Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
command driven software
نرم افزار فرمان گرا
Other Matches
menu driven software
نرم افزارهای فهرست گرا
software command language
زبان فرمانی نرم افزاری
self driven
خود کار
driven
انجام شده توسط چیزی
self driven
خودرو
driven
گردنده
driven
رانده
driven
رانده شده
driven
معماری کامپیوتر که دستورات یک بار اجرا می شوند و ترتیب کنترل دریافت میشود
driven
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
driven well
چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند
menu driven
گزینشی
even driven program
برنامه رویدادی
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
gasoline driven
محرکه بنزینی
interrupt driven
وقفه گرا
driven pile
شمع کوبیده
menu driven
فهرستی
menu driven program
برنامه منودار
menu driven program
برنامه بافهرست انتخاب تنظیم شده
power driven vessel
یگان شناور موتوری
Left out of one place and driven away from another.
<proverb>
از آنجا مانده از اینجا رانده .
weight-driven clock mechanism
مکانیزم ساعتپانولدار
diesel driven generation set
دستگاه محرکه دیزلی
patron-driven acquisition
[PDA]
[library]
کسب بر طبق
[درخواست]
مشتری
[کتابخانه]
software
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
software
که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
software
نرم افزار
software
مجموعه کامل برنامه ها
software documents
مستندات نرم افزاری
software development
توسعه نرم افزاری
software contigration
پیکربندی نرم افزار
software compatible
سازگاری نرم افزاری
software compatible
همسازی نرم افزاری
software engineering
مهندسی نرم افزار
software encryption
پنهان کردن نرم افزاری
software engineering
مهندس نرم افزار
canned software
نرم افزار اماده
software engineer
مهندس نرم افزار
bundled software
نرم افزار همراه
bespoke software
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
bundled software
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
software compatible
نرم افزار سازگار
software compatability
سازگاری نرم افزاری
library software
نرم افزار کتابخانهای
mathematical software
نرم افزار ریاضی
manufacturer's software
نرم افزار سازنده
compatible software
نرم افزار سازگار
packaged software
نرم افزار بستهای
packaged software
بسته پیش نوشته
presentation software
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
scalable software
برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
custom software
نرم افزار مشتری
communications software
نرم افزار مخابراتی
software base
مبنای نرم افزار
software broker
دلال نرم افزار
software company
شرکت نرم افزاری
integrated software
نرم افزار مجتمع
wizard
[software]
دستیار
software security
امنیت نرم افزاری
software science
علم نرم افزار
software resources
منابع نرم افزار
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
software publisher
ناشر نرم افزار
software protection
حفافت نرم افزاری
software tool
ابزار نرم افزار
software product
محصول نرم افزاری
software switch
گزینه نرم افزاری
statistical software
نرم افزار اماری
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
toolkit software
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
systems software
نرم افزار سیستم
system software
نرم افزار سیستم
business software
نرم افزارهای تجاری
software transportability
قابلیت انتقال نرم افزاری
software system
سیستم نرم افزاری
software portability
قابلیت حمل نرم افزار
software piracy
دزدی نرم افزار
software license
مجوز نرم افزار
anthropomorphic software
نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
application software
programs application
application software
نرم افزار کاربردی
software license
امتیاز نرم افزار
software ergonomics
کارسنجی نرم افزار
software librarian
بایگان نرم افزار
software house
مرکز نرم افزاری
software house
خانه نرم افزاری
software flexibility
انعطاف پذیری نرم افزار
software maintenance
نگهداری نرم افزار
software mointor
مبصر نرم افزاری
software engineers
مهندسین نرم افزار
software package
بسته پیش نوشته نرم افزاری
software package
بسته نرم افزاری
software piracy
سرقت نرم افزاری
software oriented
نرم افزارگرا
software mointor
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
software mointor
دیده بان نرم افزاری
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
home management software
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
public domain software
نرم افزارعمومی یا همگانی
public domain software
نرم افزار همگانی
This software doesn't run on Windows.
این نرم افزار در سیستم ویندوز کار نمی کند.
command.com
COCO.ANDفایل
command
فرمایش
under command
زیرفرماندهی
under command
تحت کنترل
specified command
نیروی اختصاصی
specified command
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
self command
خودفرمانی
second in command
معاون
second in command
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
self command
خودداری
self command
کف نفس
command.com
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
at my command
به فرمان من
command
سرکردگی فرماندهی
command
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
command
امر
command
حکم
command
یکان قرارگاه عمده
command
امریه
command
فرمان
command
فرماندهی
command
امرکردن
command
حکم کردن
command
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
فرمان دستوردادن
command
فرمان دادن
command
دستور
base command
فرماندهی پایگاه
chain of command
سلسله مراتب فرماندهی
air command
فرماندهی هوایی
chain of command
سلسله مراتب
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
area command
فرماندهی منطقه
command post
پاسگاه فرماندهی
AT command set
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
AT command set
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
channel command
فرمان کانال
command channels
سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
command channels
ردههای فرماندهی
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
command axis
محور حرکت یکان
command automatism
فرمانبری مطلق
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
sequence of command
ترتیب توالی فرامین
embeded command
فرمان تعبیه شده
command and control
کنترل و فرماندهی
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
combined command
یکان مرکب
combined command
فرماندهی مرکب
sealift command
یکان حمل و نقل دریایی
air command
یکان هوایی
air command
فرماندهی نیروی هوایی
tactical command
یکان تاکتیکی
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
to perform a command
فرمانی را اجرا کردن
transient command
فرمان ناپایدار
type command
فرماندهی ناو گروه
type command
نوع یکان ناو گروه
command economy
اقتصاد دستوری
unified command
فرماندهی متحد
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
word of command
فرمان نظامی
word of command
فرمان انتصاب
tactical command
فرماندهی تاکتیکی
support command
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
administrative command
فرماندهی اداری
administrative command
یکان اداری
high command
سرفرماندهی
high command
فرماندهی عالی
command posts
پاسگاه فرماندهی
command posts
پست فرماندهی
command post
پست فرماندهی
command economies
اقتصاد دستوری
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
support command
فرماندهی پشتیبانی
support command
یکان پشتیبانی
command module
نقشهراهنما
command strength
استعداد یکان
external command
فرمان خارجی
filter command
فرمان FILTER
full command
کنترل کامل
full command
اداره کامل
command mode
وضعیت دستوری
command mode
حالت فرماندهی
internal command
فرمان درونی
command liaison
شبکه رابط یکان
joint command
فرماندهی مشترک
joint command
یکان مشترک
command liaison
افسر رابط فرماندهی
logistical command
یکان لجستیکی
major command
یکان عمده
major command
فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
command language
زبان دستوری
command language
زبان فرمان
external command
فرمان برونی
command net
شبکه یکان
command of execution
ریاست اجرایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com