English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
Other Matches
electricity مین نور یا گرما یا نیرو
electricity الکتریسیته
electricity نیروی کهربایی
electricity برق
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
electricity cable کابلالکتریسیته
positive electricity برق مثبت
positive electricity الکتریسیته مثبت
overcharged with electricity دارای برق زیاد
nuclear electricity الکتریسیته هستهای
negative electricity الکتریسیته منفی
mains electricity منبع الکتریسیته محلی مشتریان
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
induced electricity الکتریسیته القائی
frictional electricity برق مالشی
electricity meter کنتور برق
negative electricity برق منفی
electricity cut رفتن برق
electricity cut قطع برق
voltaic electricity برق ولتایی
static electricity الکتریسیته ساکن
static electricity برق ساکن
thermo electricity گرما برق
pyro electricity گرما برق
electricity distribution توزیعالکتریسیته
electricity production تولیدالکتریسیته
hydro-electricity برقحاصلازآب
electricity cut خاموشی
He's always moaning that we use too much electricity. او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
atmospheric electricity برق جوی
electricity transmission انتقالالکتریسیته
animal electricity الکتریسیته بدن
steps in the production of electricity مراحلتولیدالکتریسیته
production of electricity by the generator الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
waterproofed electricity supply منبعالکتریسیتهضدآب
electricity generating room اتاقتولیدالکتریسیته
transformation of mechanical work into electricity انتقالکارمکانیکیبهالکتریسیته
production of electricity from nuclear energy تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
production of electricity from solar energy دستیابیبهالکتریسیتهبوسیلهانرژیخورشیدی
high-tension electricity transmission امتدادبلندناقلالکتریسیته
The water and electricity have been cut off our conversation , the آب وبرق ما قطع شده است
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact تماس
contact فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
to be in contact تماس داشتن
contact اتصال الکتریکی برخورد
contact اتصال
contact محل اتصال تماس گرفتن
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contact کنتاکت
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact برخورد
contact تماس یافتن تماسی
point contact کنتاکت نقطهای
point contact تماس نقطهای
point of contact نقطه تماس
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
protective contact کنتاکت محافظ
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
plug contact کنتاکت دوشاخه
pin contact اتصال سنجاقی
normally open contact اتصال معمولا باز
line of contact خط تماس
main contact کنتاکت اصلی
area contact سطح تماس
mercurial contact کنتاکت جیوهای
movement to contact حرکت به اخذ تماس
movement to contact حرکت به تماس
multi contact چند قطبی
multiple contact دسته کنتاکت
multiple contact کنتاکت دستهای
contact surface سطح تماس
contact points نوکهای کنتاکت
normally closed contact اتصال معمولا بسته
interrupter contact کنتاکت قطع
relay contact کنتاکت رله
roller contact کنتاکت غلتکی
contact lens لنز چشم
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses لنز چشم
contact lenses عدسی مماس
contact lenses عدسی بساو
contact lever اهرم اتصال
contact printer اتصالچاپگر
switch contact کنتاکت اتصال
angle of contact زاویه تماس
positive contact اتصالبارمثبت
zone of contact محل برخورد
zone of contact ناحیه تماس
wiping contact کنتاکت لغزان
self cleaning contact کنتاکت خودشوی
side contact شاخک لامپ
sliding contact کنتاکت لغزان
sliding contact کنتاکت لغزشی
spring contact کنتاکت فنری
to break contact اتصال راقطع کردن
to break contact جریان راگسستن
to bring into contact تماس دادن
to bring into contact پیوستن
to make contact اتصال دادن
to make contact پیوستن
To be in touch ( contact) with someone. با کسی درتماس بودن
interrupter contact کنتاکت پلاتین
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
contact mine مین ضربتی
contact mine مین مکانیکی
contact mine مین مجاورتی
contact mine مین اصطکاکی
contact microphone میکروفون کنتاکتی
contact lost هدف گم شد
contact lost هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact lost تماس قطع شد
contact pair زوج اتصال
contact party گروه تماس
contact point قطب تماس
contact plug دوشاخه برق
contact plug فیش اتصال
contact piece کنتاکت
contact piece پلاتین
contact patrol گشتی اخذتماس
contact patrol گشتی تماس
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
contact line خط تماس
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
negative contact اتصالنگاتیو
contact behavior رفتار تماس جویانه
contact bar الکترود جوشکاری
contact backlash دنده کور تماس
contact area سطح تماس
contact area منطقه اخذتماس
contact area منطقه تماس
contact angle زاویه تماس
collector contact اتصال کلکتور
contact breaker کلید قطع کننده
contact breaker افتومات
contact flange فلانژ تماس
contact fire انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact fire انفجار در اثر تماس
change over contact کنتاکت تغییر دهنده
carbon contact کنتاکت کربنی
contact drop افت کنتاکتی
contact diameter قطر تماس
contact detector اشکارساز کنتاکتی
collective contact کنتاکت جامع
contact print چاپ به طریقه تماس
contact report گزارش اخذ تماس
contact report گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contact resistance مقدار مقاومت کنتاکت
ignition by contact احتراق تماسی
contact sparking جرقه کنتاکت
contact sports ورزشهای برخوردی
contact sweeping روبیدن مکانیکی
contact sweeping روبیدن ضربتی
breake contact کنتاکت ساکن
breaker contact پلاتین
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
electric contact کنتاکت الکتریکی
contact series اتصال سری
contact rectifier یکسوکننده مجاورتی
contact ratio نسبت تماس
contact rail ریل کنتاکت
contact potential ولتاژ تماسی
contact potential فشار الکتریکی تماسی
intermediate contact کنتاکت واسطه
intermediate contact کنتاکت میانی
contact pressure فشار تماسی
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse contact کنتاکت ایمپولز
contact pressure فشار تماس
dry contact اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
contact print چاپ خشک
To establish( make) contact. تماس دایر ( برقرار ) کردن
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
hard contact printing چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
hot-shoe contact نفطهاتصالفلاش
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
double contact lamp لامپ با اتصال مضاعف
multiple contact switch کلید پلهای
wire contact distributor دلکوی تماسی
brush contact loss افت زغال
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
single contact lamp لامپ تک کنتاکتی
single contact switch کلید یک قطبی
contact potential difference اختلاف پتانسیل مجاورتی
contact potential barrier پشته پتانسیل مجاورتی
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
angular contact bearing یاطاقان زاویه دار
contact ion engine موتوری برای ایجاد تراست درفضا
metallic contact grid میخمتصلفلزی
contact field technician کارمند فنی
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
equivalent circuit of a contact rectifie مدار هم ارز یکسوکننده مجاورتی
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com