English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
console کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
master console پیشخوان اصلی
control console کنسول کنترل
control console پیشانه کنترل
console printer چاپگر کنسول
console operator اپراتور کنسول
operator console پیشانه متصدی
To comfort (console) someone. از کسی دلجویی کردن
operator console پیشانه اپراتور
operator console کنسول اپراتور
systems console میزفرمان سیستم ها
systems console پیشانه سیستم ها
sound console پایه صدا
score-console صفحهنمایشامتیاز
display console پیشانه نمایشگر
display console کنسول نمایش
producer console کنسولتولید
information console کنسولاطلاعاتی
key-console [تیر یک طرف بسته شده]
duplex console پیشانه مضاعف
centre console میزفرمانمرکزی
organ console قسمتهایکنسول
computer control console panel control
console type writer ماشین تحریر میز فرمان
vacuum system console کاهشدهندهسیستمخلاء
look up table جدول مراجعهای
the f. of a table بطوریکه
the f. of a table باید
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table look up مراجعه به جدول
table saw تابلونمایشگر
under the table <idiom> زیرمیزی
inner table میزداخلی
table look up جستجوی جدول
get table بدست اوردنی
two way table جدول دو سویی
get table دست یافتنی
table میز
table به جدولی انتقال دادن
table میزبازی
table تو گذاردن
table مطرح کردن
table معوق گذاردن
table جدول
table کوهمیز
table در فهرست نوشتن
table روی میز گذاشتن
table از دستور خارج کردن
table فهرست
table لیست
table لوح جدول
table خوان
table سفره
table به صورت جدول دراوردن
table طرح کردن
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
time table جدول زمان بندی
table of equipment جدول ساز و برگ
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
table spoon قاشق سوپ خوری
table set وسیله رومیزی
table of organization جدول سازمان
table point جدول امتیازها
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table set دستگاه میزی
tide table جدول کشند
tier table میز کوچک
time table جدول زمانی
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table spoonful قاشق سوپخوری
to serve at table پیشخدمتی کردن
tide table جگول جزر و مد
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
state table جدول حالات
swivel table میز نوسان دار
table of distribution جدول تقسیم اماد
table instrument وسیله رومیزی
table telephone تلفن رومیزی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table comparator مقایسه کننده نوارها
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
table waters ابهای معدنی سر سفره
table water سفره اب زیر زمینی
table ware لوازم میز یا سفره
symbolic table جدول علائم
table lamp لامپ استاندارد
table land زمین هموار
table of distribution جدول توزیع
table of authorities جدول اولیا امور
tilting table میز نوسان دار
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
symbol table جدول نمادها
symbol table جدول علامت
table linen رومیزی
table utility برنامه کمکی جدولی
table linen دستمال سفره
table tomb گورصندوقی وتخت
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
league table جدوللیگ
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
turn table میز سمت
turn table میز چرخش
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
turn table سینی گردش درسمت
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
type table نوع جدول تیر
type table نوع جدول سازمان
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
fourfold table جدول چهارخانه
drip table میز چکانش
drilling table میز مته کاری
drawing table میز نقشه کشی
drain table میز قطران
deviation table جدول انحراف
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
delivery table میز تحویل
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table جدول تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم
decision table جدول تصمیمی
data table جدول داده ها
earth table سنگ رگی
earth table رج بنا
decimal table جدول تصمیمی
fly table میز تا شونده
firing table جدول تیراندازی
firing table جدول تیر
external table جدول برونی
expectancy table جدول انتظار
expansion table میز کشویی
expansion table میز کشابی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table عسلی
end table میزکوچک دم دستی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
embarkation table جدول بارگیری
convertible table میزتاشو
convertible table میز صحرایی تا شونده
periodic table جدول تناوبی
periodic table جدول دورهای
table cloth رومیزی
table cloth سفره
table tennis پینگ پنگ
table tennis تنیس روی میز
table tennis بازی پینگ پنگ
dressing table میز اینه داروکشودار
dressing table میز ارایش
multiplication table جدول ضرب
coffee table میزپیشدستی
water table سطح ایستای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com