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
upper class
طبقه بالا
middle class
طبقه متوسط
middle class
طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
age class
رده سالخور
age class
رده سنی
world-class
در سطح جهانی
world class
در سطح جهانی
lower class
طبقه پایین
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
class conscious
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
first class brick
اجر ممتاز
class struggle
مبارزه طبقاتی
class structure
ساخت طبقاتی
class status
پایگاه طبقهای
class q allotment
کسورات حق مسکن درجه داران
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com