English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (10 milliseconds)
English Persian
contact behavior رفتار تماس جویانه
Other Matches
behavior سلوک اخلاق
behavior وضع
behavior حرکت
behavior رفتار
implicit behavior رفتار نااشکار
covert behavior رفتار نااشکار
collective behavior رفتار جمعی
elastic behavior حرکت ارتجاعی
elastic behavior رفتار ارتجاعی
behavior therapy رفتار درمانی
behavior sampling نمونه گیری از رفتار
behavior repertoire خزانه رفتار
behavior rehearsal تمرین رفتار
behavior modification تغییر رفتار
elicited behavior رفتار فراخوانده
explicit behavior رفتار اشکار
nonverbal behavior رفتار غیرکلامی
purposive behavior رفتار غایت نگر
regressive behavior رفتار واپس رو
detour behavior رفتار غیر مستقیم
ritualistic behavior تشریفات وسواسی
social behavior رفتار اجتماعی
spontaneous behavior رفتار خودانگیخته
maternal behavior رفتار مادری
target behavior رفتار اماج
locomotor behavior رفتار جابه جایی
learned behavior رفتار اموخته
incipient behavior رفتار اغازین
expressive behavior رفتار بیانگر
overt behavior رفتار اشکار
problem behavior رفتار مشکل افرین
ambivalent behavior رفتار دو سوگرا
automatic behavior رفتار خودکار
verbal behavior رفتار کلامی
apopathetic behavior رفتار گروه زاد
avoidance behavior رفتار اجتنابی
His behavior was stupid. رفتارش احمقانه بود.
organizational citizenship behavior رفتار شهروندی سازمانی
acid base behavior خاصیت اسیدی- بازی
Her behavior was ecough to make me swar. رفتارش کفرم را در آورد
contact برخورد
contact کنتاکت
contact محل اتصال تماس گرفتن
to be in contact تماس داشتن
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact اتصال الکتریکی برخورد
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contact قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact تماس
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact تماس یافتن تماسی
contact اتصال
movement to contact حرکت به تماس
pin contact اتصال سنجاقی
movement to contact حرکت به اخذ تماس
multi contact چند قطبی
normally open contact اتصال معمولا باز
normally closed contact اتصال معمولا بسته
multiple contact دسته کنتاکت
mercurial contact کنتاکت جیوهای
electric contact کنتاکت الکتریکی
ignition by contact احتراق تماسی
impluse contact کنتاکت ایمپولز
impluse contact کنتاکت ضربهای
intermediate contact کنتاکت میانی
intermediate contact کنتاکت واسطه
interrupter contact کنتاکت پلاتین
interrupter contact کنتاکت قطع
line of contact خط تماس
main contact کنتاکت اصلی
multiple contact کنتاکت دستهای
plug contact کنتاکت دوشاخه
point contact تماس نقطهای
contact surface سطح تماس
wiping contact کنتاکت لغزان
zone of contact ناحیه تماس
zone of contact محل برخورد
contact lens لنز چشم
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses لنز چشم
contact lenses عدسی مماس
contact lenses عدسی بساو
contact lever اهرم اتصال
contact printer اتصالچاپگر
negative contact اتصالنگاتیو
positive contact اتصالبارمثبت
to make contact پیوستن
to make contact اتصال دادن
to bring into contact پیوستن
point contact کنتاکت نقطهای
point of contact نقطه تماس
protective contact کنتاکت محافظ
relay contact کنتاکت رله
roller contact کنتاکت غلتکی
self cleaning contact کنتاکت خودشوی
side contact شاخک لامپ
sliding contact کنتاکت لغزان
sliding contact کنتاکت لغزشی
spring contact کنتاکت فنری
switch contact کنتاکت اتصال
to break contact اتصال راقطع کردن
to break contact جریان راگسستن
to bring into contact تماس دادن
To be in touch ( contact) with someone. با کسی درتماس بودن
dry contact اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
angle of contact زاویه تماس
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
contact fire انفجار در اثر تماس
contact fire انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact flange فلانژ تماس
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
contact line خط تماس
contact lost تماس قطع شد
contact lost هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact lost هدف گم شد
contact microphone میکروفون کنتاکتی
contact mine مین اصطکاکی
contact mine مین مجاورتی
contact mine مین مکانیکی
contact mine مین ضربتی
contact pair زوج اتصال
contact party گروه تماس
contact drop افت کنتاکتی
contact diameter قطر تماس
contact detector اشکارساز کنتاکتی
area contact سطح تماس
breake contact کنتاکت ساکن
breaker contact پلاتین
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
carbon contact کنتاکت کربنی
change over contact کنتاکت تغییر دهنده
collective contact کنتاکت جامع
collector contact اتصال کلکتور
contact angle زاویه تماس
contact area منطقه تماس
contact area منطقه اخذتماس
contact area سطح تماس
contact backlash دنده کور تماس
contact bar الکترود جوشکاری
contact breaker کلید قطع کننده
contact breaker افتومات
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
contact series اتصال سری
contact pressure فشار تماس
contact print چاپ خشک
contact print چاپ به طریقه تماس
contact rail ریل کنتاکت
contact ratio نسبت تماس
contact rectifier یکسوکننده مجاورتی
contact report گزارش اخذ تماس
contact report گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contact resistance مقدار مقاومت کنتاکت
contact sparking جرقه کنتاکت
contact sports ورزشهای برخوردی
contact sweeping روبیدن مکانیکی
contact sweeping روبیدن ضربتی
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
contact pressure فشار تماسی
contact plug فیش اتصال
contact points نوکهای کنتاکت
contact point قطب تماس
contact patrol گشتی اخذتماس
contact potential ولتاژ تماسی
contact plug دوشاخه برق
contact potential فشار الکتریکی تماسی
contact piece پلاتین
contact piece کنتاکت
contact patrol گشتی تماس
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
brush contact loss افت زغال
hot-shoe contact نفطهاتصالفلاش
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
double contact lamp لامپ با اتصال مضاعف
To establish( make) contact. تماس دایر ( برقرار ) کردن
angular contact bearing یاطاقان زاویه دار
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
contact potential barrier پشته پتانسیل مجاورتی
hard contact printing چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
contact potential difference اختلاف پتانسیل مجاورتی
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
contact ion engine موتوری برای ایجاد تراست درفضا
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
multiple contact switch کلید پلهای
single contact switch کلید یک قطبی
single contact lamp لامپ تک کنتاکتی
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
wire contact distributor دلکوی تماسی
contact field technician کارمند فنی
metallic contact grid میخمتصلفلزی
equivalent circuit of a contact rectifie مدار هم ارز یکسوکننده مجاورتی
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com