Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
constant capital	سرمایه ثابت
Other Matches
constant	همیشگی
constant	ثابت قدم
constant	پایدار
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	باثبات استوار
constant	وفادار
constant	دائمی
constant	مقدار ثابت
constant	عدد ثابت
constant	ثابت
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	مداوم
constant	پایا
constant	ثابت دایمی
madelung constant	ثابت مادلونگ
inertia constant	ثابت اینرسی
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
instability constant	ثابت ناپایداری
ionization constant	ثابت یون
lattice constant	ثابت شبکه
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
hubble constant	ثابت هابل
gravitational constant	ثابت جاذبه
equilibrium constant	ثابت تعادل
figurative constant	ثابت تلویحی
force constant	ثابت نیرو
frequency constant	ثابت فرکانس
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
formation constant	ثابت تشکیل
gas constant	ثابت گازها
gas constant	ثابت گاز
gravitational constant	ثابت گرانش
field constant	ثابت میدان
dissociation constant	ثابت تفکیک
constant pressure	فشار ثابت
constant power	توان دائمی
constant power	توان ثابت
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant luminance	روشنایی ثابت
constant factors	عوامل ثابت
constant error	خطای ثابت
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
constant current	جریان دائم
electric constant	ثابت الکتریکی
constant current	شدت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
constant return	بازده ثابت
constant speed	سرعت ثابت
disintegration constant	ثابت تلاشی
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
decay constant	ثابت تباهی
curie constant	ثابت کوری
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
coupling constant	ثابت جفت شدن
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
constant voltage	ولتاژ ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
constant cost	قیمت ثابت
weiss constant	ثابت وایس
solar constant	ثابت خورشیدی
shielding constant	ثابت حفافتی
screening constant	ثابت پوشش
time constant	ثابت زمانی
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
absorption constant	ضریب جذب
real constant	ثابت حقیقی
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
spring constant	ضریب فنریت
velocity constant	ضریب سرعت
velocity constant	ثابت سرعت
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
stefan's constant	ثابت استفان
stability constant	ثابت پایداری
proportionality constant	ثابت تناسب
calibration constant	ثابت درجه بندی
planck's constant	ثابت پلانک
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
rate constant	ثابت سرعت
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
physical constant	ثابتهای فیزیکی
propagation constant	ثابت انتشار
attenuation constant	ثابت تضعیف
multiplying constant	مضرب ثابت
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
newton constant	ثابت نیوتون
numeric constant	ثابت عددی
planck's constant	کوانتوم کنش
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
constant stimulus method	روش محرک ثابت
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
constant potential rectifier	یکسو کننده با ولت ثابت
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
constant current generator	مولد با امپر ثابت
constant current motor	موتور با امپر ثابت
constant current transformer	مبدل با شدت ثابت
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
constant potential regulator	ولتپای
constant voltage regulator	ولتپای
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
floating point constant	ثابت ممیز شناور
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
inductive time constant	ثابت زمانی القا
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
gas law constant	قانون ثابت گازها
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
image transfer constant	ثابت انتقال تصویر
input time constant	ثابت زمانی اولیه
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
universal gas constant	ثابت گازها
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
constant speed motor	موتور با سرعت ثابت
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
constant speed regulation	تنظیم با سرعت ثابت
constant speed unit	گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
constant velocity joint	تویی چرخ
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
constant voltage charge	شارژ با ولتاژ ثابت
low time constant	ثابت زمانی کوچک
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
boiling point elevation constant	ثابت صعود نقطه جوش
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
Constant dripping wear away the stone . <proverb>	قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
law of constant heat sumation	قانون ثابت بودن جمع گرماها
law of constant heat sumation	قانون هس
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
capital value	ارزش فعلی
With my own capital .	با سرمایه شخصی خودم
capital	گناه مستوجب اعدام سرمایه
capital	تنخواه
capital	ارزش ویژه
capital	اساسی
capital	رئیسی ریاست مابانه عمده
capital	راس المال
capital	حرف بزرگ
capital value	ارزش سرمایهای
capital value	ارزش سرمایه
capital	قابل مجازات مرگ دارای اهمیت حیاتی
capital	عالی
capital	مستلزم بریدن سر یاقتل
capital	پایتخت
capital	فوقانی راسی
capital	سرستون سرلوله بخاری
capital	حرف درشت پایتخت
capital	سرمایه
capital	سرستون
spherical coordinate system [with constant radius]	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
capital accumulation	تراکم سرمایه
capital agglomeration	تجمع سرمایه
mobility of capital	تحرک سرمایه
money capital	سرمایه پولی
capital apprecation	افزایش ارزش سرمایه
capital appropiation	تخصیص سرمایه
operating capital	سرمایه در گردش
capital accumulation	انباشت سرمایه
trading capital	سرمایه در گردش
capital account	حساب دارایی وسرمایه
nominal capital	سرمایه اسمی
capital account	حساب سرمایه
paid in capital	سرمایه پرداخت شده
paid up capital	سرمایه پرداخت شده
national capital	سرمایه ملی
capital asset	دارائی سرمایهای
liquid capital	سرمایهای که پول نقد باشد
liquid capital	سرمایه راکد
capital bonus	سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد
capital budget	بودجه سرمایهای
capital budget	بودجه تاسیساتی
human capital	سرمایه انسانی
capital budget	بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
capital budgeting	بودجه بندی سرمایه
capital building	سرمایه سازی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com