English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
compiler program برنامه همگردانی
Other Matches
compiler خصوصیتی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکند خطاها را پیدا کند
compiler نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
compiler مولف
compiler اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
compiler نرم افزاری که برنامه کدگذاری شده به حالت دیگر
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
compiler زبان سطح بالا
compiler کامپایلر
compiler مترجم برنامه مترجم
compiler compiler همگردان- همگردان
compiler همگردان
compiler گرد اورنده
compiler تبدیل میکند
self compiling compiler کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
batch compiler کامپایلردستهای
batch compiler همگردان دستهای
native compiler کامپایلر اختصاصی
compiler directive رهنمود همگردانی
optimizing compiler کامپایلر بهینه سازی
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
interactive compiler همگردان فعل و انفعالی
compiler language زبان همگردانی
compiler generator مولد همگردان
incremental compiler همگردان نموی
one pass compiler کامپایلر تک گذر
program id شناسنامه برنامه
program برنامه دستور
program نقشه
program برنامه دارکردن
program برنامه
program روش کار پروگرام
program برنامه نوشتن
program برنامه تهیه کردن
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program برنامه دادن برنامه ریختن
program برنامه ریزی کردن
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program دستور
program دستور کار
program product محصول برنامه
program listing سیاهه برنامه
program language زبان برنامه نویسی
program module واحد برنامه
program listing لیست برنامه
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program run رانش برنامه
program relocation جابجایی برنامه
program proving اثبات برنامه
program product فراورده برنامه
program priority اولویت برنامه
program package بسته برنامه
program overlay جایگذاشت برنامه
program of targets برنامه اماجها
program of targets برنامه هدفها
program of instruction برنامه تدریس
program generator تولیدکننده برنامه
program of instruction برنامه اموزش
program music موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program manager بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program manager مدیر برنامه ها
program maintenance نگهداری برنامه
program maintenance نگهداشت برنامه
program schema الگوی برنامه
program chaining اتصال برنامه
program flow روند برنامه
program flow گردش برنامه
program execution اجرای برنامه
program documentation مستند سازی برنامه
program budget بودجه برنامهای
program cards کارتهای برنامه
program counter شمارشگربرنامه
program checkout وارسی برنامه
program counter شمارنده برنامه
program cost مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost هزینه برنامه
program correctness تصحیح برنامه
program control کنترل برنامه
program analyzer تحلیل کننده برنامه
program analyzer برنامه کاو
program flowchart روند نمای برنامه
program debugging اشکال زدایی برنامه
program library کتابخانه برنامه
processing program برنامه پردازش
program library کتابخانه برنامه ها
program language زبان برنامه
program interrupt قطع برنامه
program interrupt وقفه برنامه
production program برنامه تولید
program generator برنامه ساز
program aircraft جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
program generator مولد برنامه
program generator برنامه زا
program flowchart نمودارگردشی برنامه
program flowchart نمودارگردش کار برنامه
program coding کدگذاری برنامه
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
troop program برنامه تشکیل یکانها
transient program برنامه گذرا
training program برنامه اموزش
test program برنامه ازماینده
target program برنامه هدف
target program برنامه مقصود
systems program برنامه سیستم
system program برنامه سیستم
support program برنامه پشتیبانی
supervisory program برنامه نافر
stored program برنامه ذخیره شده
stored program برنامه انباشته
stored program بابرنامه انباشته
troop program برنامه تامین عدههای نظامی
tutorial program برنامه خوداموز
auxiliary program برنامه کمک [رایانه شناسی ]
program selector انتخابگربرنامه
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
weight program تمرین وزنه برداری
vhsic program Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
user program برنامه استفاده کننده
user program برنامه کاربر
utility program برنامه کاربردی
utility program برنامه مفید
utility program برنامه سودمند
utilitu program برنامه کمکی
star program بدون خطا اجرا شود
star program برنامه کامل
spreadsheet program برنامه صفحه گسترده
program verification عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program text متن برنامه
program testing تست برنامه
program testing ازمایش برنامه
program switch گزینه برنامه
program structure ساخت برنامه
program storage انباره برنامه
program stop توقف برنامه
program step گام برنامه
program stack پشته برنامه
program specification مشخصه برنامه
program specification خصیصه برنامه
program segment قطعه برنامه
program section بخش تهیه برنامه ها
proprietary program برنامه اختصاصی
reentrable program برنامه قابل بازگذشت
source program برنامه مبداء
source program برنامه منبع
service program برنامه خدماتی
security program برنامه حفافتی
scatter program نمودار پراکنده
reusable program برنامه قابل استفاده مجدد
resident program برنامه مقیم
report program برنامه گزارش
relocatable program برنامه جابجاپذیر
reentrant program برنامه بازگذشتی
program section بخش برنامه ها
information program برنامه اگاه سازی
executive program برنامه اجرایی
even driven program برنامه رویدادی
drawing program نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
draw program برنامه ترسیم
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program برنامه عیب شناسی
diagnostic program برنامه تشخیصی
deflationary program برنامه ضد تورمی
debugging a program اشکال زدایی یک برنامه
control program برنامه کنترل
computer program برنامه کامپیوتر
assembly program assembler
inference program برنامه استنباط
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
graphics program برنامه گرافیکی
generator program برنامه مولد
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program برنامه پیش صحنی
food program رژیم تغذیه
food program برنامه غذایی
exercise program برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
executive program برنامه مجری
computer program برنامه کامپیوتری
comprehensive program برنامه اجرائی جامع
assembly program برنامه اسمبلی
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
background program برنامه زمینهای
authorized program برنامه مجاز
assembly program برنامه همگذاری
application program برنامه کاربردی
antivirus program برنامه ضد ویروس
add in program برنامه افزودنی
active program برنامه دائر
background program برنامه پس زمینهای
benchmark program برنامه محک
communications program برنامه ارتباطات
child program تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
checking program برنامه مقابله کننده
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
calling program برنامه فراخواننده
calling program برنامه فراخوانی
calling program برنامه فرا خواننده
called program برنامه فرا خوانده
calendar program ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
calendar program ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
proofing program برنامه محک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com