Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
compound statement
جمله مرکب
Other Matches
compound
کمپوند
compound
سازش کردن
compound
تصفیه کردن
compound
فرم پیادهای مرکب
compound
حیاط
compound
اتصال مرکب
compound
اتصال کمپوند
compound
ماده مرکب
to compound
قسطی پرداختن
[کمتراز بهای اصلی]
compound
تعدادی دستور برنامه در یک خط از برنامه
compound
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound
چنیدین فایل که در یک فایل جمع می شوند
compound
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
compound
وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compound
امیزه
compound
ترکیب شیمیایی
compound
عرصه
compound
محوطه
compound
عرصه حیاط
compound
: محوطه
compound
بلوردوتایی
compound
لفظ مرکب
compound
چند جزئی جسم مرکب
compound
مرکب
compound f.
شکستگی استخوان بازخم
compound
ترکیب
compound
جسم مرکب
compound
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound
کمپ
compound
اردوگاه
compound
: ترکیب کردن امیختن
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statement
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement
به مجموعهای از مابارات دستوری
statement
شماره انتساب شده
statement
صورت
statement
صورتحساب اعلامیه
statement
عبارت
statement
گفته
dd statement
statement definition data
dd statement
دستور تعریف داده
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
IF statement
Then این کار را انجام بده
IF statement
Gise کار دیگر را
IF statement
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
in p of my statement
برای اثبات گفته خودم
statement
پاسخ
r. between two statement
مغایرت بین دوافهار
I/O statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
statement
بیانیه دستور
d. of a statement
تکذیب گفته ایی
statement
تقریر
statement
صورت وضعیت
statement
رای
statement
صورت حساب
statement
بیان وضعیت
statement
قطعنامه
statement
گفته بیانیه
statement
شرح توضیح
statement
نظر
statement
اعلامیه
statement
افهار
statement
بیان
statement
حکم
statement
افهاریه
statement
بیانیه
statement
اعلام کردن
statement
افهار صورت حساب
statement
بیانیه افهاریه
statement
ادعاء تصریح
statement
کشف صورتحساب
statement
تذکر
statement
شرح
statement
ابلاغ
statement
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statement
تقریر صورتمجلس
glazing compound
بتونه شیشه بری
hydrophilic compound
ترکیب اب دوست
hydrophobic compound
ابگریز
hydrophobic compound
ترکیب ابگریز
glazing compound
بتونه
compound parry
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
compound probability
احتمال مرکب
compound riposte
ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
compound sugar
اولیگوساکارید
compound unit
همساخت
curing compound
مایه عمل اورنده
cyclic compound
ترکیب حلقهای
hydrophilic compound
اب دوست
distribution compound
ترکیب دو استخلافی
gas compound
ترکیب گازی
insulating compound
مواد عایق
to orient compound
نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
unsturated compound
ترکیب سیرنشده
volatile compound
ترکیب فرار
compound fracture
شکستگی باز
compound fractures
شکستگی باز
compound bow
کمانترکیبی
compound leaves
رگهایمرکب
compound number
عدد مرکب
[ریاضی]
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
organic compound
مواد آلی
monosubstituted compound
ترکیب تک استخلافی
sealing compound
مایع درز بند
intercalation compound
ترکیب بین لایهای
intermediate compound
ترکیب واسطه
interstitial compound
ترکیب درون شبکهای
ionic compound
ترکیب یونی
nonaromatic compound
ترکیب نااروماتیک
organometallic compound
ترکیب الی فلزی
polar compound
ترکیب قطبی
saturated compound
ترکیب سیر شده
sealing compound
مواد ضد نشت
sealing compound
مصالح سیلکوت
organic compound
مواد شیمیایی
cage compound
ترکیب قفسی
bicyclic compound
ترکیب دو حلقهای
compound coil
سیم پیچ کمپوند
compound complex
دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
compound compression
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
absorption compound
ترکیب شیمیایی جذب کننده
abrasive compound
مواد سایشی از جنس سیلیکات های آهن و آلومینیوم
acyclic compound
ترکیب ناحلقهای
bibary compound
جسم مرکب دوعنصره
compound curve
انحناء مرکب
compound interest
ربح مرکب
compound circuit
مدار مرکب
compound catenary
اویزانداری مرکب
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
addition compound
ترکیب افزایشی
achiral compound
ترکیب ناکایرال
binary compound
ترکیب دوتایی
carbocyclic compound
ترکیب کربوسیکلی
chemical compound
ترکیب شیمیایی
chiral compound
ترکیب کایرال
cluster compound
ترکیب خوشهای
bicyclo compound
ترکیب دو حلقهای
compound attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound bending
خمش مرکب
compound converter
تبدیل گر مرکب
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
compound helicopter
هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
compound helicopter
هلی کوپتر مرکب
compound girder
تیر حمال مرکب
compound lens
عدسی مرکب
compound interest
بهره مرکب
commutator compound
خمیر جابجاگر
compound eye
چشم مرکب
compound magnet
مغناطیس مرکب
compound motion
حرکت مرکب
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
assignment statement
حکم گمارشی
bank statement
صورتحساب بانکی
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
an absurd statement
افهار نا معقول
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
nonexecutable statement
حکم غیرقابل اجرا
nonexecutable statement
جمله غیر اجرایی
negation of statement
انکار یا تکذیب گفتهای
nonexecutable statement
دستورالعمل اجراناپذیر
arithmetic statement
حکم حسابی
receipt statement
رسید
an absurd statement
حرف بی معنی یا مزخرف
statement of defence
لایحه دفاعیه
statement of charge
مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
statement number
شماره دستور
receipt statement
اعلامیه ورود
statement number
شماره حکم
assignment statement
حکم انتساب دستورانتساب
assignment statement
عبارت گمارشی
assignment statement
جمله جایگزینی
provisional statement
صورت وضعیت موقت
programming statement
حکم برنامه نویسی
statement of charge
اعلام اتهامات
statement of affairs
وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
arithmetic statement
دستورمحاسباتی
statement label
برچسب حکم
premium statement
صورت اضافه ارزش سهام
statement of a claim
افهار نامه
problem statement
حکم مسئلهای
procedural statement
حکم رویهای
statement label
برچسب جمله
financial statement
صورت مالی گزارش مالی
declarative statement
عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
declarative statement
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration statement
جمله تعریفی
declaration statement
حکم اعلانی
statement with debate
بیانیه با بحث پیوسته
data statement
حکم دادهای
statement on the debate
بیانیه در مورد بحث
loss statement
صورت سود و زیان
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control statement
جمله کنترلی
conditional statement
دستور شرطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com