English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
common excavation of structure حفاری عمومی ساختمان
Other Matches
excavation گود برداری حفره
excavation پی کنی
excavation حفر
excavation خاکبرداری
excavation حفاری
excavation کاوش
excavation گودبرداری
depth of excavation ژرفای گود
to fill up an excavation گودی ای راباخاک پرکردن
to fill up an excavation خاک ریزی کردن
excavation in river bed خاکبرداری در بستر رودخانه
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structure با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
structure اساس
structure طریقه
structure پیکره
structure چهارچوب دار [قالی]
structure روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structure تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structure ساختار
structure بنیان
structure پی ریزی کردن ساختار
structure تشکیلات دادن
structure ساخت
structure بنا
structure سازمان
structure ترکیب سبک
structure ساختمان
structure استخوان بندی
structure سبک
structure سازمان سازمان دادن
structure ساختار ساخت
structure سازه
structure ساختمان اسکلت فلزی
grain structure ساختار بلوری
ingots structure ساختار شمش
infra structure زیر بنا
infra structure زیر ساخت
force structure سازمان یکانها
infra structure زیربنا
hyperfine structure ساختار فوق فریف
hoisting structure چوب بست بالابر
helical structure ساختار مارپیچی
group structure ساخت گروهی
ingots structure ساختاربلوری اولیه شمش
institutional structure ساختار نهادی
linear structure ساختار خطی
lewis structure ساختار لوویس
latent structure ساخت نهفته
laminated structure ساختمان متورق
kekule structure ساختار ککوله
inverted structure ساختار معکوس
internal structure ساختمان داخلی سازه داخلی
internal structure ساختار داخلی
intermediate structure ساختمان داخلی
hierachical structure ساختار سلسله مراتبی
force structure استخوان بندی یکان
decision structure ساختار تصمیم
database structure ساختار پایگاه داده ها
data structure ساختمان داده ها
data structure ساختار داده ها
data structure ساخت داده ها
crystalline structure ساختاربلورین
crystalline structure سازه بلوری ساختمان کریستالی
crystalline structure ساختار بلوری
crystal structure ساختار بلور
control structure ساختارکنترل
control structure ساخت کنترل
concrete structure سازه بتنی
concrete structure ساختمان با استخوانبندی بتنی
deep structure ژرف ساخت
diamond structure ساختار الماس
diamond structure ساختارالماسی
fine structure استخوانبندی فریف
fine structure ساختار فریف
file structure ساخت پرونده ساختمان فایل
file structure ساختار فایل
file structure ساخت پرونده
family structure ساخت خانواده
factor structure ساختار عاملی
control structure ساختار کنترلی
electronic structure ساختار الکترونی
economic structure بنیان اقتصادی
economic structure ساختار اقتصادی
dynamic structure ساخت پویا
laminated structure ساختمان لایهای
tree structure ساختاردرختی
tree structure ساختار درخت
tree structure ساخت درختی
surface structure روساخت
structure of an animal جانور
structure of an animal ساختمان
structure of a poem سبک یاساختمان شعر
structure factor عامل ساختار
structure chart نمودار ساختار
static structure ساخت ایستا
soil structure ساختمان خاک
unit structure سازمان یکان
unit structure استخوانبندی یکان
fabric structure ساختارپارچه
structure [first order] ساختار [ریاضی]
internal structure سازه داخلی
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
algebraic structure ساختار جبری [ریاضی]
tubular structure ساختمانمیلهای
support structure ساختارپشتیانیکننده
structure of the biosphere چرخهزیستکره
structure of a plant ساختمانگیاه
structure of a mushroom ساختمانقارچ
metal structure بنیانفلزی
simple structure ساخت ساده
shell structure ساختارپوستهای
shell structure ساختار لایهای
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
nut structure ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
nuclear structure ساختار هستهای
nonisomorphic structure ساختارهای ناهمریخت
network structure ساختار شبکهای
nested structure ساختار لانهای
molecular structure ساختار مولکولی
mental structure ساخت ذهنی
market structure بنیان بازار
market structure ساخت بازار
loop structure ساختار حلقهای
list structure ساختار لیست
perceptual structure ساخت ادراکی
personality structure ساخت شخصیت
phrase structure با ساخت عبارتی
sequence structure ساختار ترتیبی
selection structure ساختار گزینشی
ring structure ساختار حلقهای
relational structure ساختار رابطهای
pyramidal structure ساختار هرمی
program structure ساخت برنامه
primary structure ساختمان اولیه
primary structure ساختمان اصلی
power structure ساخت قدرت
population structure ترکیب جمعیت
population structure ساخت جمعیت
plex structure ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
super structure روسازی
band structure ساختار نواری
class structure ساخت طبقاتی
banded structure ساختارنواری
block structure ساخت کندهای
block structure ساختار بلوکی
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
cellular structure ساختارسلولی سازه سلولی
cellular structure ساختار شبکهای
capital structure ساخت سرمایه
capital structure بنیان سرمایه
atomic structure ساختار اتمی
aircraft structure ساختمان هواپیما
banded structure ساختمان نواری
cartesian structure ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
columnar structure ساختمان ستونی
affect structure ساخت عاطفه
age structure ساختار سنی
close packed structure ساختار تنگچین
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
work breakdown structure ساختار تفکیک کار
valence bond structure ساختار پیوند والانسی
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
tertiary structure of protein ساختار سوم پروتئین
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
check and drop structure ابشار تنظیم سطح اب
symmetrical pawn structure ساختمان پیادهای متقارن
hydrogen depleted structure ساختار هیدروژن زدوده
sequence control structure ساختار کنترل ترتیبی
ring [algebraic structure] حلقه گروهی [ریاضی]
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
main structure menbers اعضای اصلی ساختمان
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
secondary structure of portein ساختار دوم پروتئین
straight chain structure ساختار راست زنجیر
loop control structure ساختار کنترل حلقه
field [algebraic structure] میدان [ریاضی]
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
common کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
common مین میکند
common عام
common d. مقسوم علیه مشترک
common زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
in common مشاع
common متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
common آنچه اغلب اتفاق میافتد
common فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
common استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
common تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
out of the common غیر معمول
common پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
common سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
common : مردم عوام
We have nothing in common . با یکدیگه وجه مشترکی نداریم
common معمولی متعارفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com