Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
concrete vibrating equipment	ویبراتور بتن
Other Matches
concrete road vibrating tamper	دستگاه کوبنده ارتعاشی بتن
vibrating	تکان خوردن
vibrating	ارتعاش داشتن
vibrating	جنبیدن نوسان کردن
vibrating	لرزیدن
vibrating roller	غلطک ارتعاشی
vibrating rectifier	یکسوکننده لرزشی
vibrating roller	غلطک لرزان
vibrating relay regulation	تنظیم با رله لرزنده
equipment	تجهیز
equipment	تجهیزات
equipment	ساز وبرگ
equipment	اثاثه
equipment	ساز و برگ
equipment	دستگاه
equipment	اثاثیه
equipment	خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
equipment	تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
equipment	وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
equipment	لوازم
x ray equipment	تجهیزات اشعه رونتگن
equipment rack	پایهوسایل
camping equipment	لوازم مخصوصاردو
ancillary equipment	وسیله جانبی
ancillary equipment	تجهیزات جانبی
ancillary equipment	تجهیزات پیرامونی
equipment lock	قفلتجهیزات
authentication equipment	وسایل تعیین نشانی
peripheral equipment	تجهیزات جنبی
auxiliary equipment	تجهیزات کمکی
auxiliary equipment	وسایل یدکی
auxiliary equipment	وسایل کمکی
auxiliary equipment	وسائل کمکی
auxiliary equipment	تجهیزات جانبی
equipment compartment	کوپهتجهیزات
ancillary equipment	equipment peripheral
table of equipment	جدول ساز و برگ
sonic equipment	وسایل اوایی
standby equipment	تجهیزات جانشینی
sampling equipment	دستگاه نمونه گیر
radar equipment	تجهیزات رادار
equipment bag	ساک دستی بازیگر
protective equipment	تجهیزات حفافتی
technical equipment	تجهیزات فنی
telephone equipment	دستگاه تلفن
test equipment	وسایل ازمایش
check out equipment	وسایل بازدید محل
test equipment	دستگاه ازمایش لامپ
two way telephone equipment	تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
transfer equipment	تجهیزات
pool equipment	وسایل تعمیرگاه
ventilating equipment	تجهیزات تهویه
pool equipment	وسایل پارک موتوری
sonic equipment	وسایل اوازی
honing equipment	تجهیزات سنگ زنی
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
authentication equipment	وسایل تعیین معرف
equipment bay	محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
equipment compatibility	همسازی تجهیزاتی
equipment failure	خرابی تجهیزاتی
extra equipment	تجهیزات اضافی
telephone equipment	تجهیزات تلفن
equipment logbook	دفترچه خدمتی تجهیزات
equipment reserve	ذخیره تجهیزاتی
nitriting equipment	تجهیزات ازت دهی
extra equipment	متعلقات ویژه
machine equipment	تجهیزات ماشین
garage equipment	تجهیزات گاراژ
mechanical equipment	تجهیزات مکانیکی
handling equipment	تجهیزات بار
equipment logbook	دفتر تجهیزات
control equipment	ابزار وارسی ابزار پایش
control equipment	ابزار نظارت
check out equipment	وسایل ازمایشگاهی
cryptoancillary equipment	وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
output equipment	تجهیزات خروجی
deadlined equipment	لوازم و تجهیزات از کار افتاده
accessory equipment	وسایل یدکی
ancillary equipment	تجهیزات اضافی
ancillary equipment	وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
accessory equipment	تجهیزات یدکی
fired process equipment	دستگاه خشک کن شعلهای
image conversion equipment	دستگاه مبدل تصویر
mold making equipment	تجهیزات قالب سازی
original equipment manufacturer	سازنده تجهیزات اصلی
mobile equipment pool	بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
heat treating equipment	تاسیسات عملیات حرارتی
producer durable equipment	تجهیزات با دوام تولیدی
dust collection equipment	وسایل گردگیری
core blowing equipment	تجهیزات دمیدن هسته
digital equipment corporation	سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
emergency brake equipment	تجهیزات ترمز اضطراری
original equipment manufacturer	شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
paint spraying equipment	تجهیزات رنگ پاشی
data terminal equipment	تجهیزات ترمینال داده
data communications equipment	تجهیزات ارتباطات داده ها
peripheral equipment operator	متصدی تجهیزات جانبی
crushing and grinding equipment	دستگاههای خرد کننده
precision measuring equipment	تجهیزات سنجش دقیق
oil reclamation equipment	تجهیزات احیا روغن
induction melting equipment	تجهیزات ذوب القائی
t parameter equipment circuit	مدار معادل به صورت " T "
mobile lubricating equipment	تجهیزات روغنکاری متحرک
automobile radio equipment	رادیوی اتومبیل
aircraft mission equipment	وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
airborne intercept equipment	وسایل استراق سمع هوابرد
ground airport equipment	تجهیزاتزمینیهواپیما
technical equipment compartment	قسمتوسایلتخصصی
I expended all my capital on equipment.	تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
error of measuring equipment	خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
aircraft role equipment	تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
heating/air conditioning equipment	وسائلگرمادهی
heating/air conditioning equipment	تهویه
aviation life support equipment	وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
high tension bridge equipment	دستگاه ازمایش فشار قوی
table of organization and equipment (toe	جدول سازمان و تجهیزات
high frequency heating equipment	تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
concrete	بتن ریختن با بتن اندود کردن
concrete	سفت
concrete	بتن ساختن
concrete	بتن
concrete	بتنی کردن
concrete	ساروج کردن
concrete	بهم چسبیده
concrete	: سفت کردن باشفته اندودن یا ساختن بهم پیوستن
concrete	محسوس
concrete	عینی
concrete	بتون
concrete	ساروج شنی
concrete	بابتن ساختن سفت شدن
concrete	اسم ذات
concrete	: واقعی
ferro-concrete	بتن آرمه
nagasan concrete	بتن قابل میخ کوبی
pozzolan concrete	بتن سیمان طبیعی
insulation of concrete	عایق کاری بتن
key concrete	بتن نگاه دارنده
lime concrete	بتن اهکی
lime concrete	شفته
lean concrete	بتن ضعیف
mass concrete	بتن معمولی
mass concrete	بتن توده
mass concrete	بتن حجیم
mass concrete	مرکز جرم
lime concrete	بتن اهک
lean concrete	بتن کم ملات
lean concrete	بتن سبک
lean concrete	بتن کم مایه
vacuum concrete	بتن مکیده
pozzolan concrete	بتن پوزولان
vacuum concrete	ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
reinforced concrete	بتن ارمه
prestressed concrete	بتن پیش فشرده
prestressed concrete	بتن پیش تنیده
pumice concrete	بتن متخلخل
structural concrete	بتن سازهای
rammed concrete	بتن کوبیده
rubble concrete	بتن قلوه سنگ
structural concrete	بتن ساختمانی
saw dust concrete	بتن خاک اره
shock concrete	بتن ضربهای
shock concrete	بتن ضرب دیده
site concrete	بتنی که در پای کار ساخته شود
vibrated concrete	بتنی که توسط ویبراتورمتراکم شده است یا بتن ویبره شده
plain concrete	بتن غیرمسلح
plain concrete	بتن بدون ارماتور
on site concrete	بتن ساخته شده در کارگاه
concrete mixer	بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان]
spun concrete	بتن تنیده
Concrete Regionalism	بتن راه سازی
breeze concrete	بتن پوکه
ballast concrete	بتن متعادل
ornamental concrete	بتن تزیینی
concrete shielding	حافظبتونی
concrete drain	راهآببتون
concrete base	پایهیبتونی
placing concrete	بتن ریزی
plain concrete	بتن معمولی
vibrated concrete	بتن لرزیده
spun concrete	بتن پیش تنیده
concrete pile	پایه بتونی
aerated concrete	بتن هوادار بتن اسفنجی
aerated concrete	بتن متخلخل
concrete mix	مخلوط بتن
concrete layer	قشر بتنی
concrete intelligence	هوش عینی
concrete gun	دستگاه تزریق بتن
concrete floor	طاق بتنی
asphaltic concrete	بتن قیری
aerated concrete	بتن هواداده
concrete pavement	جاده بتنی
concrete pavement	شوسه بتنی
concrete operations	عملیات عینی
concrete object	عین خارجی
concrete mixer	بتونیر
concrete mixer	ماشین بتن ساز
concrete erosion	فرسایش بتن
concrete dam	سد بتنی
concrete cover	پوشش بتنی روی فولاد
bulk concrete	بتن تنیده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com