English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
collision frequency فراوانی برخورد
Other Matches
collision تصادم
collision برخورد
collision تصادف
collision برخورد کردن برخورد تصادف کردن
collision ضربه
collision تلاقی
to come in to collision تصادف کردن
to come in to collision تصادم کردن
come into collision تصادف کردن
collision course اختلافنظر
come into collision تصادم کردن
near collision فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
near collision حالت نزدیک برخورد دوهواپیما
probability of collision احتمال برخورد
elastic collision برخورد کشسان
elastic collision برخورد الاستیک
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
inelastic collision برخورد ناکشسان
collision energy انرژی برخورد
head on collision برخوردشاخ به شاخ
head on collision برخورد رودررو
galncing collision برخورد پهلو به پهلو
collision rate نرخ برخورد
collision bulkhead دیواره ضد تصادم
collision rate میزان برخورد
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
collision of the second kind برخورد نوع دوم
collision of the first kind برخورد نوع اول
collision ionization یونش برخوردی
collision rate سرعت برخورد
collision excitation تحریک برخوردی
effective collision برخورد موثر
collision risk خطر تصادم
collision detection تشخیص تصادم
collision bulkhead دیواره نشکن
collision course interception تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
collision coverage شمول جبران تصادمات
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
collision detection تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد
The two cars had a head –on collision. دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
anti collision light چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
effective collision cross section سطح مقطع برخورد موثر
total effective collision cross section سطح مقطع موثر کل
frequency فراوانی
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency فرکانس
frequency تواتر
frequency تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency فراوانی تردد
frequency فرکانس تناوب
frequency بسامد
frequency تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency کثرت وقوع
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency تکرار
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
frequency separation جداسازی فرکانس
frequency shift انحراف یا شیفت فرکانس
frequency sweep انحراف یا شیفت فرکانس
frequency stability پایداری فرکانس
frequency spectrum طیف فرکانس
frequency spectrum بیناب فرکانس
frequency stabilizer پایدارکننده فرکانس
frequency standard استاندارد فرکانس
frequency stabilization پایدار نمودن فرکانس
frequency tolerance میزان تغییر مجاز فرکانس
image frequency فرکانس تصویر
idle frequency فرکانس بی باری
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
high frequency فرکانس بالا
high frequency بسامد بالا
high frequency پربسامد
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
frequency table جدول بسامد
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
group frequency بسامد گروهی
fundamental frequency بسامد اصلی
frequency variation تغییر یا نوسان فرکانس
frequency tuning تنظیم فرکانس
frequency triplication تریپلاژ فرکانس
frequency tripler دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency transformer مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
impluse frequency فرکانس پالس
frequency response خم دامنه- بسامد
frequency of oscillations فرکانس نوسان
frequency of calls تراکم مکالمه
frequency of calls تراکم ترافیک
frequency multiplier چند برابرکننده فرکانس
frequency multiplication افزایش فرکانس
frequency monitor دستگاه کنترل فرکانس
frequency modulation تلفیق فرکانس
frequency modulation مدولاسیون فرکانس
frequency modulation تحمیل بسامدی
frequency modulation تلفیق بسامدی
frequency modulated مدوله فرکانس
frequency mixture ترکیب فرکانس
frequency mixing ترکیب فرکانس
frequency mixer مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
quenching frequency فرکانس نوسان
frequency of resonance فرکانس رزونانس
frequency of vibration تکرار ارتعاش
frequency response واکنش بسامدی
frequency respone پاسخ فرکانس
frequency resistering ثبت و ضبط فرکانس
frequency relay رله سلکتیو
frequency regulator رگولاتور فرکانس
frequency region ناحیه فرکانس
frequency region حیطه فرکانس
frequency recorder ضباط فرکانس
frequency recorder ثبات فرکانس
frequency range محدوده فرکانس نامی
frequency range حیطه فرکانس نامی
frequency polygon نمودار چند ضلعی بسامد
frequency plan طرح فرکانس
frequency parameter پارامتر فرکانس
frequency modulator مدولاتور فرکانس
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
video frequency فرکانس ویدئو
sonic frequency بسامد صوتی
resting frequency بسامد سکوت
voice frequency بسامد صدایی
resonant frequency بسامد همنوا
relative frequency بسامد نسبی
radian frequency فرکانس زاویهای
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency فرکانس بالا
radio frequency فرکانس رادیویی
picture frequency فرکانس تصویر
picture frequency بسامد تصویر
observed frequency بسامد مشاهده شده
nominal frequency فرکانس نامی
sound frequency بسامد صوتی
telegraphic frequency فرکانس تلگرافی
telephone frequency بسامه تلفنی
wave frequency بسامد موج
video frequency بسامد ویدئو
vibrational frequency بسامد ارتعاش
very low frequency فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
very high frequency فرکانس خیلی زیاد
ultrahigh frequency ابرفرکانس
ultrahigh frequency فرکانس فوق العاده زیاد
ultrahigh frequency بسامد ماوراء زیاد
word frequency بسامد واژگانی
frequency function تابع تکرار [ریاضی]
threshold frequency بسامد استانه
thershold frequency بسامد استانه
theoretical frequency بسامد نظری
telephone frequency فرکانس صحبت
natural frequency فرکانس طبیعی
natural frequency بسامد طبیعی
modulation frequency فرکانس مدولاسیون
limiting frequency بسامد حدی
lift frequency تعداددفعات حمل بار
lift frequency تناوب حمل و نقل
law of frequency قانون بسامد
intermediate frequency فرکانس میانی
intermediate frequency فرکانس میانه
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
input frequency فرکانس ورودی
input frequency فرکانس اولیه
infrasonic frequency فرکانس مادون صوت
inermediate frequency بسامد واسطه
industrial frequency فرکانس صنعتی
impluse frequency فرکانس ضربان
line frequency فرکانس شبکه
line frequency فرکانس خط
low frequency بسامد کم
modulation frequency بسامد تلفیق
medium frequency فرکانس میانه
medium frequency بسامد متوسط
measuring frequency فرکانس سنجش
maximum frequency فرکانس حداکثر
marginal frequency بسامد کناری
mains frequency فرکانس شبکه
low frequency فرکانس پایین
low frequency فرکانس کم
low frequency کم بسامد
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
impluse frequency فرکانس پولز
frequency meter بسامد سنج
frequency convertor مبدل فرکانس
critical frequency فرکانس مرزی
critical frequency فرکانس بحرانی
cumulative frequency فراوانی متراکم
cumulative frequency تجمعی
frequency constant ثابت فرکانس
cut off frequency بسامد قطع
demand frequency نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
doppler frequency جابجایی دوپلر
double frequency فرکانس دوبل
expected frequency فراوانی مورد انتظار
field frequency بسامد میدان
flow frequency بسامد بدهها
frame frequency بسامد صحنه
frequency accuracy دقت فرکانس
clock frequency بسامد زمان سنجی
circular frequency تکرار دورانی
frequency converter تغییردهنده بسامد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com