Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
clearance space
چاک
Other Matches
clearance
فاصله
clearance
ترخیص گمرکی
clearance
ترخیص
clearance
تصفیه
clearance
تهاتر
clearance
بازی
clearance
فضای بازی
clearance
هوا فضای خالی فاصله
clearance
مجوز دستیابی به یک فایل
clearance
فضای بیکار
clearance
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance
اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance
مفاصا
clearance
برداشتن مانع
clearance
گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance
ترخیص کالا ازگمرک
clearance
اختیار
clearance
اجازه زدودگی
clearance
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance
تولرانس
clearance
فاصله باز
clearance
صلاحیت
clearance
تعیین صلاحیت کردن
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance inwards
مجوز ورود کشتی
clearance rate
نواخت مین روبی
clearance rate
نواخت جمع کردن مین
valve clearance
لقی سوپاپ
clearance volume
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
crest clearance
بازی نوک پیچ
customs clearance
ترخیص از گمرک
clearance inwards
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards
ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance in ward
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
approach clearance
اجازه تقرب
approach clearance
اجازه فرود
certificate of clearance
مفاصا حساب
clearance angle
زاویه ازاد
clearance capacity
فرفیت تخلیه بار
clearance capacity
فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance diagram
قواره
clearance fit
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance from obligation
برائت ذمه
tooth clearance
بازی دندانه
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
minus clearance
تولرانس منفی
site clearance
تخلیه کارگاه
presumption of clearance
اصل برائت
presumption of clearance
فرض برائت درامور مدنی
security clearance
داشتن صلاحیت خدمتی
security clearance
برگ عدم سوء پیشینه
security clearance
تاییدصلاحیت
road clearance
تخلیه جاده
road clearance
تخلیه کردن جاده
road clearance
انضباط و نظم حرکت در جاده
mine clearance
مین روبی کردن
mine clearance
پاک کردن مین
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
excess clearance
تولرانس زیاده از حد
fitting clearance
بازی مناسب
flight clearance
اجازه پرواز
clearance sales
فروش به منظور تصفیه حراج
flight clearance
تعیین امنیت پرواز
security clearance
تایید صلاحیت کردن
height clearance
ارتفاع مجاز
clearance sale
فروش به منظور تصفیه حراج
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
hot valve clearance
فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
air traffic control clearance
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
bankers automated clearance system
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
to space out
زیاد فاصله دادن گشادترکردن
inner space
داخل منظومه شمسی
second space
فضایسوم
first space
فضاینخستین
space
میدان
space
فضای خالی
space
فاصله مدت
space
محوطه
space
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
space
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space
فضای خالی بین حروف یا خط ها
space
گسترش دادن متن
space
فاصله
space
جا
space
میدان صحن
space
مکان
space
جا فاصله مدت
space
فضا
space
جا فاصله
space
وسعت
to space out
پرت شدن حواس
space
فرصت
to space out
پریشان خیال شدن
space
مهلت
space
مدت معین
space
زمان کوتاه
space
مساحت
to space out
غش کردن
to space out
بیهوش شدن
space
جای خالی
space
دوره درفضا جا دادن
space
فاصله دادن فاصله داشتن
space
فاصله گذاشتن
space heater
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
space platform
پایگاه فضایی
space isomerism
همپاری فضایی
space geametry
هندسه فضایی
space isomerism
ایزومری فضایی
space lattice
شبکه فضائی
space medicine
پزشکی فضایی
space medicine
پزشکی فضانوردی
space mark
علامت فاصله گذاری
space lattice
شبکه فضایی
space relations
روابط فضایی
space framing
قالب بندی فضائی
space perception
ادراک فضایی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
space condition
حالت فاصله
space charge
بار پیرامونی
shed space
فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
space broker
کارگزار امور تبلیغات
shed space
انبار چندراهه
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single space
تک فاصله تو هم
space above property
فضای قسمت بالای ملک
space bar
فاصله زن
space charge
ناحیه بار فضا
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
space condition
شرط فاصله
space frame
قاب سه بعدی
space flight
پرواز فضایی
space factor
ضریب فضاگیری
space error
خطای فضایی
space defense
پدافند از فضا
space defense
پدافند فضایی
space current
جریان پیرامون
space craft
فضاپیما
space bar
فاصله گذار
space platform
ایستگاه فضایی
Space Invaders
نوعیبازیکامپیوتری
space capsule
بخشیازفضاپیماکهمردم درفضارابهزمینبازمیگرداند
storage space
فضایذخیره
linear space
فضای برداری
[ریاضی]
vector space
فضای خطی
[ریاضی]
linear space
فضای خطی
[ریاضی]
topological space
فضای توپولوژیک
[ریاضی]
green space
فضایسبز
expansion space
فضایانبساط
combustion space
فضایسوخت
We are short of space here .
اینجا جا کم داریم
Euclidean space
فضای اقلیدسی
[ریاضی]
ends space
فاصله بین تارها
[تراکم تارها]
metric space
فضای متریک
[ریاضی]
metric space
فضای متری
[ریاضی]
inner product space
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
three-dimensional space
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
vector space
فضای برداری
[ریاضی]
clear space
فضایباز
space age
دوران کیهان
space vehicle
فضا پیما
space time
اتوبوس فضایی
space time
شاتل فضایی
space time
جاگاه
space time
بعدچهارم
space time
دستگاه چهار بعدی
space ship
سفینه فضایی
space ship
spacecraft
space ship
فضاکشتی
space ship
ناویز
space ship
کشتی فضایی سفینه فضایی
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
the infinite space
فضای بیکران لاینتاهی
space age
عصر فضا
work space
فضای دایر
white space
فاصله سفید
vacant space
محل خالی
vacant space
جای خالی
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
triple space
دو خط درمیان کردن
triple space
دو سطر در میان
to occupy much space
فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
space radiation
تشعشع رادیویی
dead space
ناحیه کور
dead space
فضای راکد
dead space
فضای مرده
danger space
فضای هوایی خطرناک
danger space
فضای خطرناک
curvature of space
خمیدگی فضا
curvature of space
انحنای فضا
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
crawl space
خزیده رو
dead space
زاویه بیروح فضای کور
deep space
فضای خارج از منضومه شمسی
free space
فضای خالی
free space
فضای ازاد
floor space
سطح بنا
floor space
فضای اشکوب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com